Tumgik
iranmct · 2 years
Text
هنر نیوز جکینگ – موج سواری خبری (خبر ربایی) : مزایا و معایب
تاکتیک بحث برانگیز موج سواری خبری Newsjacking چیست؟ نیوز جکینگ خبری چیست و این عمل چه معنایی برای برند شما دارد؟
Newsjacking، اصطلاحی که توسط دیوید میرمن اسکات ابداع شده است، استراتژی برندینگ است که از بزرگترین اخبار روز استفاده می کند و نام تجاری شما را وارد گفتگو می کند.
معنی کلمه نیوز جکینگ چیست ؟
کلمه نیوز جکینگ Newsjacking مشابه سازی از واژه “های جکینگ” Hijacking است.
های جکینگ به معنای ربودن است . مثل واژه هواپیما ربایی.
بنابراین نیوزجکینگ نیز به معنای ربودن خبر یا خبر ربایی است. خبر ربایی به معنای استفاده از خبر دست اول دیگر و انتشار زودتر آن نیست. خبر ربایی به معنای استفاده ( منفی /مثبت) از خبر منتشر شده توسط دیگران به نفع برند است.
در ایران آن را موج سواری خبری مینامند.
شیوه عمل نیوز جکینگ
چیزی که نیوزجکینگ Newsjacking را برای شرکت‌ها بسیار فریبنده می‌کند این واقعیت است که پتانسیل موفقیت بازاریابی عمده را در خود دارد و اگر به درستی از آن استفاده شود، راهی رایگان و آسان برای به دست آوردن نمایش گسترده برای برند شما است. بسیاری از شرکت‌ها با این عمل موفقیت مثبتی داشته‌اند، اما برای جلوگیری از یک دام روابط عمومی، باید به آن توجه داشت.
در چند سالیان اخیر بسیاری از برندها Newsjacking را به درستی انجام داده اند. چند سال پیش یک مطلبی ترند شد که آیا لباس بدنام سفید و طلایی بود یا آبی و مشکی ؟.
این مسئله بعداً توسط چندین منبع “Dressgate” نامگذاری شد، در فضای مجازی منتشر شد. بسیاری از برندهای هوشمند به‌سرعت به شیوه‌ای جذاب به پشت موج پرهیاهو سوار شدند.
داستان از یک توییت شروع شد : “بچه‌ها لطفاً کمک کنید، این لباس آبی و سیاه است یا سفید و طلایی، من و دوستم نمی‌توانیم با هم به توافق برسیم، او این لباس را طلایی می‌بیند!”
پس از این در توئیتر هشتگ TheDress# در چند ساعت به بالای لیست جهانی رسید؛
تیلور سویفت رنگ لباس را بدیهی آبی و مشکی می‌دانست در حالی که جولین مور و کیم کارداشیان آن را طلایی و سفید دیده بودند و کارداشیان همسرش کنی وست را متهم به کور رنگی می‌کرد چون لباس را آبی و مشکی می‌دید و پس از آن پای جاستین بیبر و حتی ادوبی هم به میان آمد.
3 نکته مهم خبر ربایی (نیوز جکینگ)
زمان سنجی در نیوز جکینگ بسیار مهم است
تا داغ است باید بچسبانی. هنگامی که یک داستان یا هشتگ در رسانه های اجتماعی ترند می شود، معمولاً مدت زیادی دوام نمی آورد و پلتفرم ها می توانند به سرعت از انتشار اخباری که به طور اجتناب ناپذیری به دنبال دارد، بیش از حد اشباع شوند.
در دنیای رسانه‌های اجتماعی، ارسال به‌موقع محتوای خبری ، مهم است. زمانی برای تشریفات اداری و هجوم تاییدیه های مدیریتی وجود ندارد. بهترین موارد نیوزجکینگ، خبر ربایی آنهایی بود که در زمان مناسب منتشر شده اند.
درک صحیح از مخاطب و صدای خود در نیوزجکینیگ مهم است
باید از خود بپرسید که مخاطب هدف من کیست و آیا ارتباطی با برند وجود دارد؟
تلاش های شما باید واقعاً منطقی باشد. اگر ارتباط با نام تجاری شما برای مصرف کنندگان بسیار دشوار است، از تزریق یک داستان خبرساز خودداری کنید. ایجاد ارتباط برای مخاطبان و وفادار ماندن به صدای برندتان برای پست های موفق بسیار حیاتی است و نباید نادیده گرفته شود.
درگیر کردن مخاطب در نیوزجکینگ مهم است
اگر داستان خبری خنده دار به تازگی منتشر شده و شما می خواهید چیزی در مورد برند خود پست کنید که برند شما را در گفتگو قرار دهد، حتما باید دقت نمایید. هر شرکتی نمی تواند این کار را با موفقیت انجام دهد. ابتدا باید مخاطبان بسیار فعالی داشته باشید. این بدان معناست که برند شما قبلاً طرفدارانی دارد و مورد اعتماد و تحسین است.
اگر برند شما مورد اعتماد و پسند مصرف کنندگان باشد، مردم مطمئناً با ارسال مجدد یا لایک کردن پست شما پس از ساخته شدن، برند شما را بیشتر تایید می کنند. بدون یک مخاطب درگیر، به دست آوردن قرار گرفتن در معرض انبوه دشوار خواهد بود و سخت کوشی شما بیهوده خواهد بود. اکنون با پرسیدن سؤالات از مشتریان خود و ارائه بازخورد در رسانه های اجتماعی، با مخاطبان خود درگیر شوید. این یک راه عالی برای تقویت تعامل با برند شما است. تعامل مخاطب مستقیماً با نشان دادن اینکه برند شما چقدر به مصرف کننده خود اهمیت می دهد مرتبط است.
موج سواری خبری یا نیوز جکینگ خبری
سپاس
https://ift.tt/sjitopn دکترسیدرضا آقاسیدحسینی May 25, 2022 at 01:52PM
2 notes · View notes
iranmct · 2 years
Text
گزینش محتوا Content Curation
گزینش محتوا – کانت کیوریشن Content Curation – تولید محتوا بر اساس گزینش
تولیدکنندگان محتوا در ایران، از روش گزینش محتوا برای ساخت یک متن استفاده مینمایند اما اسم کار خود تولید محتوا/خلق محتوا میگذارند.
تعریف کانتنت کیوریشن چیست
گزینش محتوا – کیوریشن محتوا Content Curation – فرآیند یافتن و جمع آوری محتوای آنلاین و ارائه بهترین قطعات به صورت ساختاریافته است.
گزینش محتوا یعنی درست کردن یک متن بلند با استفاده از تکه نوشته های از چندین متن . دقیقا مانند درست کردن یک تصویر از کنار هم قرارداد تکه های عکس در کنار هم.
گزینش محتوا در مقابل تولید محتوا
گزینش محتوا Content Curation اغلب جزئی از استراتژی بازاریابی محتوا است، اما تولید محتوا / خلق محتوا Content Creation دو مفهوم یکسان نیستند.
تولید محتوا شامل طراحی و تبلیغ مطالب شما از ابتدا است. قطعاتی که تولید می کنید ممکن است ویدیو، وبلاگ، پادکست یا چیز دیگری باشد.
گزینش محتوا مستلزم جستجوی محتوای مرتبط از منابع و برندهای دیگر به جای ایجاد محتوای واقعا اصلیل و منحصرفرد است.
از آنجایی که الگوریتم‌های رسانه‌های اجتماعی به برندهایی که بیشترین تعامل ساز هستند، پاداش می‌دهند، گزینش محتوا راه سریع‌تری را برای ارائه ارزش ثابتی به دنبال‌کنندگان ارائه می‌کند تا احساس مشارکت کنند.
برخلاف بازاریابی محتوا، گزینش محتوا شامل ایجاد محتوای شخصی سازی شما نمی شود. در عوض، شما در حال تحقیق و به اشتراک گذاری اطلاعاتی هستید که توسط افراد دیگری تولید شده است که مخاطبان شما از آنها استقبال می کنند و به آنها پاسخ می دهند. مانند سایر جنبه‌های بازاریابی، گزینش محتوا به برند شما ارزش می‌افزاید و روابط پایداری با مشتریان شما ایجاد می‌کند.
گزینش محتوا چگونه استفاده میشود
گزینش محتوا در دنیای وب رخ میدهد. همه مکانهایی که محتوا به اشتراک گذاشته می‌شود و مورد بحث قرار می‌گیرد، نمونه‌های خوبی از گزینش محتوا هستند، از جمله فیدهای RSS، پست‌های رسانه‌های اجتماعی، وبسایت‌های جمع‌آوری اخبار، و پیوندها و مقالاتی که در وبلاگ‌ها به آنها ارجاع داده می‌شود. نوع استانداردی از محتوا نیز وجود ندارد.
وب‌سایت‌ها اغلب متن، ویدیو، صدا، تصاویر و اینفوگرافیک را مدیریت و به اشتراک می‌گذارند.
چرا برای کاربر ارزشمند است؟
با استقبال بیشتر مشاغل از بازاریابی درونگرا، وب به طور فزاینده ای مملو از محتوا شده است.
صاحبان مشاغل در سراسر جهان در تلاشند تا ادعایی در صنایع خود داشته باشند و حجم عظیمی از محتوا را در حین انجام آن تولید کنند. این منجر به وضعیتی می شود که اغلب از آن به عنوان اشباع محتوا یاد می شود.
وقتی تعداد زیادی ناشر درباره یک موضوع خاص می نویسند، مصرف کنندگان به چالش کشیده می شوند تا آن را غربال کنند و اطلاعات باکیفیت پیدا کنند. کسب‌وکارهایی که محتوا را مدیریت می‌کنند و همچنین مطالب خود را منتشر می‌کنند، به مشتریان کمک می‌کنند تا به سرعت اطلاعات خوبی را از بهترین منابع در صنعت دریافت کنند.
سه استراتژی محبوب برای گزینش محتوا
بسیاری از کسب‌وکارها مقالات مفیدی را از منابع دیگر به صورت آنلاین جمع‌آوری می‌کنند، آنها را سازماندهی می‌کنند و با خوانندگان به اشتراک می‌گذارند، و اساساً برندهای خود را به مجله‌ای آنلاین تبدیل می‌کنند که بهترین محتوای یافت شده در مورد موضوعات مرتبط مورد علاقه کاربران را به اشتراک می‌گذارد.
