Tumgik
Photo
Tumblr media
روان پویشی (روان پویا) نکات اصلی نظریه #روان‌پویایی(سایکوداینامیک) نظریه‌ای روان‌شناختی است که #زیگموند_فروید (۱۸۵۶-۱۹۳۹) و پیروان بعدی او برای توضیح منشأ رفتار انسان به کار بردند. رویکرد روان پویشی یا #سایکوداینامیک شامل تمام نظریه‌های روان‌شناسی است که عملکرد انسان را بر‌اساس تعامل نیرو‌ها و سائق‌های درون فرد،‌ به ‌ویژه نا‌هشیار، و بین ساختارهای مختلف شخصیت می‌بیند. روان‌کاوی زیگموند فروید نظریه اولیه روان‌پویایی بود، اما رویکرد روان‌پویایی به طور کلی شامل تمام نظریه‌هایی است که بر اساس ایده‌های او بود، مانند کارل #یونگ (۱۹۱۲)، ملانی کلاین (۱۹۲۱)، آلفرد آدلر (۱۹۲۷)، #آنا_فروید (۱۹۳۶)، و اریک #اریکسون (۱۹۵۰). کلمات روان درمانی پویشی و روان‌کاوی اغلب با هم اشتباه گرفته می‌شوند. به یاد داشته باشید که نظریه‌های فروید #روانکاوانه بودند، در حالی که اصطلاح «روان پویایی» هم به نظریه‌های او و هم به نظریه‌های پیروانش اشاره دارد. روان‌کاوی فروید هم نظریه‌ و هم درمان است. زیگموند فروید (که بین دهه‌های ۱۸۹۰ و ۱۹۳۰ می‌نوشت) مجموعه‌ای از نظریه‌ها را ایجاد کرد که اساس رویکرد روان‌پویشی در #روان‌شناسی را تشکیل داده‌اند. نظریه‌های او از نظر #بالینی نشات گرفته از آنچه بیماران در طی درمان به او می‌گفته‌اند است. درمانگر روان پویشی معمولاً بیمار را برای #افسردگی یا اختلالات مرتبط با #اضطراب درمان می‌کند لینک ادامه این مقاله در استوری #مجله_روان‌_درمانی‌_پویشی#روان‌_درمانی‌_پویشی#روانپویشی#فروید#سایکوداینامیک#ذهن#پویایی https://www.instagram.com/p/CfwnOonoweV/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
... روان‌کاوی همچنان مطرح است چرا که:تئوری‌ها و درمان‌های روان‌کاوی در تلاش‌اند تا پدیدارشناسی منحصر به فرد آدمی را درک کنند. از این رو، ارزش‌ها و معنایی که به زندگی ما اعتبار می‌بخشد مورد توجه و حمایت قرار می‌گیرند. در عصر مدرن تحقیقات مغز، تجربه فرد از زندگی را گاها به موضوعاتی چون بیوشیمی و ساختارهای مغز تقلیل می‌دهند. عشق، شادی، غم یا درد را می‌توان به طور ساده با مسیرهای عصبی، مناطق مشخصی از مغز و انتقال دهنده‌های عصبی «توضیح داد». با اینکه پیشرفت‌های چشم‌گیر علم به محققان این امکان را داده تا سیستم‌های بیولوژیکی را درک کنند ، یا چگونه در طول تجربه زندگی چنین احساساتی کار می‌کنند، با این حال آنها در واقع شرحی از چگونگی وقوع آن‌ها ارائه می‌دهند، نه چیستی این پدیده‌ها را. این گونه با تقلیل اساس تجربه انسانی (به این ترتیب تجربه هر موجود زنده‌ای) به یک سیستم مکانیکی عینی، برجسته ترین توانایی‌ انسان، یعنی تخیل را انکار می‌کنیم! ظرفیت ما برای خلق ایده‌ها و داستان‌های در واقع نامحدود به ذهن این امکان را داده است که از محدودیت‌های واقعیت حسی رهایی یابد. ما تصور می‌کنیم، اختراع می‌کنیم، خلق می‌کنیم، و فراتر از دنیای مادی به سوی دنیایی از امکان‌های فراتر می‌رویم. همه جوامع متمدن خواهان این هستند که: انسان‌ها مطابق با استانداردها، قوانین و انتظاراتی باشند که برای زندگی مشترک ضروری است. اجتماعی شدن ما از بدو تولد آغاز می‌شود و مستلزم آن است که فرد یاد بگیرد که با خواسته‌های اجتماعی سازگار شود و آن خواسته‌ها را به عنوان خواسته های خود درونی کند. وظیفه اصلی سلامت روان دستیابی به این انطباق با حفظ یکپارچگی شخصی است. این یکپارچگی ما را ملزم می کند که به متنوع بودنمان در اشکال مختلف  قومی، مذهبی، جنسی و غیره احترام بگذاریم، در حالی که نیازهای خود را برای ارتباط اجتماعی و پذیرش متعادل می‌کنیم. درمان‌های روان‌کاوی این ملاحظات وجودی را در مرکز اصلی پیشرفت درک انسانی و ارتقای فردی قرارداده است. درمان‌های روان‌کاوانه در تلاش برای افزایش خود-آگاهی هستند. بیماران ترغیب و توانمند می‌شوند تا از طریق درون‌نگری و بینش به دنبال حقایق شخصی خود باشند. نقش درمانگر به عنوان راهنمایی است که از طریق کشف و بررسی ذهن شخصی بیمار را همراهی می‌کند. به عنوان راهنما، درمانگر تمهیدات حمایتی برای ترس از خودشناسی پیشنهاد می‌کند، و از همه مهمتر لینک ادامه مقاله در استوری #مجله_روان_درمانی_پویشی#روانکاوی#روان_درمانی_پویشی#روان_درمانی_آنلاین https://www.instagram.com/p/CfcJuwTIFdZ/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