هدف این است که وب سایت خود را به یک مقصد “یک مرحله ای” برای بهترین اطلاعات در مورد محصولات و خدمات خود تبدیل کنید، و نیازی به تحقیقات مشتریان در مورد موضوعات مرتبط در جاهای دیگر را از بین ببرید.
«بهترین» پست‌های وبلاگ جمع‌آوری – برخی از برندها، مقالات را در یک بازه زمانی مشخص نگهداری می‌کنند و آنها را در روز خاصی از هفته یا ماه منتشر می‌کنند. این باعث ایجاد این انتظار در بین خوانندگان آنها می شود که بهترین مقالات در قالبی قابل هضم و در زمان قابل پیش بینی در اختیار آنها قرار گیرد.یکی از نمونه ها پست هفتگی Hootsuite به نام “این هفته در شبکه اجتماعی” است، که در آن آنها آخرین روندها، اطلاعیه ها و ویژگی های دنیای رسانه های اجتماعی را به اشتراک می گذارند.
  خبرنامه های ایمیل – ایمیل یکی دیگر از کانال های عالی برای متصدیان محتوا است زیرا ارتباط مستقیم با مصرف کننده را ارائه می دهد. شما می توانید محتوای با کیفیت را مستقیماً به آنها تحویل دهید و کاربران را از جستجوی آن نجات دهید. بسیاری از سایت‌های بازاریابی ایمیلی مانند AWeber تست A/B را ارائه می‌دهند، که در آن می‌توانید سرفصل‌های مختلف را آزمایش کنید و ببینید چه چیزی بیشترین پاسخ را دارد.
  اشتراک گذاری در رسانه های اجتماعی – ارائه اطلاعات ارزشمند از دیگر رهبران صنعت می تواند پاداش های بزرگی را در رسانه های اجتماعی درو کند. این کار اعتماد و تخصص را به دنبال کنندگان شما نشان می دهد و به آنها نشان می دهد که تجارت خود را به خوبی می شناسید و برای نظرات سایر افراد تأثیرگذار ارزش قائل هستید.
سه رکن اصلی گزینش محتوا
تشخیص اینکه مخاطبان شما چه موضوعاتی را دوست دارند و چه محتوایی را دوست دارند و شناسایی یا یافتن بیشترین اشتراک‌گذاری و گفتگو در مورد داستان‌ها در صنعت شما که با موضوعاتی که در مرحله اول تعریف کردید مرتبط است.
بررسی و سازماندهی محتوا
با به اشتراک گذاشتن بهترین آیتم ها، مخاطبان هدف از آن لذت می برند
و در کنار مزیت افزوده این که مجبور نیستید کل بودجه خود را صرف تلاش برای تولید محتوای اندازه کافی کننده قانع خودتان کنید، انجام گزینش محتوا مزایای بیشتری دارد.
روش برای موفقیت در مصاحبه استخدام 
راه استخدام ب��ترین فروشنده
مدیر بازاریابی محتوا کیست ؟ Content Marketing Manager
بازاریابی مفهوم ، نسل بعدی بازاریابی محتوا است.
بازاریابی محتوا {تاثیر هرم بازاریابی محتوا بر کسب و کار}
مشاوره بازاریابی
مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.
سپاس
https://ift.tt/zyTXlbj دکترسیدرضا آقاسیدحسینی May 22, 2022 at 09:36AM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
نحوه ارزیابی عملکرد برند – آیا برند موفقی دارید ؟
چگونه عملکرد برند را ارزیابی نماییم ؟
در این پست ابتدا توضیح می دهیم که عملکرد برند چیست و سپس نحوه اجرای آن را توضیح می دهیم تا بتوانید به راحتی عملکرد برند خود را مشخص نمایید.
عملکرد برند چیست؟
عملکرد برندBrand Performance ‎ نشان دهنده مطلوبیت و سودآوری برند است. این مجموعه عظیمی از اقداماتی است که برای اطمینان از آگاهی برند بالا، درک مثبت از برند، و یادآوری قوی برند در میان مخاطبان هدف دنبال است – که در نهایت منجر به فروش بیشتر می‌شود.
ارزیابی عملکرد برند چیست؟
ارزیابی عملکرد برند فرآیند اندازه گیری نتایج حاصل از تلاش های برندسازی است. شرکت ها با ردیابی شاخص های کلیدی عملکرد مانند برداشت ذهنی (نگرش)، ترافیک و تعامل و مقایسه آنها با اهداف عملکرد برند خود، می توانند نقاط قوت و ضعف برند خود را تعیین کنند.
نحوه ارزیابی عملکرد برند
عملکرد برند، یا بهتر است بگوییم اثبات عملکرد برند، یکی از وظایف مدیر بازاریابی یا مدیریت برند است که تعیین آن نیاز دانش و مهارت کافی دارد. هر مدیر برند و مدیر بازاریابی می‌داند که وظیفه آنها این است که در مورد برند خود گفتگو کنند و مردم را وادار کنند نه تنها در مورد برند صحبت کنند، بلکه از آن محصول خرید کنند. با این حال، دانستن اینکه چقدر این مهم به خوبی انجام شده و می‌تواند دشوار باشد.
برای ارزیابی عملکرد برند ما به معیارهایی برای اندازه‌گیری عملکرد برند نیاز داریم. همچنین، به ابزارهایی برای نظارت بر برند که شامل ثبت و ضبط نتایج عملکرد برند است ، نیاز داریم.
عملکرد برند مانند یک “نهنگ آبی” نیست که به راحتی در اقیانوس تجارت پیدا شود، یک نهنگ آبی است که باید برای پیدا کردنش زحمت کشید.
اما با توجه به اینکه هم «برند» و هم «ادراک» مفاهیم غیر کمی هستند، برخی از مدیران، معیار عملکرد برند را به درستی درک نمیکنند.
آیا واقعاً اندازه گیری عملکرد برند امکان پذیر است ؟
بله، اگر بخش «ادراک» را به بتوان به صورت معیارهای قابل اندازی گیری ترجمه کنیم کنید. معیارهای مهم برای اندازه گیری عملکرد برند عبارتند از:
آگاهی از برند برتر (TOM)، آگاهی از برند با کمک و بدون کمک aided-unaided
احساسات برند شامل درک کلی برند
توجه به برند و قصد خرید
حجم فروش و ارزش فروش
ارزش طول عمر مشتری و وفاداری به برند
در این پست، ما در تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT به شما نشان خواهیم داد که چگونه با استفاده از KPIهای بالا و چندین ابزار مفید، عملکرد برند را اندازه گیری کنید!
اما قبل از پرداختن به “چگونگی”، اجازه دهید لحظه ای در مورد “چرایی” ارزیابی عملکرد برند صحبت کنیم.
چرا اندازه گیری عملکرد برند مهم است؟
چرا از قفسه یک فروشگاه، یک برند را بر دیگری ترجیح میدهیم؟ چه چیزی ما را ترغیب می کند که 2 برابر تا 10 برابر بیشتر برای انواع محصولات مشابه بپردازیم؟
به عنوان مصرف کننده، ما توسط عوامل منطقی و غیرمنطقی هدایت می شویم. دومی به شدت با احساسات گره خورده است.
برند Deloitte متوجه شد 44٪ از مشتریان بر اساس معیارهای احساسی – احساساتی که یک برند برمی انگیزد مانند “اعتماد”، “شادی”، “لذت” یا “قدردانی” توصیه می کنند.
احساسات همچنین بر عمق وفاداری برند و حمایت از برند تأثیر می گذارد. بدون درک اینکه مخاطبان هدف شما در مورد برند شما چه احساسی دارند و چه چیزی باعث درک آنها می شود، بازاریابان نمی توانند این ارتباطات را ایجاد کنند.
ثانیا، بازاریابی دیجیتال و فروش دیجیتال نیز زمینه رقابت برای برند را افزایش داده است. امروزه، برندهای کوچک‌تر می‌توانند به راحتی به مخاطبان جهانی دست یابند، بدون اینکه خرده‌فروشی محلی، شبکه توزیع قوی، یا بودجه برای تبلیغات بین‌المللی تلویزیونی یا چاپی داشته باشند.
رسانه‌های اجتماعی پلت فرمی را برای برندها فراهم کرده است تا به طور فعال به بخش‌های عمده ای از مخاطبان دست یابند و به طور مؤثری از توزیع ویروسی استفاده تا به طور ارگانیک دامنه دسترسی خود را افزایش دهند.
Ordinary که زمانی یک برند خاص D2C بود، به لطف یک استراتژیک آنلاین به رقیب مستقیم غول هایی مانند L’Oreal و Estee Lauder تبدیل شد. این شرکت لوازم آرایشی برای ایجاد یک رابطه قوی با مخاطبان هدف در رسانه های اجتماعی سرمایه گذاری کرد.
آنها اعتماد بزرگی را به نام تجاری، که در صنعت لوازم آرایشی حیاتی است، جلب کردند، هر ثانیه یک نظر مثبت از سوی مشتری.
از زمانی که توصیه‌های فرد به فرد (تبلیغات دهان به دهان) برای برند Ordinary شد. این نام تجاری در اتاقهای گفتگوی فرعی مراقبت از پوست در Reddit “منفجر شد” و وبلاگ نویسان زیبایی مورد اعتماد مصرف کنندگان، محتوای بسیاری در مورد آن تولید نمودند.
آیا می توانید بدون ردیابی موثر به نتایج عملکرد مشابه برند برسید؟ غیرممکن است
در نهایت، اعداد عملکرد برند می‌توانند تصویر کامل‌تری از تجربه برند شما را ارائه دهند و به تشخیص سایر مسائل کمک کنند و موفقیت شما را تضعیف کنند. با توجه به اینکه حتی بهبود اندک در عملکرد تجربه مشتری (CX) می‌تواند باعث افزایش 34% در قصد خرید آینده در تقریباً 20 صنعت شود، احتمالاً حالا شما هم مایلید در مورد این مسائل بیشتر بدانید.
نحوه اندازه گیری عملکرد برند در 4 مرحله
1. با اندازه گیری آگاهی از برند شروع کنید
آگاهی از برند معیار سنگ بنا است. این نشان می دهد که آیا مردم حتی برند شما را می شناسند یا می توانند با یک اعلان سریع آن را به خاطر بیاورند.
اما آیا می توانید آگاهی از برند را اندازه گیری کنید؟ بله، با ابزارها و معیارهای مناسب.