... #آندره_گرین در سال ۱۹۲۷ در #مصر دیده به جهان گشود. همزمان که مجذوب #روان‌پزشکی شده بود، برای مطالعه در سال ۱۹۴۶ به پاریس رفت و در سال ۱۹۵۳ امتحانات روان‌پزشکی را گذراند.او ارتباطاتی با بیمارستان سنت آن برقرار کرد، در آن زمان مرکزی منحصر به فرد برای رویارویی میان رشته ای، بین روان‌پزشکان، #روان‌شناسان و #انسان‌شناسان بود. او از هری ای که در طی سال‌های ۱۹۲۵ تا ۱۹۶۵ در آنجا مستقر بود. بسیار الهام گرفت. در سال ۱۹۵۶ تحلیل با ماوریس بوی ر ا برای  چهار سال آغاز کرد .بعد از مرگ بوت او باجین مالت و بعدتر با کاترین پارات #تحلیل شد. مدت هفت سال سمینارهای #لکان دنبال کرد. گرین در سال ۱۹۶۵ بعد از به اتمام رساندن #آموزش_های_تحلیلی خود، عضو انجمن #روان‌کاوی_پاریس شد. که از سال  ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۹ رئیس آن بود. از سال ۱۹۷۵ تا  ۱۹۷۷ نایب رئیس انجمن بین‌المللی روان‌کاوی بود و از سال ۱۹۷۹تا ۱۹۸۰ استاد #فروید مموریال کالج دانشگاه #لندن بود. او به عنوان عضو افتخاری انجمن روان کاوی #اینگلیس انتخاب شد. نوشته های گرین تحت تاثیر دو جریان فکری بود:از سویی، اهمیت #پدر برخاسته از کارهای لکان،و از سوی دیگر، دغدغه #ارتباط_مادرانه که به شکل‌های مختلف به‌کارهای #وینیکات و #بیون برمی‌گشت.  گرین در طول زندگی‌اش با فیلسوفان،دانشمندان و انسان‌شناسان گفت‌وگوهای ماهرانه و علمی انجام داد. تفکرات بسیار نابی در کارهایش مانند پیوند میان لذت زندگی و بازگشت امر سرکوب شده،یا پدیده‌ی پرتوافکنی(طنین گذشته_آینده پنداری)درگوش دادن به تحلیل، درکارهای او یافت می‌شود. مضامین اصلی در کارهای او بر #نظریه‌_عواطف، نظریه #بازنمایی و زبان، عمل منفی(همراه با منظومه مفاهیم آن همانند #مادر_مرده، #نارسیسیزم مرگ، #سایکوز_سفید و توهم منفی) نارسیسیزم و حالت های #مرزی، عمل موضوع سازی، سه گانگی و فراروانشناسی زمان حال متمرکز است. به علاوه او مجموعه ای از کارها در روان‌کاوی کاربردی تولید کرد. به گفته گرین هدف فرایند روان‌کاوی آگاهی به چیزی نیست بلکه شناخت ناهشیار است. لینک ادامه متن در استوری... #مجله_روان‌_درمانی‌_پویشی#روان_درمانی_تحلیلی#بیوگرافی_روانکاوان#دی_سایکوتراپی https://www.instagram.com/p/CewRHNgIrXA/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
... این متن مجموعه‌ای از افسانه ها و حقایق در مورد روانکاوی است، از جمله این افسانه ها اینکه روانکاوی عمدتاً کار یک مرد است، #روانکاوی_معاصر هم در تئوری و هم در عمل بالینی تقریباً مشابه زمان فروید است، روانکاوی از مد افتاده است، روانکاوی یک است که هم نیازمند تغییر نگرش و هم سال‌ها مطالعه است، روانکاوی توسط تحقیقات پشتیبانی نمی‌شود، و روانکاوی یک فرآیند بالینی است که سال‌ها و سال‌ها طول می‌کشد و هرگز تمام نمی‌شود. ”کاملا #صداقت داشتن با خود، یک تمرین خوب است.” فروید به نظر می‌رسد آسان است، این‌طور نیست؟ حقیقت این است که صادق بودن با خود می‌تواند سخت باشد. واقعا سخت. #زیگموند_فروید، پدر روانکاوی، این را می‌دانست – و پایه و اساس رویکردش شد. هدف روانکاوی این است که #افکار_ناهشیار را که در راه پیشرفت عاطفی مانع می‌شوند، کشف کند، نشان دهد و اگر مایل باشد بیمار بردارد . روانکاوان  بسیار آموزش دیده‌اند – ابتدا، به عنوان #روان_درمانگر، با شش تا ده سال آموزش اضافی مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک تحلیل‌گر‌-برای تسهیل این #شیرجه_عمیق به روان. این فرایند نه سریع و نه ساده است. با این حال، با افسانه‌هایی رایج، از جمله موارد زیر نیز، مملو است: افسانه اول-روانکاوی تنها کار یک نفر بوده است واقعیت: #نبوغ باورنکردنی و رهبری مسلط #فروید مانع از دیدگاه های متفاوت در این زمینه شد. پس از مرگ او در سال 1939، تفکر روانکاوانه تکامل یافته و به طور طبیعی خود را طی می کند. روان کاوان مرد و زن مشارکت‌های نظری و بالینی بسیار #خلاقانه‌ای انجام داده اند که سبب شکل گیری تغییر پارادایم شده است. روانکاوی معاصر پانوشتی تنها ازفروید نیست. افسانه دوم- روانکاوی همه‌اش درباره سکس هست. واقعیت: از آنجا که به طور کلی دانش عمومی درباره فروید محدود است، بسیاری از مردم بر این باورند که او بر رابطه #جنسی و تنها جنسیت متمرکز شده است. این به شکل ساده ای درست نیست. روانکاوی در واقع در مورد کشف اثرات ذهن ناهشیار است. جنسیت، در حالی که عمیقا در وضعیت انسانی تنیده شده است، ولی تنها یکی از بسیار عوامل است که بر عملکرد درونی ذهن تاثیر می‌گذارد.  آیا #جنسیت می تواند در تحلیل مورد بحث قرار گیرد؟ حتما. آیا همه چیز در مورد رابطه جنسی است؟ به ندرت. روان‌کاوی فقط بر روی گذشته متمرکز است. واقعیت: در حالی که این یکی دیگر از تصورات غلط رایج درباره #روانکاوی است، حقیقت این است که در #ناهشیار هیچ #زمانی وجود ندارد. ادامه مطلب در استوری همراه لینک  #روان_درمانی_آنلاین#مجله_روان_درمانی_پویشی#روان_کاوی#رواندرمانی https://www.instagram.com/p/CeF_wkOAS0P/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