ابتدا KPI های خود را تعیین کنید. برای تعیین عملکرد برند، باید آنالیز کنید:
آگاهی از برند برتر
آیا برند شما اولین چیزی است که مشتریان در یک دسته محصول خاص به یاد می آورند؟
پوشک = پمپرز
آگاهی از نام تجاری بدون کمک
آیا مخاطبان هدف شما می توانند برند شما را بدون هیچ گونه درخواستی در میان دیگران قرار دهند؟
کفش های کتانی محبوب = نایک، آدیداس، پوما.
آگاهی از برند کمکی
آیا مخاطب هدف شما اصلاً با برند شما آشنا است.
به عنوان مثال. آیا شرکت های تاکسی آنلاین را می شناسید؟ = Uber، Lyft، Bolt، Via، Didi
معیارهای بالا می توانند نشان دهند که برند شما در بازارهای خاص در بین مخاطبان مختلف چقدر خوب عمل می کند. اگر در حال حاضر یکی از بهترین گزینه‌ها هستید، کمپین‌های آگاهی از برند شما به خوبی عمل میکند. اما باید فشار بیشتری بیاورید تا به اول لیست بروید.
ابزار اندازه گیری آگاهی از برند
Google Search Console و Google Analytics: حجم جستجو را برای نام برند، نام محصول و تغییرات اندازه گیری کنید. همچنین، تعداد کل نمایش‌ها را در هر کمپین پولی نظارت کنیم.
لاتانا: ما از یادگیری ماشینی استفاده می‌کنیم تا آگاهی از برند (و همچنین سایر KPIهای کلیدی) را در بخش‌ها و کانال‌های مختلف مخاطب هدف در زمان واقعی ردیابی کنیم.
AgoraPulse: نام‌های تجاری را در سراسر شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کند و به شما امکان می‌دهد به مکالمات مشتریان پیرامون برند و رقبای خود گوش کنید.
2. احساسات برند و دانش برند را تجزیه و تحلیل کنید
احساسات مصرف کننده نشان می دهد که مردم در مورد برند شما چه احساسی دارند و چه احساساتی را برمی انگیزد.
دانش برند به نوبه خود نشان می دهد که مشتریان و اهداف شما چقدر با ارزش ها، نقاط قوت، خطوط محصول و موقعیت برند شما آشنا هستند. دانش بالای برند به این معنی است که مخاطبان شما می توانند به درستی برند شما را به خاطر بیاورند و با موارد زیر مرتبط کنند:
محصولات خاص
مشارکت های اخیر
ارزش ها و USP ها
داستان برند
احساسات مثبت مصرف کننده و دانش قوی برند یک عامل محرک برای خرید، توصیه ها و وفاداری است.
ابزار اندازه گیری احساسات برند و دانش برند
Awario: نام‌های تجاری و مکالمات رسانه‌های اجتماعی را در صنعت شما ��نبال می‌کند و به شناسایی و ارتباط با تأثیرگذاران برتر و حامیان برند کمک می‌کند.
SurveyMonkey: نظرسنجی‌های کلاسیک مشتری و گروه‌های متمرکز آنلاین هنوز هم روشی محکم برای اندازه‌گیری احساسات و دانش برند هستند.
برای یک تصویر حتی جامع تر، این معیارهای سلامت برند را نیز در نظر بگیرید.
3. تعیین هدف خرید
آگاهی قوی از برند و شهرت مثبت برند، محرک‌های قوی برای خرید هستند. با این حال، بیشتر مدیران برند می‌دانند که اغلب شکاف بزرگی بین «آگاهی» و «توجه» در وسط قیف وجود دارد.
برای بستن آن، باید هدف خرید مخاطبان خود و محرک های پشت آن را بدانید. باز هم، عوامل عقلانی و غیرمنطقی هر دو وارد بازی می شوند، از زبان کپی و دلبستگی عاطفی گرفته تا عامل قیمت و اعتبار.
گوگل این مرحله را «messy middle» می نامد.
برای درک بهتر قصد خرید، باید تعیین کنید:
مسیرهای معمولی برای خرید برای بخش های مختلف مخاطب
میانگین طول چرخه عمر خرید خریدار
عوامل موثر بر فرآیند تصمیم گیری (کاوش و ارزیابی)
می‌توانید با پیکربندی گزارش‌های زیر، داده‌های سفرهای خریداران را از Google Analytics خود دریافت کنید:
بخش‌های توالی سفارشی: این گزارش‌ها نشان می‌دهند که بازدیدکنندگان چگونه بین صفحات وب حرکت می‌کنند و چه اقداماتی انجام می‌دهند. به عنوان مثال، می توانید تجزیه و تحلیل کنید که جستجوگری که از یک کلمه کلیدی مارک دار استفاده کرده است، در طول جلسه از کدام صفحات بازدید می کند، کدام محتوای مورد علاقه اوست و چه چیزی باعث ایجاد تبدیل می شود.
بخش های تجارت الکترونیک پیشرفته: به پیدا کردن شکاف های تجربی در سفر مشتری و بهبود آنها کمک می کند. بیاموزید که کجا (و چرا) برخی از بازدیدکنندگان برای بهبود تبدیل ها و فروش، رها می شوند.
تجزیه و تحلیل گروهی: برای درک بهتر نحوه تعامل مخاطبان هدف مختلف با محتوای شما و نحوه ارتباط رفتارهای آنها با مرحله آنها در سفر خریدار، بخش هایی را در این گزارش اعمال کنید.
همچنین می توانید از لاتانا برای ردیابی قصد خرید در بین مخاطبان هدف استفاده کنید.
4. وفاداری به برند را ارزیابی کنید
عملکرد زمانی “خوب” است که نتایج قابل اندازه گیری را به همراه داشته باشد. در بازاریابی برند، این به معنای وفاداری بالای برند و تمایل به خرید مجدد، به علاوه توصیه محصول به دیگران است.
وقتی برند شما عملکرد خوبی داشته باشد، فروش را برای شما انجام می دهد. بنابراین آیا به اندازه کافی برای تبدیل مشتریان خود به حامیان برند فعال و مروج همتا به همتا انجام می دهید؟
معیارهای زیر را اندازه گیری کنید تا مطمئن شوید:
ارزش طول عمر مشتری (CLV)
امتیاز خالص تبلیغ کننده (NPS)
نسبت خرید مجدد
نرخ مشتری وفادار
اشاره ها و توصیه های آنلاین ارگانیک از سوی مشتریان، اینفلوئنسرها و رسانه ها نیز نشانه خوبی برای وفاداری و محبوبیت یک برند هستند.
تخمین بزنید که همه موارد فوق چگونه بر فروش تأثیر می گذارد
در پایان روز، حجم و دفعات فروش شما قوی ترین شاخص عملکرد بالای برند خواهد بود.
هنگامی که مشتریان شما به طور مرتب از محصول(های) شما استفاده می کنند، نظرات مثبت را به اشتراک می گذارند و آنها را به دیگران توصیه می کنند، در واقع کار بسیار خوبی با عملکرد برند انجام می دهید. اگر می‌خواهید بدانید چقدر خوب هستید، می‌توانید استفاده از برند را با Latana به عنوان یک معیار جداگانه اندازه‌گیری کنید. انجام این کار به شما کمک می کند تفاوت بین «در نظر گرفتن» و «استفاده از» مخاطبان را مقایسه کنید.
تحلیل این شکاف بسیار مهم است. زیرا اگر میزان آگاهی از برند و اعداد قصد خرید شما زیاد باشد در حالی که استفاده از برند کم باشد، ممکن است برند شما در بخش “تجربه” عقب بماند.
عواملی که می توانند بر استفاده از برند (و وفاداری به برند) تأثیر منفی بگذارند عبارتند از:
UX و CX کم
گفته می شود تجربه مشتری بر قیمت و محصول به عنوان متمایز کننده اصلی برند برتری دارد. عملکرد ضعیف در این زمینه می تواند فروش را تضعیف کند و آسیب قابل توجهی به برند شما وارد کند.
استراتژی قیمت گذاری کمتر از حد مطلوب
آگاهی بالا در بین مخاطبان هدف اما حجم فروش پایین ممکن است نشان دهنده اشتباه محاسباتی در حساسیت قیمت مخاطب باشد. از این رو، عدم تمایل بعدی به خرید.
پشتیبانی مشتری یا تجربه تحویل ضعیف
تجربه پس از فروش بر برند شما نیز تأثیر می گذارد. بیش از نیمی از مصرف کنندگان پس از یک تجربه تحویل بد، با یک برند خرید نمی کنند. یک تعامل منفی با تیم پشتیبانی مشتری می‌تواند منجر به غرغر آنلاین شود، که باز هم – برای عملکرد برند شما خوب نیست.
اگر متوجه شدید که میزان استفاده و فروش برند شما کاهش یافته است، نظرسنجی‌های مستقیم را برای بررسی و اصلاح علت اصلی این مشکل برگزار کنید.
سپاس
https://ift.tt/tahMk46 دکترسیدرضا آقاسیدحسینی April 29, 2022 at 08:24PM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
هرم برند Brand Pyramid
 هرم برند Brand Pyramid
هرم برند چیست ؟
 هرم برند brand pyramid ابزاری حیاتی که به شما کمک می کند تا ماهیت برند خود را تعریف کنید.
در این دنیای پر از تبلیغات، شرکت ها باید از میان این همه سروصدا خود را معرفی نمایند. هوشمندانه ترین راه برای انجام این کار، ساختن یک برند قوی و به یاد ماندنی و پرورش بی وقفه آن در طول زمان است. چه یک شرکت در لیست Fortune 500 باشید یا یک استارت آپ کوچک، برندسازی قدرتمند می‌تواند شما را در قیمت گذاری، وفاداری مشتری، هزینه‌های تبلیغاتی کمتر و کارمندان با انگیزه یاری نماید.
با این حال، بسیاری از شرکت ها برای برندینگ در حال تقلا هستند.
ما در تیم مشاوران مدیریت ایران، هر زمان که به عنوان مشاور بازاریابی یا مشاور مدیریت عامل سازمانی را بر عهده میگیریم، اولین کاری که انجام می‌دهم این است که سؤالاتی کلیدی زیر را مطرح مینماییم :
1. کسب و کار خود را در یک جمله توصیف می کنید؟
2. چطور مشکل مشتری را حل می کنید؟ فایده اش چیست؟
3. ارزش عاطفی محصول شما چیست؟ مشتری پس از استفاده از محصول شما چه احساسی باید داشته باشد؟
4. ارزش های اصلی شما کدامند؟
5. جوهره برند شما چیست؟ ایده اصلی که سعی در برقراری ارتباط دارید چیست؟
6. ماموریت و چشم انداز شرکت شما چیست؟
اغلب اوقات، به ویژه در شرکت‌های فناوری یا شرکتهایی در مراحل اولیه حضور در بازار هستند، وقتی از 5 تا 10 نفر این سؤالات را می‌پرسیم، پاسخها بسیار پراکنده و بی نظم هستند. اگرچه ممکن است ایده‌ها و مفاهیم کلی همپوشانی داشته باشند، اما پاسخ‌ها به سؤالات من ناسازگار، گیج‌کننده یا آشکارا اشتباه هستند.
هرم نام تجاری برای به دست آوردن وضوح
هرم برند چارچوبی است که به اکثر سؤالات اساسی برند پاسخ می دهد. هرم برند به تنها چیزی که مستقیماً به آن نمی پردازد، سؤال مربوط به مأموریت و چشم انداز شرکت است (اگرچه ماهیت برند نتیجه مستقیم چشم انداز شرکت است).
ایجاد هرم برند باعث ایجاد اجماع بین مدیران ارشد در خصوص موارد ذیل میشود:
شرکت می‌خواهد چه کسی باشد، به چه کسی خدمات دهد؟
چرا و چگونه باید به مشتریان احساسی داد؟
ارزش‌های اصلی شرکت چیست؟
همچنین مبانی برند را روشن می کند و بیان استراتژیک برند را تعیین می کند.
به طور خلاصه:
هرم برند همه پارو زنان را در یک جهت نگه میدارد.
اجزای هرم برند
هرم برند از پنج جزء از پایه تا بالا تشکیل شده است:
صفات و ویژگی ها: این نشان می دهد که محصول برای انجام چه کاری طراحی شده است و چگونه آن را انجام می دهد.
مزایای عملکردی: این بخش به ارائه وضوح در مورد مشکل مشتری که محصول سعی در حل آن دارد کمک می کند. چرا مشتریان از محصول استفاده می کنند و چه نوع نتایجی را انتظار دارند؟
مزایای عاطفی: مشتریان پس از استفاده از محصول چه احساسی دارند؟ مشتریان فقط به ویژگی های محصول شما علاقه مند نیستند. آنها از شما می خواهند که برای آنها داستانی تعریف کنید. آنها می خواهند که محصول شما کمی احساس بهتری در آنها ایجاد کند.
شخصیت برند یا محصول: اگر برند شما یک شخص بود، چگونه او را توصیف می کردید؟ ارزش هایی که برای این شخص و شرکت شما مهم است چیست؟ چگونه هر کاری که انجام می دهید – از توسعه محصول گرفته تا خدمات مشتری – این ارزش های اصلی را تقویت می کند؟
ایده برند: جوهره برند شما یا دلیل اساسی که چرا مشتریان به برند شما اهمیت می دهند. برای مثال، ماهیت برند اپل «توانمندسازی مردم از طریق فناوری» است. جوهره نام تجاری همان DNA برند شماست، آنچه شرکت شما در آن ایستا��ه است و آنچه آن را از رقبای شما متمایز می کند.
معنای هرم برند برای بازاریابی چیست ؟
هدف نهایی شرکت شما و به ویژه تیم بازاریابی شما این است که مشتریان را وادار کنید تا ماهیت برند شما را درک کنند، به آن ایمان بیاورند و بشارت دهند. هر چه مصرف کنندگان بیشتر جوهر برند شما را درک کنند و مایل و مشتاق به اشتراک گذاری آن با دیگران باشند، این رابطه قوی تر خواهد شد و احتمال اینکه آنها به سمت محصول رقیب سوئیچ کنند کمتر می شود. تثبیت ماهیت یک برند در ذهن مشتری “سرزمین موعود” بازاریابی و هدفی است که به ندرت به دست می آید.
اولین قدم این است که تصمیم بگیرید که آیا باید یک هرم نام تجاری جدید ایجاد کنید یا هرم موجود شما قوی است. اینجاست که «ممیزی» برند وارد عمل می شود. ساده ترین راه برای انجام این کار این است که با تمام سهامداران اصلی شرکت خود مصاحبه کنید و لیست شش سوال بالا را از آنها بپرسید. اگر پاسخ ها منسجم و همسو باشند، پس هرم شما قوی است. اگر نه، شما باید کارهایی انجام دهید.
به طور کلی، توسعه هرم برند شما نسبتاً ساده است (اگرچه هر چه شرکت بزرگتر باشد، فرآیند پیچیده تر و طولانی تر است). برای یک شرکت در مراحل اولیه یا متوسط ​​(بین 10 تا 200 کارمند)، موارد زیر را پیشنهاد می کنم:
1. ذینفعان کلیدی (بنیانگذاران، C-suite، روسای بخش های کلیدی مشتری) را شناسایی کنید.
2. با این ذینفعان حسابرسی انجام دهید. ترجیحاً مصاحبه انفرادی انجام شود. فهرستی از سؤالات و موضوعات کلیدی را برای آنها ارسال کنید تا به خوبی برای جلسه آماده شوند که باید بین 60 تا 90 دقیقه طول بکشد.
3. همه بازخوردها را جمع آوری کنید و یک سند “وضعیت فعلی” ایجاد کنید که بتوانید آن را به ذینفعان مربوطه ارائه دهید.
4. یک جلسه اولیه برای اشتراک گذاری راه اندازی کنید:
-هرم برند چیست و چرا اهمیت دارد
-یک عکس فوری از حسابرسی شما و آنچه که نشان می دهد
-تقویم و مروری بر آنچه برای توسعه هرم برند شما لازم است
5. یک جلسه طوفان فکری با ذینفعان کلیدی برگزار کنید. هدف این است که همه آنها از نظر اینکه هر جزء اصلی هرم برند چیست، همسو شوند.
6. اولین پیش نویس هرم برند خود را تهیه کنید و آن را به سهامداران کلیدی ارائه دهید.
7. ورودی جمع آوری کنید و هرم نام تجاری را در صورت نیاز تنظیم کنید.
8. هنگامی که ذینفعان هرم برند را امضا کردند، آن را به شرکت بزرگتر ارائه دهید. بسته به اندازه سازمانتان، می‌توانید این کار را در یک جلسه همه جانبه انجام دهید و یا از اعضای تیم بازاریابی (معمولاً تیم برند) بخواهید آن را به همه تیم‌های مرتبط با مشتری و رهبران تیم ارائه دهند.
حفظ شتاب
اگر قرار است هرم نام تجاری شما بر خلاف یک نمودار خوب به واقعیت تبدیل شود، مدیریت ارشد باید به طور مداوم ماهیت برند و ارزش های اصلی شما را هر زمان که فرصت داشته باشد، به طور عمومی تقویت کند.
یکی از راه های انجام این کار این است که هر جلسه ای را با یک جمع بندی سریع از ماهیت و ارزش های برند خود شروع کنید. راه دیگر این است که برای کارمندانی که ارزش های برند و ماهیت برند شما را از طریق اقدامات و ابتکارات خود به نمایش می گذارند، پاداش های فصلی در نظر بگیرید. Course Hero، شرکتی که من قبلاً در آن کار می‌کردم، این کار را یک قدم جلوتر برد و شکلک‌هایی را توسعه داد که افراد در مکالمات در Slack هر زمان که یک همکار کاری انجام می‌داد که ارزش‌های اصلی شرکت را ارتقا می‌داد از آنها استفاده می‌کردند.
ساختن یک هرم برند برای اینکه مدیریت ارشد شما در همان صفحه قرار بگیرد ضروری است. هرم برند ابزاری حیاتی برای ایجاد پایه و اساس استراتژی برند شرکت شما است. اما به یاد داشته باشید، این فقط یک ابزار است. ساختن یک برند عالی به ثبات، تمرکز و صبر بستگی دارد.
سپاس
https://ift.tt/R6VMwjQ دکترسیدرضا آقاسیدحسینی April 18, 2022 at 07:16PM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
برند و برندینگ در متاورس
Building a brand in the metaverse
برندینگ در متاورس (دنیای مجازی)
یک برند در هسته خود دو نقش اساسی برای مصرف کننده (مخاطب) دارد.
اول به عنوان یک منبع ارزش برای اعتمادسازی است که انتقال صحیح اعتبار، کیفیت و باورهای شرکت به مخاطب را تضمین می کند. به عنوان مثال، نایک یک برند قدرتمند و قابل اعتماد دارد. اگر کفش نایکی که من خریدم ، مشکلی داشته باشد، من به آن برند اعتماد دارم و مطمئن هستم که حتما دلیلی موجهی برای آن و راه حلی مناسبی توسط شرکت ارائه خواهد شد.
دوم، برند به دنبال ابراز خود ، معرفی خویشتن یا خود سیگنال دهی است. یک برند با دیگران ارتباط برقرار میکند و شیوه دیده شدنش توسط دیگران را انتخاب و اجرا میکند.
قرن‌ها پیش، رایج‌ بود که افراد به صورت شخصی یک «برند» باشند. کل عباس نعلبند، سازنده محلی نعل اسب بود. او خودش یک برند بود، نه یک شرکت.
امروزه جهان گسترده تر شده است و برندها این نقش حیاتی را با گسترش تجارت فراتر از مرزها بر عهده گرفته اند.
با این حال، در متاورس، بعید است که کفش‌های کتانی دیجیتالی شما مشکلی داشته باشند، بنابراین اهمیت مؤلفه خود بیانگر بودن برند (خود سیگنال دهی) بیش از هر چیز دیگری تقویت می‌شود. در حالی که هنوز عناصری از اعتماد وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند، مانند طول عمر و تداوم ارزش‌ها، برندسازی در متاورس به توانایی بازاریابان برای زنده کردن نام تجاری خود به روشی خاص در یک محیط خاص بستگی دارد.
قدرت سیگنال دهی برند دقیقاً معنا و برداشت شخصی و خاص یک فرد از برند است. این قدرت در هنگام نمایش دیجیتالی یک برند به طور تصاعدی رشد خواهد کرد. مشابه تغییر ذهنی که هنگام گذار بازاریابان از کاتالوگ کاغذی به تجارت الکترونیک و در نهایت به تجارت در هر نقطه رخ داد، برندسازی و برندینگ در متاورس مستلزم تغییر اساسی در رویکرد آنها است.