... متعهد و معمولی #مادر معمولی متعهد( مادرِ به اندازه کافی خوب) با آن‌چه در قالب دغدغه #مادرانه نخستین می‌بینیم، یکیه. مادر معمولی متعهد کسیکه در هفته‌ها و ماه‌های اول زندگی نوزاد خودش رو وقف فرزندش می‌کنه و به نوعی تنها مشغولیتی که داره نوزاد تازه بدنیا اومدشه، طوری که نوزاد تبدیل به تنها هدفش تبدیل میشه. شایدم بتونیم این طور بگیم که #همدلیِ مادر بسیار زیاد میشه و سعی می کنه خودش را جای نوزاد بگذاره. مادر کاملا خودش رو در مقام و #هویت نوزادش قرار می ده و نوزاد هم این موضوع را کاملا حس می‌کنه و به این واسطه، احساساتی مثل مورد مراقبت قرار گرفتن، دوست‌داشته شدن و امثال آن‌ها را تجربه می‌کنه. مادر و #احساسات مختلف به #کودک بر این اساس، دغدغه مادرانه نخستین شرط مادر معمولی متعهده. بعید می دونم که تعجب کنید اگر بگیم مادر معمولی متعهد نفرت را نیز در کارگاه (روانی) خودش داره. #مادرمعمولی متعهد یا#مادر_به_اندازه_کافی_خوب می‌بایست به خودش اجازه بده تا از نوزادش #متنفر باشه، زیرا نوزاد می‌تونه موجودی بسیار مزاحم و اسباب دردسر باشه. اما مادر سالم که به نوزادش متعهده و بیش از هر چیز دل مشغول اونه، می تونه با محول کردن کودک به پدر یا پرستار یا مادربزرگ، از پس این نفرت بربیآد. یا می تونه کودکش رو برای خواب در گهواره بگذاره تا خودش هم بتونه قدری بخوابه. اما به هر حال با بیزاری از کودک و دست و پا گیر بودن اون درگیر خواهد بود. در مقابل، مادر ناسالم – که من در دوران کاری خودم بسیاری از آن‌ها را دیدم – به کودک لطمه می‌زند؛ اغلب به این خاطر که کسی را نداره تا از او مراقبت کنه و حامی او باشه. اصطلاح «دخالت» یا «مزاحمت» یعنی چی؟ به نظرم بسیار توصیف مناسبیه از اینکه بعضأ کسی یا چیزی – در محیط، بر آرامش و نشاط بالقوه دنیای نوزاد مداخله می‌کنه و اثری سوء بر جا می گذاره. مادر ناسالم یا مادری که به اندازه کافی خوب نیست، سعی می کنه همون تعهد عادی و معمول را داشته باشه. سعی می کنه دل مشغول باشه. اما از پس این کار بر نمی‌یاد. فریاد می زنه، جیع می‌کشه و نوزاد را طرد می‌کنه یا اونو نادیده می‌گیره. لحظه به لحظه این اتفاقات دردناک، در دنیای کودک دخالت می‌کنه و تاثیر نا‌مطلوبی باقی می‌گذاره. تمامی مواردی که ذکر کردم نوعی شکست در محیطه که وقتی به کرات رخ بده، نوزاد را نسبت به دچار اختلال شدن آسیب پذیرتر می‌کنه. نوزاد تازه متولد شده هیچ ابزاری رو برای بیان نیازهاش نداره فقط بلده گریه بکنه! ... ادامه این یادداشت را در سایت روان درمانی پویشی بخوانید #مجله_روان_درمانی_پویشی#روان_درمانی_آنلاین https://www.instagram.com/p/Cd5vSS8AF3v/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
... به عنوان یک #روان‌درمانگر علاقه دارم اینطور فکر کنم، می‌دانم #اشک‌ های #مراجعان از کجا می‌آید. شاید، دراین لحظه، آن‌ها #رخنه_در_ناهشیار عاطفی را تجربه می‌کنند، #مواجهه‌ با بخشی از خود بیگانه شان که به #هشیاری رسیده است. یا شاید آنها شجاعانه در حال تجربه یک آسیب( #تروما ) گذشته هستند که امیدوارند این بار اثری متفاوت و کمتر دردناک بر جان آنها داشته باشد. اما در عین حال، لحظاتی از این دست نیز برای من نیز مهم بوده‌اند، زیرا شاهد این هستم که #پالایش در فضای امنی که با یکدیگر ساخته ایم آشکارمی‌شود، جایی که مراجع می‌تواند با برخی از سخت‌ترین احساسات خود رودر رو شود و آنها را ابراز کند. و در آن لحظه مشترک، من مراجع را ترغیب می‌کنم که عقب نشینی نکند، احساس خجالت نکند، بلکه به اشک‌هایش اجازه جاری شدن بدهد تا احساساتش به‌طور کامل ظاهر‌شود. اما آیا ممکن است چنین لحظات خاصی در من نیز احساسات قدرتمندی را برانگیخته باشد؟ آیا نقش من این است که به سادگی از آنها درمتن یک رابطه #شفابخش استقبال کنم، یا برای من چیزی بیش از آن وجود دارد، شخصی‌تر و حساس‌تر از آنچه در این لحظات احساس می‌کنم؟ بسیاری از ما #فیلم‌ هایی را تماشا کرده‌ایم که در آن‌ها درمانگر در موج احساسی داستان مراجع خود فرو می‌رود.در فیلم #ویل_هانتینگ_نابغه ، شاهد صحنه‌ای امید بخش هستیم که در آن، #روانشناس با چشم های گریه دار و غیر متعارف، شان، با بازی رابین ویلیامز، ویل جوان، بزهکار اما آسیب دیده را با بازی مت دیمون در آغوش می‌گیرد، پس از یک رخنه عاطفی به ناهشیار زمانی که در آخر هق هق گریه می‌کند. - چقدر در«واقعیت» با چنین چیزی مواجهه می‌شویم؟ احتمالاً نه آن‌قدرها. در واقع، سریال تلویزیونی مشهور #تحت_درمان_رویکردی را اتخاذ می‌کند که به طور حتم بیش از کار«واقعی» روان‌درمانی است. این #سریال ما را به جلسات روان‌درمانگر نقش اول سریال، بنام پُل می برد که از مدل ارتباط درمانی، روان پویشی-آگاهانه استفاده می‌کند. حتی اگر پل واقعاً با مراجعانش به روشی عمیق ارتباط برقرار می‌کند، و حتی اگر بسیاری از کشمکش‌های آن‌ها واکنش‌های عاطفی شدیدی را در او ایجاد می‌کند، هرگز اجازه نمی‌دهد آن‌ها بیش از حد عیان شوند، و به خود اجازه نمی‌دهد اشک‌‌اش جاری شود. درعوض، با پیروی از کار حرفه‌ای «استاندارد»، واکنش‌ها و احساسات خود را به درمانگر شخصی یا سوپر‌وایزر خود ابراز می‌کند، که تایید او برایش بسیار مهم به نظر می‌رسد. ادامه مقاله را در سایت بخوانید، لینک در استوری #مجله_روان_درمانی_پویشی #صفحه_جدید_روان_درمانی_پویشی #روان_درمانی_آنلاین https://www.instagram.com/p/CdvfRfnADDb/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
... روان‌کاوی همانند زمان در گذر است تصور بسیاری از مردم از روانکاوی مربوط به دهه 1950 یا شاید حتی قبل از آن باشد. روانکاوی همانند زمان در گذر است. در زیر  به برخی از تغییراتی که در شیوه های روان‌کاوی مدرن جهت حفظ پویایی و انسجام آن صورت گرفته اشاره شده است. -الگوها، نه‌ #والدین تمرکز #روانکاوی_مدرن بر کاوش گذشته برای کشف قسمتی از آسیب یا تعامل فراموش شده با والدین در سال‌های اولیه نیست. گاهی اتفاقات مهمی که در اوایل #کودکی در زندگی فرد رخ داده مورد گفت وگو و بررسی قرار می‌گیرد، اما تمرکز اصلی بر زمان حال می‌باشد. تحلیل‌گر و مراجع با هم به دنبال الگوهایی در روابط امروزی و کار یا تحصیل فرد هستند که به ناراحتی، ترس، ناامیدی، کاهش عملکرد مناسب و به طور کلی به نوعی درد در زندگی فرد منجر شده. ممکن است #الگوهایی وجود داشته باشد که شخص از آنها آگاه باشد و همچنین ممکن است الگوهایی وجود داشته باشد که در شروع کار، فرد از آنها آگاه نباشد. هدف این است که با بررسی #افکار، #احساسات و اعمال یک فرد بتوان  به شناسایی و درک الگوها برسیم. با درک این الگوها، فرد آزادانه تر به انتخاب هایی دست می‌زند که باعث افزایش #لذت در روابط بین فردی و رضایتمندی در کار و تحصیل  او می‌گردد. -روان‌درمانی و روان‌کاوی: دو چیز کاملاً متفاوت نیستند وجه تمایز کار در #ذهنیت_روانکاوانه، تمرکز بر کاوش در افکار، احساسات و اعمال، جستجوی الگوها و معانی عاطفی آن الگوها است. تعداد جلسات می تواند از یک بار در هفته تا چند بار در هفته متفاوت باشد. بین رواندرمانی و روانکاوی بر اساس دفعات جلسات هیچ  مرز مشخصی وجود ندارد. در حقیقت جستجوی الگوها و معانی احساسی درون آنهاست که ��رمان را روانکاوانه می‌کند. -کاناپه یا بدون کاناپه در نقاشی های نشریات نیویورکر و سایر نشریات در بیشتر موارد فرد در حال تحلیل را به صورت دراز کشیده روی کاناپه به تصویر می‌کشند. بر خلاف آن الگوها و برخلاف تصور رایج، استفاده از کاناپه الزامی نیست در نهایت در مورد تصمیم گیری فرد که آیا  از کاناپه استفاده می‌کند یا خیر قانون و ضرورتی وجود ندارد، مهم این‌است که آیا استفاده از کاناپه برای به حداقل رساندن حواس پرتی فرد در هنگام تفکر و صحبت در مورد زندگی عاطفی اش، مفید است یا خیر. برای برخی از افراد بهره گیری از کاناپه می‌تواند مفید باشد. پاسخ قانع کننده ای وجود ندارد... ادامه این مطلب را در سایت بخوانید لینک مقاله در استوری #مجله_روان_درمانی_پویشی#روان_درمانی_پویشی#روانکاوی#روان_درمانی#کاناپه#درمانگری#روانکاونه https://www.instagram.com/p/Cdqg30hI2YX/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
#ویلفرد_بیون #روانکاو انگلیسی می گوید: تفکر زمانی شکل می‌گیرد که شخص بتواند غیاب را تحمل کند. فرد برای انسان شدن نیازمند اندیشه است و اندیشه نیازمند #غیاب، اما غیاب چه؟ غیاب موضوع. غیاب موضوع یعنی #مادر ابتدا باشد و سپس نباشد و بعد باشد. به واقع یک حفره یا #گسست بین موضوع و کودک باید در گستره تحولی‌اش رخ دهد و تا پایان این انفصال و جداییِ نسبتا محسوس،حفظ شود و در بزرگسالی به صورت الگوهای جدید در روابط موضوعی متعدد تکرار شود. به ابتدای دوره تحولی برگردیم زمانی که کودک در حیاتی ترین نیازهای خود، محتاج موضوع(مادر) است‌. موضوع (مادر) در آغاز راه، تمام ضروریات فیزیولوژیکی و عاطفی کودک را می بایست فراهم کند، این شرط ابتدایی و حیاتی است اما ناکافی، چون کودک برای انسان شدن نیازمند تفکر است به عبارتی کودک باید از مرحله کاملا #حیوانی گذر کند و پا فراتر از حیوانی که نفس می‌کشد یا چیزی می‌خورد یا می‌خوابد، بگذارد. این همان چیزی است که هم تراژیک است هم فرح بخش، هم منفی است هم مثبت، هم #نا‌امیدی است هم #امید است، هم تاریکی است هم سپیدی است. #تراژیک تر از این داستان را کجا می توان یافت که فرد برای انسان شدن باید دور شود و فاصله را تجربه کند؟ اما نتیجه کاملا فرح بخش است، کودک رنج فاصله و غیاب موضوع (مادر) را تحمل می‌کند تا اینک خود، موضوعی متمایز و اندیشنده و تکین شود. ما همیشه به این محتاجیم که فکر کنیم که وقتی دیگری غایب است هم حضور دارد. بودن همیشگی مادر هم ضروری است و هم از جایی به بعد، تکان دهنده و سهمناک است. مادری که مدام تلاش می کند، کودک تنها نشود البته با این تفکر که بهترین مادر دنیا است به واقع در تلاشی فرساینده و باورنکردنی، مصمم شده تا کودک از حیوانیت خود دست نکشد و پا فراتر نگذارد و خود موضوعی مستقل و تکین نشود. نمونه‌های کلینیکال این نوع ارتباط را در بیمارانی می‌یابیم که تحمل غیاب روانکاو خود را ندارند یا جلسات را پی در پی و بدون وقفه می خواهند، در واقع به ترجمه روانکاوانه از روانکاو خود می‌خواهند که اجازه ندهد آنها موضوعی مستقل، تکین و اندیشنده شوند. نمونه‌های غیر کلینیکال را هم در افرادی می توان یافت که از خانه مادری دور نمی‌شوند، خانه‌ای که نشان از زهدان مادر و امنیت است، ادامه این یادداشت را در سایت روان درمانی پویشی بخوانید لینک در استوری #مجله_روان_درمانی_پویشی #روان_درمانی #روانکاوی#بیون#رواندرمانی_پویشی#مادر https://www.instagram.com/p/CdkiHa5gQtl/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