تطبیق استراتژی های برندسازی برای متاورس
با تاکید بر سطح جدیدی از اهمیت بر تصویر برند، برندها باید شخصیت برند، ارزش‌های اصلی و موضع خود را در مورد مسائل اجتماعی (در صورت تمایل به انجام این کار) به وضوح بیش از همیشه تعریف کنند.
همه چیز بودن برای هرکسی، حکم اعدام برای یک برند است. همه چیز بودن در محیطی که “خود سیگنال دهی” دلیل اصلی مالکیت برند است، خود سیگنال دهی ، بی معنا و غیرممکن می شود.
جالب اینجاست که “کیفیت در زندگی واقعی” همچنان در زندگی متاورسی مهم است.
به عقیده دکترسیدرضاحسینی  :
“زندگی متاورسی در شروع وب 0.3 ، به صورت موازی با زندگی واقعی پیش میرود و به عنوان یک مکمل ، حداکثر سهم 20% از زندگی ما را به خود اختصاص خواهد داد. کم کم با افزایش ضریب رسوخ ، دنیای متاورس به صورت موازی با زندگی واقعی جایگاهی 50% از زندگی ما را تصرف خواهد نمود. در زمان نه چندان دورتر، انسان بیش از 80% زندگی خود را در متاورس صرف خواهد نمود. اما این پایان داستان نیست؛ در چند دهه پس از آن ، سهم متاورس در زندگی انسان به 100% خواهد رسید ، در این حالت ، انسان و متاورس یکی شده و واقعیت یک مفهوم انتظاعی میشود.”
اکنون ما در شروع این داستان هستیم، تعامل ما با دنیای واقعی، همچنان حداکثری است. تداعیات برندها از دنیای واقعی به سادگی وارد دنیای متاورس میشوند. بنابراین اگر خودرویی در دنیای واقعی غیرقابل اعتماد شناخته شود، مصرف‌کنندگان این مفهوم را به دنیای دیجیتال (دنیای متاورس) تعمیم می‌دهند و از آن محصول دوری می‌کنند. این به این دلیل است که همه تعاملات برند، شخصیت و تصویر برند را ایجاد می کنند، چه در دنیای فیزیکی و چه در دنیای دیجیتال رخ دهد.
تغییر تصویر برند در متاورس
چگونه برندها می‌توانند استراتژی‌های خود را در متاورس تغییر دهند تا تصویری قوی از نام تجاری ایجاد کنند که با مصرف‌کنندگان در متاورس جلوه پیدا کند و به مصرف کنندگان ارزش منتقل نماید ؟
برند و مخاطب خود را بشناسید:
قبل از اینکه به طور کامل به سمت تغییر تصویر برندتان بپردازید.
مدیریت برند یا مدیریت بازاریابی باید چند سوال کلیدی از خود بپرسند:
نام تجاری من چیست؟
مشتریان من چه کسانی هستند؟
مشتریان چه ارزشی قائل هستند؟
در بسیاری از شرکتها، شخصیت برند تعریف شده توسط مدیران با آنچه مشتری میبیند ، اغلب دو چیز بسیار متفاوت است. درک درستی از این موضوع درک روشنی از برند و مشتریان را فراهم می‌کند، که در شکل‌دهی تصویر برند و پیام‌رسانی آن در متاورس بسیار مؤثر است. همچنین راهنمایی لازم برای ایجاد هم افزایی بین یک برند و مشتریانش را فراهم می کند تا به طور دقیق مشخص شود که چه کسی هستند.
رویکرد صحیح در بازاریابی در متاورس
برای اینکه مدیر بازاریابی به‌عنوان حقه‌باز در متاورس تلقی نشود، باید صدا و شخصیت برند خود را در متاورس میخکوب کند.
اما چگونه؟ از طریق اصالت.
این بدان معناست که برند دیجیتال صدایی را به همراه دارد که برای پلتفرم مناسب است و «نحوه رفتار برند» در آن نوع محیط است.
این تقاضا برای تصویر برند معتبر به تجربیاتی که بازاریابان در متاورس ایجاد می کنند گسترش می یابد. آیا ترکیب یک نام تجاری در بازی‌ها، رسانه‌ها و محتوا یا آیتم‌های دیجیتال برند باید به طور طبیعی با دنیای اطراف خود یکپارچه شود.
در مورد اقتصاد رفتاری است نه اقتصاد
بازی‌هایی مانند Fortnite به ما نشان داده‌اند که مصرف‌کنندگان به دنبال اقلام کمیاب هستند یا برای ارتقای وضعیت درک شده خود رقابت می‌کنند. این اصل کمیابی در بازی است. سایر اقتصادهای رفتاری، مانند لنگر انداختن و ضرر گریزی، به همان اندازه که در دنیای فیزیکی کار می‌کنند، در متاورس هم قوی عمل می‌کنند.
از آنجایی که سیگنالینگ در آینده نقش مهمی در استراتژی برندسازی بازاریابان ایفا می کند، برندها باید درک تخصصی از نحوه تفکر، رفتار و واکنش مردم به نشانه ها و سیگنال ها داشته باشند.
با در نظر گرفتن این ملاحظات، بازاریابان می‌توانند یک استراتژی برندینگ ایجاد کنند که ارتباط عمیق‌تری با مشتریان برقرار می‌کند و تمایل مشتریان به ارزش، جامعه و تجربیات را در متاورس برآورده می‌کند. با این حال، مهم ترین عنصری که بازاریابان باید از آن استقبال کنند، آزمایش است.
متاورس هنوز به طور کامل به اینجا نرسیده است، و به بازاریابان زمان کافی می دهد تا استراتژی برندسازی خود را به طور کامل بررسی کنند و رویکردهای جدید را آزمایش کنند، به طرز شگفت انگیزی شکست بخورند و تکنیک خود را کامل کنند.
تجارت الکترونیک E-COMMERCE در حال تبدیل شدن به تجارت من I-COMMERCE
برخی از موفق‌ترین برندها و کارآفرینان فراتر از تجارت الکترونیکی به تجارت الکترونیکی من یا تجارت فراگیر رفته‌اند – معاملاتی که بر اساس تعاملات عمیق‌تر کاربران در این محیط دیجیتال جدید انجام می‌شود.
نمونه ای از نمایشگاه باغ گوچی در Roblox به مدت دو هفته در ماه مه 2021 را در نظر بگیرید. باغ های گوچی شکل اتاق های مختلفی بودند. به محض ورود به آنها، آواتار بازدیدکنندگان تبدیل به مانکن های خنثی و بی لباسی شدند که نیاز به پوشش داشتند.
بازدیدکنندگان می‌توانند محصولات مجازی گوچی را بخرند تا آواتارهای خود را تزئین کنند. تقاضا برای محصولات گوچی به حدی بود که یک کیسه دیجیتال زنبور دوزی که در ابتدا به قیمت 475 Robux (حدود 6 دلار) فروخته می شد، به قیمت 350000 Robux (حدود 4115 دلار) فروخته شد. این حدود 800 دلار بیشتر از هزینه کیف در دنیای واقعی است.
آیا محبوب بود؟ از 19.9 میلیون بازدید کننده ای که یک سفر مجازی انجام داده اند بپرسید.
مشاور برندسازی
مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.
سپاس
https://ift.tt/znfF7lj دکترسیدرضا آقاسیدحسینی April 10, 2022 at 08:08PM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
بهترین راه عذرخواهی از مشتری، با پشتوانه علمی
عذر خواهی از مشتری و مشتریانی که از خدمات نامناسب شما ناراحت شده اند
عذرخواهی از مشتری به روش علمی
در حوزه بازاریابی یکی از مهمترین مسائل، برنامه ریزی برای حفظ رضایت مشتری و ایجاد تجربه مثبت از طریق مدیریت خدمت به مشتری است.
عذرخواهی از مشتری به دلیل شکست در ارائه صحیح خدمات هرگز آسان نیست. مهم نیست که چگونه این عذرخواهی انجام شود.
مشتریان ناراحت هستند و شما به عنوان مدیر سازمان باید راهی برای حفظ رابطه و تجارت با آنها پیدا کنید. اما هدایت چنین مکالمه ای حساس و دشوار است. اگر عذرخواهی را به شیوه صحیح بیان نکنید، رابطه آرام با مشتری خیلی به سرعت سرد می شود. راههای فراری دادن مشتری خیلی ساده و بیشتر از راههای به دست آوردن مشتریان جدید است.
نه تنها مشتریانی را که به آنها ظلم کرده‌اید از دست می‌دهید، بلکه تمام درآمدهای آتی ناشی از این روابط را به خطر می‌اندازید. از دست دادن این مشتریان همچنین به معنای از دست دادن فرصت رشد یا گسترش در حساب های آنها است. علاوه بر این، احتمالاً باید با پیامدهای بعدی، از جمله انتشار نظرات منفی‌ در رسانه‌های اجتماعی، کنار بیایید.
اما لازم نیست که چنین پیش می آید.
اگر بتوانید پیام عذرخواهی از مشتری خود را ماهرانه به گونه ای بیان کنید تا نه تنها شرایط بهبود پیدا کنید بلکه در واقع رابطه با مشتری را در آینده بهبود بخشید، این یک شرایط ایده ال است.
محققان این پدیده را پارادوکس بازیابی خدمات می نامند: وضعیتی که در آن مشتری پس از اصلاح یک مشکل ، نسبت به شما بیشتر فکر می کند تا اینکه تجربه بد را پشت سر بگذارد ، سپس به حالت اولیه برگردد و حتی ممکن است که رضایتش از حد اولیه معمول دیگر مشتریان نیز بالاتر رود.
به عبارت دیگر، شکست خدمات در واقع فرصتی برای افزایش وفاداری مشتری است!
ارتباط پارادوکس بازیابی خدمات و عذرخواهی از مشتری
بنابراین، چگونه می توانید از این مفهوم قدرتمند استفاده کنید تا حتی عصبانی ترین مشتریان خود را در زمانی که مشکلی پیش می آید جلب کنید؟
چارچوب فکری اثبات شده برای عذرخواهی موفق خدمات مشتری
مقاله ای در سال 2016 به نام «کاوش در ساختار عذرخواهی مؤثر» پنج گام عذرخواهی از مشتری را مشخص کرد.