... قرار نیست #رابطه ی از دست رفته را مجدداً شروع کنیم. تنها لازم است این تمام شدن را بپذیریم و #احساسات مرتبط به آن را تجربه کنیم. در مرحله #شکست_عاطفی، احساسات مختلفی بیدار می شود.‌ ما #غمگین می شویم چراکه فردی را که دوست داشته ایم، رابطه ای را که می خواستیم، از دست داده ایم. #خشمگین می شویم و #عصبانی از همدم و یاری که ما را تنها گذاشته است. اگر به احساساتمان دسترسی داشته باشیم با آنها می مانیم و همراه خودمان خواهیم بود‌. با شفقت #دردجدایی را می پذیریم و صبور می مانیم تا بهبودی تا #شفاء امّا اگر اینگونه نباشد چه؟ ما #رنج هایی را که با دست خودمان به وجود آورده ایم را به درد جدایی می افزائیم. شاید به اجبار بخواهیم یارمان را برگردانیم.‌ شاید شروع کنیم به سرزنش کردن خودمان و اشتباهاتمان را مرور کنیم. فراموش می کنیم که ما لایق چیز بهتری هستیم. ما لایق رابطه ی بهتری هستیم. منظورم این نیست که فرد مقابل از ما پایین تر است. یا او لیاقت ما را نداشت‌ که اگر اینگونه تصور کنیم نشان دهنده آسیبی در ماست‌. بلکه حرف من این است که همه ی ما شایسته ی انتخاب شدن هستیم. یاری که بارها و بارها ما را با تمامی آنچه که هست، با وجود نقص هایمان، بر هر چیز یا فرد دیگری، انتخاب کند. ما شایسته بارها و بارها دوست داشته شدن هستیم. حق هر فردی تجربه رابطه اصیل است، رابطه ای که فرد واقعاً بخواهد در “رابطه” باشد. حق هر انسانی است که #عشق را تجربه بکند. یادداشتی از# زینب فرامرزی #روان_درمانی_آنلاین#روان_درمانی_پویشی#روان_کاوی https://www.instagram.com/p/CdNBhHgoMpU/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
... شخصیت مرزی به‌طور #ناهشیار به دنبال #آشفتگی_هیجانی است زیرا این به‌‌هم ریختگی عواطف شکل و شمایل موضوع(ابژه) میل است.خواه این افراد به طور ذاتی در دوران شیرخوارگی دچار آشفتگی شده باشند، یا این‌که دنیای موضوع اولیه آن‌ها، خود آزاردهنده بوده باشد، آن‌ها موضوع #مادرانه را به عنوان اثر مخرب در نظر می‌گیرند.‌ این تأثیر مخرب سپس به شکل موضوع در می‌آید، بنابراین، در پی‌آشفتگی، درواقع آن‌ها موضوع اولیه را شکل می‌دهند. هر چند این رویداد دردناک و آزاردهنده باشد، با این حال مطلوب است و یافتن خودشان در وضعیت پریشانی، به‌طور ناهشیار لذت‌بخش است. چنین فردی "موضوع‌های مرزی" را پرورش می‌دهد که چارچوب‌های یک ذهن آشفته را تحریک می‌کند. این گونه موضوع‌ها معمولاً، پتانسیل تشدید ‌کننده‌ای دارند که در اثر آن، ممکن است فرد مرزی به ‌طور بالقوه، واقعیت های ناراحت‌کننده‌ی روزمره زندگی را همچون - آلودگی #محیط_زیستی، سختی‌ها و اذیت شدن #کارگران در محیط کار را - و حقایق این‌چنین را به موضوع‌های خود تحریک‌کننده تبدیل کند. آن‌ها یک واکنش مخرب ایجاد می‌کنند که هدف میل را تشکیل می‌دهد. #شخصیت_مرزی اغلب به‌طور متناقض به دنبال لحظات #سوءتفاهم با #روان‌کاو است که بتواند احساس نزدیکی به #درمان‌گر داشته باشد. اگر او احساس کند که باعث تحریک یا پریشانی در روان‌کاوش می‌شود، احساس خواهد کرد که او و تحلیل‌گر تجربه‌ی اولیه‌ای را با هم سهیم می‌شوند. چند سال پیش، در تحلیل یک بیمار مرزی، که به نظر می‌رسید دچار طوفان‌های هیجانی مکرر – و گاهی ازهم گسستگی‌های عمیق – بود، به خوبی به موضوع تمایلات پرداختم. هنگامی که از نظر احساسی، به خاطر چیزی که از زندگی به یاد می‌آورد #غمگین می‌شد یا زمان‌هایی که من چیزی می‌گفتم یا نمی‌گفتم، کاری انجام می‌دادم یا نمی‌دادم، به ناگاه احساسات او تبدیل به غیض شدیدی می‌شد که فقط متخصصان #بالینی که با بیمار مرزی کار کرده‌اند، آن‌را به خوبی می‌دانند. البته به‌جز این‌ بیمار که – خوشبختانه به‌طور غیرمعمولی #خود_آگاه بود - کاملاً واضح بود به محض رسیدن به این تجربه، با آغوش باز مورد استقبال احساساتش قرار مي‌گرفت. این به چه معناست و چه چيزي می‌تواند درباره‌ي برخی اگر نه همه بيماران مرزی که تحليل شده‌اند به ما بگوید؟ ادامه این مقاله در سایت روان درمانی پویشی بخوانید لینک در استوری #مرزی#کریستفر_بولاس#بولاس#میل_مرزی#مجله_روان_درمانی_پویشی #روان‌کاوی #روان_درمانی_آنلاین https://www.instagram.com/p/Cc3VkpJovny/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
... مکانیسم دفاعی از زمانی که برای اولین بار توسط فروید در توضیح #سرکوب تمایلات #ناهشیار به کار برده شد تا گسترش آن و افزودن مکانیسم ­های دفاعی جدیدتر توسط #آنا_فروید تا تغییراتی که موضع #نوفرویدی‌­ها نسبت به آن صورت گرفته همچنان یکی از مفاهیم کلیدی در روانشناسی است. با وجود مناقشات در برخی نظریات فروید اما برخی مفاهیمی که برای اولین بار توسط او مطرح شد از جمله مکانیسم ­های دفاعی همچنان بخش مهمی از نظریات روانشناسی را شامل می‌­شود. با تغییراتی که در آن­ صورت گرفته مبنای پروتکل‌­های درمانی جدیدتری در حوزه #روانپویشی شده است. همچنین این مفهوم ثابت به شکل­‌های دیگری در سایر مکتب‌های #روانشناسی مانند رویکردهای #شناختی نیز صورت­‌بندی شده است. مکانیسم‌دفاعی چیست؟ مکانیسم دفاعی استراتژی ناهشیاری است که به فرد کمک می‌­کند تا بتواند #درد و #اضطراب را تحمل کند و با احساسات و تعارض ­هایی که فرد در زندگی با آن­ها روبه‌­رو می­‌شود مقابله کند. مکانیسم‌­های دفاعی ریشه در #نظریه_شخصیت فروید دارد. برای فهم بهتر لازم است نگاهی کلی به نظریه فروید در مورد ساختار ذهن داشته باشیم. بر اساس مدل فروید، ساختمان ذهن از سه قسمت تشکیل شده است؛ بخش نهاد یا #اید (id) که قسمت تماماً #ناهشیار ذهن است و تمایلات و خواسته­‌های ناهشیار از اینجا سرچشمه می­‌گیرد. اید بر اساس لذت­ طلبی عمل می‌­کند و به دنبال ارضای فوری نیازها و خواسته‌­های فرد است.  بخش سوپرایگو (super ego) که معادل وجدان است شامل اخلاقیات و قوانین است و با خواسته‌­های نهاد به دلیل این که مغایر با اخلاق است مخالفت می­‌کند. این ساختار می‌­تواند بسیار خشک و انعطاف­‌ناپذیر باشد که در این صورت باعث آسیب رساندن به فرد می­‌شود. بخش اساسی دیگر، من یا #ایگو (ego) است که بخش اجرایی ساختمان #ذهن است و میان خواسته‌­های نهاد، اجبار #سوپرایگو برای اطاعت از قوانین و حفظ اخلاقیات و آن چه در واقعیت و محیط بیرونی وجود دارد یک تعادل و هماهنگی ایجاد می­‌کند و سعی می­‌کند تا حد امکان به نیازهای هر یک از بخش­‌ها پاسخ دهد. ایگو ابزارهایی در اختبار دارد که به وسیله آن­ها واقعیت، اید و سوپرایگو را مدیریت می­‌کند؛ یکی از این ابزارهای اساسی مکانیسم­‌های دفاعی می‌­باشد. ادامه این مقاله را در سایت بخوانید لینک در استوری گردآوری و تنظیم : سیمین نجار #مکانیسم_دفاعی#روانکاوی#فروید#مجله_روان_درمانی_پویشی #روان_درمانی_پویشی https://www.instagram.com/p/Ccs_5kqoK-0/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
... برای خیلی از ما #مرزبندی با دیگران سخت و طاقت فرساست. این‌که در #ذهن دیگران “بد” باشیم را نمی‌توانیم‌ تحمل کنیم، چراکه می‌ترسیم. می‌ترسیم، دیگری نتواند این منِ #مستقل را تاب آورد و هر چه هست را از دست بدهیم و هر چه ساختیم را خراب کند. برای خواسته‌ها، نیازها، #امیال و حتی #رؤیاهایمان مجبور هستیم(و بودیم) که توضیح دهیم. ای کاش فقط یک توضیح ساده کافی بود! ما مجبوریم برای دیگری دلیل بیاوریم، استدلال کنیم و #منطق هایمان را پشت سر هم بچینیم. شاید یکی از #انگیزه‌های #دلیل_تراشی هایمان به دوران کودکی‌مان برگردد. گویی #عشق همیشه در دسترس مان نبوده است؛ گویی اشتباهی از ما برای دریغ عشق از جانب #والدین‌مان کافی بود. و ما رها شده در دنیایی تاریک؛ پر از #ترس، پر از تاریکی!  اینجا بود که یاد گرفتیم عذرخواهی کنیم، آن هم زیادی! توضیح دهیم و دلیل بیاوریم، بیش از حد! تلاش کنیم؛ به دیگریِ محبوب مان یاد دهیم که جنبه های ذهن ما را هم بلکه بتواند، که ببیند، که بشنود، که قهر نکند، محروم نکند.  و حالا شاید این دیگری، جایی همین نزدیکی ست، جایی دنج درست در گوشه‌ای از ذهن‌مان.  درست است، مرزبندی برای اطرافیانمان شاید #احساس_ناامنی ایجاد کند. اما ما با رشد دادن ذهن‌مان و اعتماد به آن می‌توانیم تاب بیاوریم که پسر یا دختر بدی در ذهن دیگران باشیم. با این تحمل، آرام آرام یاد می‌گیریم که نیازی نیست برای ارزش‌ها و انتخاب‌هایمان بیش از حد توضیح دهیم. یاد می‌گیریم که از #حقيقت_وجودی مان دفاع کنیم بدون این‌که عذرخواهی کنیم. یادداشتی از #زینب_فرامرزی کار هنری: #Isabel_Miramontes #مجله_روان_درمانی_پویشی#رواندرمانی#روانکاوی#رواندرمانی_آنلاین#صفحه_روان_درمانی_پویشی https://www.instagram.com/p/CccCjujIRQy/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
... اضطراب همان است که #تمرکزم را از من سلب می کند، انرژی‌ام را جذب می‌کند، همه چیزم را از من مطالبه می‌کند و حتی گاه بیش از توانم از من می‌خواهد و مرا تماما خسته و بی‌جان می‌کند. اضطراب #حریص است، می‌خواهد مرا مصرف کند، همه مرا از آن خویش می‌کند، نمی‌خواهد آگاهی، افکار، احساسات و اراده من با هیچ کس و هیچ چیز دیگر شریک شود. اضطراب بسیار #حسود است، همه رقبایش را از مرکز توجه من حذف می کند. او میل دارد خود تنها حاکم بی چون و چرای بدن من باشد و همه چیزم را مصروف خویش می‌کند. من اضطراب هستم، اضطراب من است، و هیچ چیز بیرونی دیگری از آن من نیست، در واقع او نمی گذارد چیزی دیگری جز خود از آن من باشد. اضطراب وقتی شدت می‌گیرد به قدری مهاجم و ماندگار است که هر گونه تلاش برای فکر کردن به چیز دیگر و نیز توجه به  نکات صادقانه‌ی دوستان چیزی نیست جز ژستی بی‌فایده که کمترین نتیجه ای ندارد. اضطراب فرد را گرفتار خود می‌کند به او گوشزد می‌کند که به کجا تعلق دارد و باید همان جا باشد. اضطراب یعنی “بی‌فاصلگی” که به نحوی چاره ناپذیر بر فرد تحمیل می‌شود، این است تاثیر هولناک و مخرب اضطراب. به هنگام تجربه اضطراب تمام زیست جهان فرد، کل افق او، آب می رود و کوچک می شود؛ ادراکش از زمان و مکان از رابطه اش با دیگران و نیز رابطه اش با “خود” شدیدا تغییر می‌کند. حد نهایی آنجاست که همه چیز به بدن فروکاسته می‌شود. گشودگی به جهان به فروبستگی صلب تبدیل می‌شود، هر آنچه مبنای تماس بالفعل با جهان است تباه می‌شود و بر باد می رود هم چون زمانی که ماهیچه ها حرکت نکنند دچار نقصان و تحلیل رفتگی می‌شوند. بدین ترتیب دچار اضطراب شدن باعث می‌شود با هر چیز دیگری جز خود اضطراب فاصله ایجاد شود. اضطراب چون مغناطیسی است که همه توجه و تمرکز را به خود جلب می‌کند، او با تلاشی بی وقفه فرد را از جهان می‌رباید و البته خود نیز قصد خاموشی ندارد چرا که به یک مستبد تبدیل می‌شود پس فرد بی‌قدرت می‌ماند و تسلیم اراده اضطراب می‌شود، تسلیم اراده یک بیگانه، بیگانه ای که حالا جزیی از وجود او شده است، در عین بیگانگی امری است آشنا... ادامه این یادداشت را در سایت روان درمانی پویشی بخوانید . لینک در استوری #مجله_روان_درمانی_پویشی #روانکاوی #رواندرمانی_آنلاین#اضطراب https://www.instagram.com/p/CbDeJpGgfdY/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
Photo
Tumblr media
... نه، حتما نمی‌خواد در مورد مادرت صحبت کنی! ( مگر که خودت بخوای) وقتی ماشین خود را به مکانیکی می‌برید ، خوب می دانید که چه اتفاقی قرار است بیافتد : ماشین شما درست می شود. وقتی دست و پایتان می‌شکند و به #پزشک مراجعه می کنید ، می دانید که چه اتفاقی قرار است بیافتد: استخوان شما گچ یا آتل می شود و در نهایت بهبود می یابد. اما وقتی قرار ملاقات برای مراجعه به یک #درمانگر می گذارید ، آیا می دانید چه اتفاقی قرار است بیافتد؟ مردم اکثرا خیلی مطمئن نیستند که چه اتقاقی خواهد افتاد . فقط میری حرف بزنی؟ آیا مجبورید که در مورد #دوران_کودکی خود بحث کنید؟ آیا “#هیپنوتیزم خواهید شد؟” و اصلا “چه کاریه” که یک درمانگر را ببینیم؟ چرا بجاش  با دوست‌مون صحبت نکنیم؟ در جامعه ما درباره اینکه در طول یک جلسه روان درمانی واقعاً چه اتفاقی می افتد شک و شبهه زیادی وجود دارد ، اینکه چه جور مسائل و مشکلاتی مناسب درمان هستند، و یک جلسه درمان چه فوایدی می‌تواند داشته باشد. من اینجا می خواهم به چند تا سوال  و سوبرداشت‌ متداول در مورد اینکه درمان چه چیزی است ، چه چیزی نیست و واقعاً چگونه عمل می‌کند ، بپردازم. آیا برای مراجعه به درمانگر باید “بیمار” یا “آشفته” باشم؟ پاسخ: نه. این فکر که برای دیدن یک درمانگر باید “حسابی آشفته ” باشی فقط یک افسانه است. با اینکه برخی از درمانگران در #آشفتگی‌های_هیجانی شدید مانند #اسکیزوفرنی یا افکار #خودکشی متخصص‌اند، اکثر آن‌ها صرفا کارشان این است که روی #چالش‌های_روزمره و متداول‌تری مانند ترسیم مسیر شغلی افراد، بهبود #مهارت‌های والدگری، تقویت مهارت‌های مدیریت #استرس و یا هدایت یک #طلاق کار کنند. بنابراین همانطور که برخی پزشکان تخصصشان در بیماری‌های تهدیدکننده #حیات و زندگی است در حالی که بقیه‌شان به بیماری‌های رایج‌تری مانند #آنفلوآنزا و #سرماخوردگی رسیدگی می‌کنند، #روان‌درمانگران نیز می‌توانند طیف وسیعی از مراجعان را با نیازها و اهداف مختلف داشته باشند. نوشته #سوزان_گلب ترجمه:#مجله_روان_درمانی_پویشی #رواندرمانی#جلسه_درمان#روان_درمانی_آنلاین https://www.instagram.com/p/Cahv2QmAKym/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
Tumblr media
.... اگر یک تعمیم درباره خطر بلوغ وجود داشته باشد، این است که نه عمیقاً دیگران را #ایده_آل_سازی و نه #تحقیر کنید. بیایید با #نوزادان شروع کنیم. #ملانی_کلاین، #روان‌کاو از پیشگامان اواسط قرن بیستم، توجه‌‌اش را به چیزی بسیار شگرف جلب کرد که در ذهن نوزادان هنگام تغذیه از مادر اتفاق می‌افتد. وقتی #کودک به خوبی شیر می خورد، بسیار خوشحال است و مادر خود را «فرد خوب» می‌بیند. اما اگر، به هر دلیلی، فرآیند تغذیه شیر کودک به مشکل بخورد، کودک نمی تواند درک کند که با همان شخصی سروکار دارد که چند دقیقه قبل خیلی دوستش داشت، و به سادگی پر از #خشم و #نفرت می شود. برای تحمل این موضوع، کودک «مادر بد» را از #مادر واقعی (خوب) جدا می‌کند – و به نظر او نیمه دوم (مادر بد) فردی منفور و منفک (جدا یا مجزا) است، چون مسئول عدم تحقق خواسته‌های کودک پنداشته می شود. در کل در ذهن کودک، دو مادر وجود دارد، یکی کاملاً خوب و دیگری کاملاً بد. به تدریج، اگر همه چیز خوب پیش برود، روند طولانی و دشواری دنبال می‌شود که طی آن کودک این دو فرد متفاوت را با هم ادغام می‌کند و متآسفانه به این درک می‌رسد که مادر ایده‌آل و «کامل» وجود ندارد- فقط یک فرد وجود دارد که معمولاً دوست‌داشتنی است، اما این فرد گاهی مشغول و گاهی خسته بوده و گاهی می تواند اشتباه کند، و نیز می تواند گاهی علاقه به افراد دیگر داشته باشد. ممکن است مدت طولانی از زمانی که به ما در کودکی غذا می‌دادند گذشته باشد. اما تمایل به «#دو_نیمه_کردن» نزدیکان مان همیشه وجود دارد. زیرا همیشه ویژگی‌های کودکی انسان برروی رشد او در آینده تآثیر گذاراست. در زندگی بزرگسالی، ممکن است عمیقا #عاشق کسی شویم و نیمه ایده آلی از فردی را که هیچ نقصی در او نمی‌بینیم و بدون محدودیت او را می‌‌ستاییم، جدا کنیم. با این حال ممکن است فردی (#سلبریتی