اعتراف به داشتن مسئولیت: نشان دهید که نقش خود را در شکست خدمات ارائه شده درک می کنید
پیشنهاد رفع مشکل: توضیح دهید که چگونه می خواهید مشکل را برطرف کنید و در جهت بازسازی اعتماد با مشتری خود کار کنید.
توضیح مشکل: دلایل شکست را توضیح دهید
ابراز پشیمانی: بیان کنید که چقدر برای مشکل پیش آمده، متاسف هستید
اعلام توبه: قول بده که مشکل را تکرار نکنی
این مجموعه نکات بسیار مفید است، اما چند سوال کلیدی را بی پاسخ می گذارد.
اول، بسیاری از افراد در محیط‌های B2B در مواجه با محتوای «احساسی» به سرعت واکنش منفی نشان میدهند و به جای آن رویکرد به دنبال اعداد و ارقام و در کل واقعیت‌ها هستند. بنابراین، چه رویکردی بهتر است؟
دوم، اگر بخواهید همه این پنج مرحله عذر خواهی از مشتری را در نظر داشته باشید، به کدام ترتیب باید اقدام نمایید؟ کدام دنباله از این پنج مرحله برای دستیابی به پارادوکس بازیابی خدمات مؤثرتر است؟
با در نظر گرفتن این سؤالات، ما به دنبال کشف یک چارچوب علمی آزمایش شده و اثبات شده برای بیان و ارائه یک عذرخواهی B2B هستیم.
با مشارکت دکتر نیک لی از مدرسه بازرگانی وارویک، ما یک مطالعه تحقیقاتی در امریکا راه اندازی نمودیم. بنابراین بهترین ترکیب از این 5 گام به دست آمد.
ممکن است فکر نکنید که چنین تغییرات ظریفی بر نتیجه تأثیر می گذارد. به هر حال، تنها تفاوت در هر یک از پنج گام، ترتیب ارائه عبارات بود.
در مقابل، زمانی که از شرکت کنندگان سؤالات بعدی پرسیدیم، متوجه شدیم که یکی از این رویکردها به طرز چشمگیری بهتر از سایرین عمل می کند:
احتمال خرید بیشتر از تامین کننده چقدر است؟
چقدر احتمال دارد که تامین کننده را به دیگران توصیه کنید؟
چقدر مطمئن هستید که تامین کننده به طور کامل به این حادثه رسیدگی کرده است؟
در هر سؤالی که پرسیدیم، شرط آزمون شماره سه برنده واضح و ثابت بود. و رویکرد بدون احساسات و فقط حقایق به طور مداوم در انتهای هر سؤال یا نزدیک به آن قرار داشت.
بهترین راه برای عذرخواهی از مشتری این است که آن را به ترتیب خاص بیان کنید:
پیشنهاد رفع مشکل، اعتراف به داشتن مسئولیت، اعلام توبه، توضیح مشکل، و ابراز پشیمانی.
پس از مطالعه این مقاله و نتیجه زحمات ما در این مسیر، چرا باید عذرخواهی از مشکل را سخت بگیرید ؟
از قدرت پارادوکس بازیابی خدمات در فعالیتهای خدمات مشتری خود با یک چارچوب آزمایش شده و اثبات شده برای عذرخواهی از مشتری استفاده کنید.
تمام جزئیات تحقیق را ببینید و بیاموزید. چارچوب عذرخواهی از مشتری خود را برای ما کامنت بگذارید تا ما نیز از شما بیاموزیم.
سپاس
https://ift.tt/7kPgVYB دکترسیدرضا آقاسیدحسینی March 25, 2022 at 04:52PM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
پیشنهاد فروش منحصر به فرد چیست ؟ Unique Selling Proposition
پیشنهاد فروش منحصر به فرد چیست ؟
پیشنهاد فروش منحصر به فرد Unique Selling Proposition = USP
زمانیکه بحث از مدیریت فروش و یا مهندسی فروش پیش می آید ، باید درک مناسبی از مفاهیم فروش نیز داشته باشیم.
رقابت نظم طبیعی  و مسلم در تجارت است، به خصوص برای میان برندهای آنلاین که در رقبای آنان فقط رقبای محلی نیستند که باید نگران بود.
مشتریان غرق در گزینه‌ های پیش رو هستند و می‌خواهند به سرعت بفهمند که چه چیزی یک محصول یا برند متفاوت و متمایز مینماید. جایگاه یابی صحیح محصول یا خدمات در میان سایر برندها ، به معنای متمایز شدن یا غرق شدن در میان آن برندها است.
به همین دلیل ، برای همه کارآفرینان بسیار مهم است که بدانند چگونه یک پیشنهاد فروش منحصر به فرد (USP) را شناسایی کنند تا تصمیمات برندسازی و بازاریابی درستی اتخاذ نمایند.
پیشنهاد فروش منحصر به فرد چیست
یک پیشنهاد فروش منحصر به فرد، که به صورت USP = Unique Selling Proposition شناخته می شود، تنها چیزی است که کسب و کار را از سایر رقبا بهتر میکند.
USP یک مزیت خاص است که باعث می شود کسب و کاری در مقایسه با سایر برندها متمایز شود.
ایجاد پیشنهاد فروش منحصر به فرد بر اساس یک فکر و تصمیم عقلایی به تمرکز استراتژی بازاریابی کمک می کند و بر پیام رسانی، برندسازی، کپی رایتینگ (تولید محتوا) و سایر تصمیمات بازاریابی تأثیر می گذارد. یک USP باید به سرعت به سؤال مشتری بالقوه در هنگام مواجهه با برند پاسخ دهد:
چه چیزی شما را از رقبا متمایز می کند؟
USP براساس تعیین و بیان نقاط قوت برند عمل می کند. پیشنهاد فروش منحصر به فرد باید بر اساس چیزی باشد که برند یا محصول شرکت شما را به طور منحصر به فردی برای مشتریان ارزشمند می کند.
“منحصر به فرد” بودن به خودی خود به ندرت یک USP قوی است. باید از وجوه گوناگونی که برای مخاطب هدف اهمیت داشته باشد ، این تمایز را خلق و ارائه نمایید، در این غیر این صورت حتی با تبلیغات انبوه نیز راه به جایی نخواهید برد.
ویژگیهای USP خوب و قانع کننده
USP باید قاطعانه، اما قابل دفاع باشد
یک موقعیت خاص که شما را مجبور می کند علیه محصولات رقیب جبه گیری و پرونده سازی کنید. پیشنهاد فروش منحصر به فرد به یاد ماندنی تر از یک موضع عمومی است، مانند “ما محصولات با کیفیت می فروشیم”.
USP بر ارزش مورد نظر مشتریان متمرکز است
«منحصربه فرد بودن» اگر چیزی نباشد که مشتریان هدف شما واقعاً به آن اهمیت می دهند، اهمیت زیادی نخواهد داشت.
USP چیزی فراتر از یک اسلوگن است
در حالی که یک اسلوگن (عنوان) یکی از راه‌هایی است که مخاطب می‌تواند با USP ارتباط برقرار کرد، اما می‌توانید آن را در سایر زمینه‌های کسب‌وکارتان، از سیاست بازگشت از فروش تا زنجیره تامین خود، تجسم دهید. باید بتوانید همه ادعا کنید و هم آن را اجرا کنید.
Unique Selling Proposition = خواسته مشتری ∩ ویژگیهای کالای شما) – (ویژگیهای کالای رقبا))
میتوان گفت که “پیشنهاد فروش منحصر به فرد” با “ارزش پیشنهادی فروش” یکسان است.
USP را ارزش گوه Value Wedge (گُوِه) نیز مینمامند.
پیشنهاد فروش منحصر به فرد Zappos
Zappos شرکتی با پیشنهاد فروش عالی و منحصر به فرد است. آنها به عنوان راحت ترین و مشتری پسندترین فروشگاه آنلاین برای خرید کفش شناخته می شوند.Zappos با ارسال رایگان کالا به این موقعیت دست یافته اند.
نتیجه این است که مردم چندین کفش را در یک زمان سفارش می‌دهند و کفش‌هایی را که نمی‌خواهند برمی‌گردانند. گاهی اوقات مشتریان جفت‌های اضافی را پس نمی فرستند، این به نفع Zappos است.
صرف نظر از این، Zappos به عنوان راحت ترین و مشتری پسندترین فروشگاه اینترنتی برای خرید کفش شناخته می شود. اما به عنوان فروشگاه ارزان قیمت شناخته نمی شوند.
انجام هر دو این موارد با هم غیرممکن خواهد بود.
اگر آنها پایین‌ترین قیمت‌ها را ارائه می‌کردند، هیچ راهی وجود ندارد که بتوانند برای هر مشتری حمل و نقل رایگان و برگشت از فروش برای چندین جفت کفش نیز ارائه دهند.
پیشنهاد فروش منحصر به فرد این برند بسیار ساده است: بهترین سیاست بازگشت از فروش.
سیاست بازگشت از فروش آزادانه، ترس از خرید آنلاین و خرید کفش هایی که ممکن است مناسب نباشند را از بین می برد.
بنابراین ارائه محصول تنها با قیمت پایینتر نه تنها غیرممکن خواهد بود، بلکه از رقبا نیز متمایز نمی شوند.زیرا بسیاری از فروشگاه‌های آنلاین بر سر قیمت با یکدیگر رقابت می‌کنند.
Zappos با ارائه مشتری پسندترین سیاست های ارسال و بهترین خدمت مشتری در صنعت خود، متمایز است.
چگونه پیشنهاد فروش منحصر به فرد بنویسیم
اولین قدم نوشتن پیشنهاد فروش منحصربه فرد این است که به مخاطبان خود فکر کنید و اینکه کدام یک از مزایای محصول برای آنها ارزشمندتر است. من توصیه می کنم بسته به اینکه با چه کسانی صحبت می کنید و آنها به دنبال چه چیزی هستند، انواع پیشنهادهای فروش منحصر به فرد بنویسید.
در اینجا چند نکته دیگر وجود دارد که باید هنگام نوشتن USP در نظر داشته باشید.
1. با ویژگی های متمایز خود پیشرو باشید.
اگر یک پیشنهاد فروش منحصر به فرد نوشته اید که یک رقیب می تواند برای محصول خود نیز آن را ادعا کند، بنابراین این USP مناسب نیست. پیشنهاد فروش منحصر به فرد شما باید کاملاً منحصر به شما، شرکت و محصول یا خدماتی باشد که می فروشید.
پیشنهاد فروش منحصر به فرد شامل نقاط قوت و مزایای محصول/خدمات است که آن را از رقبا متمایز می کند.
به عنوان مثال، در تیم مشاوران مدیریت ایران IranMCT، یکی از نقاط فروش منحصر به فرد ما، برگزاری دوره آموزش فروش حرفه ای بر اساس روانشناسی فروش بوسیله مدرس باتجربه فروش در آمریکا و ایران، به صورت ورک شاپ است که دوره بر اساس نیاز مشتری کاستومایز میشود. دوره ما به صورت کلاس درس نیست و مدرس یک معلم نیست بله یک مربی فروش است.
در دروه آموزش فروشندگی حرفه ای ، فروشندگان یاد می‌گیرند که چگونه با مشتریان بالقوه تعامل داشته باشند، سپس مهارت‌های خود را با تماس مستقیم با مشتریان احتمالی به صورت عملی تمرین می‌کنند. این نقطه تمایز برنامه‌های آموزشی ما از آموزشگاهها و سایر شرکتها مشاوره معمولی است و این نوع عامل متمایزکننده است که باید در یک پیشنهاد فروش منحصر به فرد گنجانده شود.
2. نکات خود را واضح و با اطمینان بیان کنید.
پیشنهادهای فروش منحصر به فرد نه تنها باید منحصر به شرکت باشد، بلکه باید برای شما نیز منحصر به فرد باشد. شما خود و محصول یا خدمات خود را به نمایش می گذارید. و اشتیاق و اصالت شما باید در USP شما بدرخشد.
پیشنهاد فروش منحصر به فرد اگر به نظر نرسد که برای شما منحصر به فرد است، شکست خواهد خورد. پیشنهاد فروش منحصر به فرد را مرور و تمرین کنید. این به شما اعتماد به نفس می دهد و به نوبه خود، مشتری به شما اطمینان خواهد داشت.
3.کمی اغراق داشته باشد.
پیشنهاد فروش منحصر به فرد شما باید دارای اغراق نیز باشد.
از کلماتی مانند، فقط، بهترین، بهترین، اولین، مورد علاقه و غیره برای توصیف محصول خود استفاده کنید. هنگامی که به درستی استفاده می شود، ابزاری است که اشتیاق و اعتقاد شما را به محصول نشان می دهد.
به عنوان مثال،
به جای گفتن  :   “ما به مشتریان کمک می کنیم”،
بگویید :  “مشتریان ما بهترین ها را می خواهند و به همین دلیل ما را استخدام می کنند”.
عبارت دوم بیشتر در مورد آنچه شما ارائه می دهید ، می گوید.
فروشندگان اغلب در استفاده از اغراق گویی مردد هستند زیرا می ترسند که بیش از حد باشد. اما وقتی پیشنهاد فروش منحصر به فرد خود را ارائه می دهید، باید غرور خود را در گفتن آن ابراز کنید. اغراق یک وسیله ارتباطی مناسب در این شرایط است. از آن نترسید… مگر اینکه نتوانید از آن پشتیبانی نمایید..یعنی حرفتان با عملتان یکی نباشد. در این حالت احساس می کنید که در حال دروغ گفتن هستید. هیچ وقت و هرگز نباید به مشتری دروغ بگویید. دروغ با اغراق متفاوت است.
توجه نمایید که دنیای کلماتی نظیر اولین و قدیمترین … برند دیگر گذشته است و برای مشتری اصلا مهم نیست.
4. بر منافع مشتری تمرکز کنید نه خود محصول.
فروشندگان بزرگ فقط یک محصول یا خدمات را نمی فروشند – آنها شرایط پس از فروش را می فروشند.
این یعنی چی؟
این بدان معناست که پیشنهاد فروش منحصر به فرد شما باید در مورد دنیایی باشد که مشتری شما از آن لذت می برد یا واقعیتی که پس از خرید خواهد دید.
به عنوان مثال، روند خرید یک ماشین جدید می تواند خسته کننده و کمتر لذت بخش باشد. اما، مردم تجربه رانندگی با یک ماشین کاملاً جدید را دوست دارند. یک فروشنده موفق مزایا و ارزش هایی را که مشتری بالقوه پس از خرید محصول یا خدمات با آن روبرو است را به وی خاطر نشان مینمایند.
اگر مشتری بالقوه بخندد، لبخند بزند یا سوالی بپرسد، متوجه خواهید شد که آیا پیشنهاد فروش منحصر به فرد شما به خوبی کار می کند. این به این معنی است که آنها با USP درگیر هستند و به آنچه شما می فروشید اعتقاد دارند.
اگر مشتری بالقوه چیزی شبیه به «اوه، می‌بینم» یا «می‌فهمم» بگوید و علاقه خود را به چیزی که می‌فروشید ابراز نکند، پیشنهاد فروش منحصربه‌فرد مؤثر نبوده است.
مثالهایی از پیشنهادهای فروش منحصر به فرد
Ben & Jerry’s: ما بهترین بستنی ممکن را به بهترین شکل ممکن درست می کنیم.
Yokel Local: یک نفر نمی تواند همه این کارها را انجام دهد.
Page Eleven Paper Goods: این دفترچه تقویم معمولی نیست.
Away: چمدان متفکرانه برای سفرهای مدرن.
Death Wish Coffee Co: قوی ترین قهوه جهان.
TOMS: سبک خود را انتخاب کنید. محل ایستادن خود را انتخاب کنید ( فروشنده کفش)
ClassPass: در یک گروه خوب عرق کنید. (باشگاه ورزشی)
  عملیات برندسازی – 5 گام اساسی مراحل برندسازی
اشتباهات فروشنده – بزرگترین اشتباهات فروشندگان غیر حرفه ای کدامند ؟
تجربه برند چیست ؟
برندسازی کلینیک دندانپزشکی – چگونه برند دندانپزشکی موفق باشیم ؟
  آموزش فروش
مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.
سپاس
https://ift.tt/vfbjQBG دکترسیدرضا آقاسیدحسینی March 17, 2022 at 03:39PM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
آموزش گام به گام روش ساخت و فروش NFT
چگونه یک NFT بسازیم و بفروشیم
ساخت و فروش NFT
توکن‌های غیرقابل تعویض یا NFT، این روزها محبوبیت زیادی پیدا کرده‌اند. مردم برای این دارایی های رمزنگاری کلکسیونی منحصر به فرد پول زیادی می پردازند. یک NFT توسط هنرمند دیجیتال معروف به Beeple در اوایل سال 2021 به قیمت 69 میلیون دلار فروخته شد، در حالی که بسیاری دیگر به قیمت های چند میلیون دلاری فروش رسیده اند.
پول کلان افراد بیشتری را به سمت ایجاد NFT ها سوق می دهد به این امید که از شور فعلی سود ببرند.
راهنمای گام به گام روش ساخت و فروش NFT آورده شده است.
موضوع NFT خود را انتخاب کنید
بیایید با اصول اولیه شروع کنیم. اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید، باید مشخص کنید که چه دارایی دیجیتال منحصربه‌فردی را می‌خواهید به NFT تبدیل کنید.
این می تواند یک نقاشی سفارشی، تصویر، موسیقی، کلکسیون بازی ویدیویی، GIF یا حتی یک توییت باشد. NFT یک کالای دیجیتال منحصر به فرد با مالک انحصاری است. این نادر بودن را به NFT می دهد.
مطمئن شوید که حقوق مالکیت معنوی موردی را که می‌خواهید به NFT تبدیل کنید، در اختیار دارید. ایجاد NFT برای دارایی دیجیتالی که شما مالک آن نیستید می تواند شما را با مشکل قانونی مواجه کند.
بلاک چین خود را انتخاب کنید
هنگامی که دارایی دیجیتال منحصر به فرد خود را انتخاب کردید، زمان آن است که فرآیند تبدیل آن به یک NFT را آغاز کنید.
با انتخاب فناوری بلاک چینی که قصد دارید برای NFT خود استفاده کنید، شروع می شود. محبوب ترین آنها در میان هنرمندان و سازندگان NFT، اتریوم (CRYPTO:ETH) است. از دیگر گزینه های محبوب می توان به Tezos، Polkadot، Cosmos و Smart Chain بایننس اشاره کرد.
کیف پول دیجیتال خود را تنظیم کنید
اگر از قبل یک کیف پول دیجیتال ندارید، باید آن را ایجاد نمایید، زیرا برای سرمایه‌گذاری اولیه خود به مقداری ارز دیجیتال نیاز دارید. کیف پول به شما امکان دسترسی به دارایی های دیجیتالی شما را می دهد. کیف پول های برتر NFT عبارتند از Metamask، Math Wallet، AlphaWallet، Trust Wallet و Coinbase Wallet.
هنگامی که کیف پول دیجیتال خود را راه اندازی کردید، می خواهید مقداری ارز دیجیتال بخرید. اکثر پلتفرم های NFT اتر، ارز دیجیتال پلت فرم بلاک چین اتریوم را می پذیرند. اگر قبلاً در جای دیگری صاحب ارز دیجیتال هستید، باید آن را به کیف پول دیجیتال خود متصل کنید تا بتوانید از آن برای ایجاد و فروش NFT استفاده کنید.
بازار NFT خود را انتخاب کنید
هنگامی که یک کیف پول دیجیتال و مقداری ارز دیجیتال دارید، وقت آن است که شروع به ایجاد (و امیدواریم فروش) NFT خود کنید.
برای این کار، باید یک بازار NFT را انتخاب کنید. برخی از بازارهای برتر NFT عبارتند از OpenSea، Axie Marketplace، Larva Labs/CryptoPunks، NBA Top Shot Marketplace، Rarible، SuperRare، Foundation، Nifty Gateway، Mintable و ThetaDrop.
برای یافتن پلتفرمی مناسب برای NFT شما باید در هر بازار NFT تحقیق کنید.
به عنوان مثال، Axie Marketplace فروشگاه آنلاین برترین بازی NFT Axie Infinity است. در همین حال، NBA Top Shot یک بازار بسکتبال متمرکز است.
همچنین توجه به این نکته مهم است که برخی از بازارها به ارز دیجیتال خود نیاز دارند. برای مثال، Rarible به Rarible (CRYPTO:RARI) نیاز دارد.