یا #سیاست_مدار) را که زمانی ویژگی‌های خوبش ما را تحت تأثیر قرار داده بود، به محض این که متوجه کوچک‌ترین چیزی از طرف او شویم که آزارمان داده، ، ممکن است به این نتیجه برسیم که آنها واقعاً نمی توانند خوب باشند، زیرا موجب #رنج ما هستند – و تنها حکم منطقی این است که آنها رقت انگیز هستند. ممکن است برای ما بسیار سخت باشد که بپذیریم که همان فرد ممکن است از برخی جهات بسیار خوب باشد و در برخی دیگر به طرز چشمگیری ناامیدکننده باشد. نسخه بد می‌تواند نسخه خوب را از بین ببرد، اگرچه این‌ها فقط جنبه‌های متفاوت و مرتبط یک فرد پیچیده هستند. ادامه این مطلب را در سایت بخوانید-لینک در استوری ترجمه : هلن لشکری #مجله_روان_درمانی_پویشی#روان_درمانی https://www.instagram.com/p/CZrbhPcA_cU/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
Tumblr media
... نوجوانان گروهی متمایزند، دیگر کودک نیستند اما هنوز بالغ هم نشده‌اند و به این ترتیب نیازهای منحصر به فردی دارند. نوجوانی مفهوم نسبتاً مدرن است وتازه در اواخر قرن نوزدهم در ایالات متحده به رسمیت شناخته شد. پیش ازاین، نوجوانان اساسا به عنوان "بزرگسالان #مینیاتوری" دیده می‌شدند. هرچند، ما الان می‌دانیم که رشد در طول عمر ادامه دارد، به این معنی که نوجوانان از نظر رشد با بزرگسالان متفاوت‌اند. مخصوصاً، دهه‌ها تحقیق نشان داده‌اند نوجوانان دست‌خوش رشد #مغزی قابل توجه هستند که بر رفتار و عملکرد آنها در این مرحله تأثیر می‌گذارد. در نتیجه، برخی از روان‌شناسان مهم نظریه‌هایی را در مورد رشد نوجوانان و نیازهای روان‌شناختی خاص این گروه سنی ارائه کردند.همچون #پیاژه و #اریکسون. درمان نوجوانان متفاوت از درمان بزرگسالان است. #والدین ممکن است نگران این باشند که نوجوانشان "فقط در حال گپ زدن" یا "صحبت ساده" با درمان‌گر باشد. از آنجایی که رابطه درمانی اصل مهمی است، هرموضوعی که برای نوجوان مهم باشد در جلسه‌اش اهمیت دارد. بنابراین، چیزی به عنوان "فقط گپ زدن" وجود ندارد. آزادی دادن به نوجوانان برای انتخاب موضوعات مورد بحث اغلب زمینه را برای اینکه بعداً "عمیق‌تر شوند" فراهم می‌کند چراکه آنها با درمانگر خود #احساس_امنیت می‌کنند. به همین ترتیب، بسته به سطح رشد نوجوان، آنها ممکن است با انجام بازی‌ها در جلسات‌شان، روابطی را ایجاد کنند. همه اینها مناسب و درمانی است. این مقاله را در سایت #روان_درمانی_پویشی بخوانید لینک در استوری نوشته : امی مارشال ترجمه : زهرا موسوی #مجله_روان_درمانی_پویشی#صفحه_روان_درمانی_پویشی#نوجوان#روان_درمانی_نوجوان https://www.instagram.com/p/CZcefojAJ7r/?utm_medium=tumblr
0 notes
Photo
Tumblr media
... فروید انقلابی در درک و درمان اختلالات روانی ایجاد کرد. او نظریه روان‌کاوی شخصیت را خلق کرد. اما فراتر از این، او عمیقاً درک ما از انسانیت، اندیشه و فرهنگ را تغییر داد. #علوم_اعصاب_مدرن بینش #فروید مبنی بر اینکه بیشتر زندگی روانی خارج از آگاهی اتفاق می افتد را تائید می کند. به طور کلی اینکه تمایلات #جنسی و #پرخاشگرانه از فکر و عمل انسان جداشدنی نیست به طور گسترده تایید شده. اگرچه به طور اجتناب‌ناپذیری در معرض پیشرفت‌ها و اصلاحات مداوم است، اما صورت‌بندی‌های بنیادی فروید در مورد عمل‌کرد ذهن انسان آزمون زمان را پشت سر گذاشته‌اند . فروید در ابتدا #عصب‌شناسی می خواند، مطالعات خود را در پزشکی به #زبان‌پریشی و فلج مغزی در کودکان اختصاص داد. به تدریج آسیب‌شناسی عصبی را رها کرد، و تلاش‌های خود را برای مطالعات جامع تر در مورد #ذهن یا شرایط روان‌شناختی که با عمل‌کرد موفق انسان تداخل می‌کرد، گسترش داد. فرض اولیه فروید از این قرار بود که ریشه اصلی علائم روا‌ن‌شناختی ناکارآمد‌(روان رنجوری)که در عمل‌کرد طبیعی انسان تداخل ایجاد می‌کند، رد اثرات مخرب تجربیات #تروماتیک است که از #هشیاری آگاهانه #سرکوب شده‌ اما به کنترل رفتار فرد، احساسات و تفکر ادامه می‌دهند. با این حال فروید فراسوی بیمارانی که همچنان از اثرات روانی تروما رنج می‌بردند نگاه می‌کرد و نقش #جهان‌شمول تعارض ناهشیار و #فانتزی را در همگان تشخیص داد. تاثیر عمیق فروید نه تنها از وسعت علایق نظری او بلکه از جهان شمول بودن خاستگاه‌هایش بود. نبوغ او دریکپارچه‌کردن منابع مجزا، متنوع و اغلب متناقض تامل برانگیز بود. مهم تر از همه، او به تحلیل شخصی متکی بود، که در درجه اول از طریق رویا‌ها و تداعی آزاد انجام می‌شد، و به طور ضمنی دریافت که #فرایند‌های_روانی انسان جهان شمول‌اند. او همچنین از افسانه‌ها و قهرمانان دوران باستان و بینش شهودی #نویسندگان‌، #فیلسوفان و هنرمندان،‌ مکان‌ها و فرهنگ‌های اعصار مختلف، به عنوان مثال #سوفوکل و #شکسپیر، #گوته و #شوپنهاور،‌ #داستایوسکی و #دیکنز ، #لئوناردو و #میکل آنژ آموخت. لینک ادامه مقاله در استوری ترجمه : مجموعه روان درمانی پویشی #مجله_روان_درمانی_پویشی#صفحه_روان_درمانی_پویشی صفحه جدید @dynamicpsychotherapy1 https://www.instagram.com/p/CZTvIZ9gman/?utm_medium=tumblr
0 notes