OpenSea معمولاً مکان خوبی برای شروع است. این به شما امکان می دهد NFT خود را منتشر نمایید و در فروش NFT پیشرو است. بازار NFT تنها در آگوست 2021 به ارزش 3.4 میلیارد دلار NFT فروخت.
پس از انتخاب بازار NFT خود، باید آن را به کیف پول دیجیتال خود متصل کنید. این به شما امکان می دهد هزینه های لازم را برای برش NFT خود بپردازید و درآمد حاصل از فروش را نگه دارید.
فایل NFT خود را آپلود کنید
اکنون بالاخره آماده هستید تا NFT خود را تولید نمایید. بازار NFT انتخابی شما باید یک راهنمای گام به گام برای آپلود فایل دیجیتال شما در پلتفرم خود داشته باشد. این فرآیند به شما امکان می‌دهد فایل دیجیتال خود (یک نوع فایل PNG، GIF، MP3 یا هر نوع فایل دیگری) را به یک NFT قابل فروش تبدیل کنید.
روش فروش NFT را انتخاب نمایید
مرحله نهایی در فرآیند کار NFT این است که تصمیم بگیرید چگونه می خواهید NFT خود را کسب درآمد کنید. بسته به پلت فرم، می توانید:
آن را با قیمت ثابت بفروشید: با تعیین یک قیمت ثابت، به اولین فردی که مایل به پرداخت آن قیمت است، اجازه می‌دهید NFT شما را بخرد.
یک حراج با زمان محدود ایجاد کنید: یک حراج به موقع به علاقه مندان به NFT شما یک محدودیت زمانی می دهد تا پیشنهاد نهایی خود را ارسال کنند.
یک حراج با نامحدود ایجاد کنید: حراج نامحدود محدودیت زمانی تعیین نمی کند. در عوض، شما کنترل دارید که حراج را هر زمان که بخواهید پایان دهید.
باید حداقل قیمت را تعیین کنید (در صورت راه اندازی یک حراج)، حق امتیاز خود را برای ادامه نقدینگی NFT خود در صورت فروش مجدد در بازار ثانویه و مدت زمان برگزاری حراج (در صورت زمان بندی) تعیین کنید. هنگام تعیین حداقل قیمت، کارمزدها را در نظر داشته باشید زیرا اگر قیمت را خیلی پایین تعیین کنید، ممکن است از فروش NFT خود ضرر کنید.
متأسفانه، هزینه های تولید و فروش NFT می تواند پرهزینه و گیج کننده باشد. بسته به پلتفرم و قیمت، می توانید برای انتقال پول از کیف پول خریدار به کیف پول خود، هزینه لیست، کارمزد برش NFT، کمیسیون فروش و هزینه تراکنش پرداخت کنید.
کارمزدها همچنین به دلیل نوسانات قیمت ارزهای دیجیتال می توانند نوسان داشته باشند. به همین دلیل، مهم است که نگاهی دقیق به هزینه‌هایی که باید برای ساخت و فروش NFT خود بپردازید بیندازید تا مطمئن شوید که ارزش آن‌ها را دارند.
ساخت NFT می تواند یک سرمایه گذاری سودآور باشد
قیمت فروش NFT با افزایش محبوبیت در حال افزایش است. در نتیجه، سازندگان NFT می توانند پول زیادی به دست آورند. با این حال، همه NFT ها حتی نمی فروشند، چه رسد به اینکه سازنده آنها با توجه به تمام هزینه های مربوط به ضرب و فروش NFT ها، پولی به جیب بزنند. با توجه به هزینه ها، باید خود را برای احتمال از دست دادن پول در ساخت NFT خود آماده کنید.
بهترین راه برای جلوگیری از ضرر این است که مطمئن شوید یک NFT را بفروشید که دیگران آن را ارزشمند بدانند و حداقل قیمتی را تعیین کنید که بیش از هزینه های مربوطه را ��بران کند.
البته، درگیر شدن با هر مرز جدید یک تصمیم بزرگ است – به خصوص اگر هزینه‌ای را برای شما به همراه داشته باشد. اگر ترجیح می دهید انگشتان پای خود را در آب فرو کنید و در حال حاضر سعی نمی کنید یک NFT خاص بسازید، می توانید با کاوش در برخی از بازارهای واقعی NFT و یادگیری نحوه عملکرد هر کدام شروع کنید.
پاسخ به چند سوال کلیدی در حوزه NFT
NFT ها می توانند گیج کننده باشند. اگر می‌خواهید یک NFT بسازید و بفروشید، ما اینجا هستیم تا درک آن را کمی آسان‌تر کنیم. در زیر چند سوال رایج وجود دارد که ممکن است قبل از ایجاد اولین NFT از خود بپرسید.
بلاک چین چیست؟
Investopedia یک بلاک چین را اینگونه توصیف می کند: “یک پایگاه داده توزیع شده که بین گره های یک شبکه کامپیوتری به اشتراک گذاشته شده است.” نقطه قوت فناوری بلاک چین این است که امنیت و اعتماد را بدون نیاز به شخص ثالث تضمین می کند و به تراکنش های داده سرعت می بخشد.
داده‌های وارد شده برگشت‌ناپذیر هستند و از دائمی بودن آن اطمینان می‌دهند. برای NFT ها، به این معنی است که ��نرمند می تواند NFT خود را ردیابی کند و درصدی از فروش آینده را تضمین کند.
منتینگ Minting چیست ؟
ایجاد یا ضرب یک NFT را منتینگ Minting میگویند
مانند ارز فیزیکی، «minting» اصطلاحی است که برای فرآیند ایجاد ارز و NFTها در بلاک چین استفاده می شود. NFT ها معمولاً روی اتریوم هستند.
فرآیند ضرب داده‌ها را در یک دفتر کل عمومی ثبت می‌کند که غیرقابل تغییر و بدون دستکاری است و می‌تواند NFT را در حین انجام فروش‌های آتی دنبال و ردیابی کند. ضرب کردن (ایجاد) NFT معمولاً هزینه دارد که آن را Gas Fees مینامند.
هزینه گاز Gas Fees چیست؟
این هزینه ای است که برای انجام یک عملکرد باید روی بلاک چین اتریوم بپردازید، که شامل موارد ایجاد (منتینگ Minting ) یک NFT می شود.
هزینه های گاز بر حسب gwei اندازه گیری می شود و بسته به میزان سنگینی استفاده از بلاک چین، می تواند بالا و پایین شود. به طور متوسط ​​برای هر تراکنش 0.0042 ETH از شما دریافت می شود. می‌توانید صبح زود، بین ساعت 1 تا 3 صبح (UTC) یا اواخر شب، بین ساعت 9 شب تا 11 شب (UTC) هزینه‌های کمتری را پیدا کنید.
منتینگNFT بدون Gas Fees وجود دارد ؟
بله، برخی از بازارهای NFT بدون Gas Fees کار میکنند. از جمله OpenSea و Rarible.
این رویکرد اساساً Gas Fees را برعهده خریدار قرار می دهد نه سازنده، بنابراین در فروش نشان داده می شود (کمی شبیه مالیات بر ارزش افزوده، یا مالیات بر سوخت اضافه شده توسط برخی از خطوط هوایی).
برخی از بلاک چین‌ها هستند که هیچ هزینه گاز یا حداقل کارمزد کمتری دارند. این موارد عبارتند از Polygon در Opensea یا ImmutableX در Mintable. قبل از استخراج یا خرید NFT، به کارمزدها و اینکه بلاک چین و توکن در آن استفاده می‌شود، توجه کنید.
آیا بلاک چین های کم مصرفی وجود دارد؟
بله، و بازارهای NFT اکنون جایگزین هایی برای اتریوم تشنه انرژی با ردپای کربن بهتر ارائه می دهند. اینها عبارتند از Flow، Tezos و Polygon. بلاک چین جدید Solana به خود می بالد که کربن خنثی است. بازار NFT خود را که در حال استفاده است بررسی کنید و یکی را انتخاب کنید که با وجدان شما سازگار است.
آیا هر چیزی می تواند NFT باشد؟
بله. هر نوع فایل دیجیتالی را می توان به عنوان NFT ذخیره کرد. بیشتر بازارها برای آثار هنری دیجیتالی راه‌اندازی شده‌اند، اما اکنون تعداد بیشتری از دارایی‌های ویدیو، بازی و موسیقی پشتیبانی می‌کنند.
اقلام فیزیکی نیز اکنون به عنوان NFT دیجیتالی می شوند، برای مثال Nike trainers. انتظار داشته باشید که NFT ها در فضای دیجیتال و فیزیکی در آینده وجود داشته باشند.
سپاس
https://ift.tt/Nr8agqL دکترسیدرضا آقاسیدحسینی March 05, 2022 at 01:57PM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
بهترین روش مدیریت کسب و کار چیست ؟
بهترین روش مدیریت کسب و کار چیست ؟
یک رهبر سازمان (مدیر کسب وکار) بزرگ کسی است که می تواند تیم خود را تشویق کند و بهترین روش مدیریت کسب و کار را برای موفقیت در نظر داشته باشد. مدیریت کسب و کار فرآیندی است که طی آن یک شرکت کارکنان خود را وادار می کند تا با کمترین تلاش و با استفاده از منابعی که در اختیار دارند، بهترین نتایج را به دست آورند.
برای مثال ممکن است مدیری فکر کند که با گرفتن مدرک MBA میتواند شیوه ایجاد انگیزه در کارکنان را درک نماید تا بتواند میزان کارآمدی آنان را افزایش دهد. ما کتاب Patrick Lencioni را مطالعه نمودیم. او نویسنده پرفروش کتاب روش مدیریت کسب و کار است و هشت روش مدیریت کسب و کار زیر را معرفی نموده است. این روش مدیریت کسب و کار می تواند یک تجارت در حال مبارزه را به یک سیستم کارآمد تبدیل کند که در آن کارکنان ، بهترین عملکرد خود را نشان دهند.
کارکنان را جزئیات کار درگیر کنید
کارکنای که با سازمانی خود احساساس نزدیکی ننمیکنند، عملکرد مناسبی از خود نشان نمیدهند. تنها چیزی که آنها به آن اهمیت می دهند دریافت حقوق و پیشبرد منافع خود است. اولین کاری که یک مدیر باید انجام دهد این است که بفهمد چگونه کارمندانش را وادار به توجه به چشم انداز شرکت کند.
کارگران متعهد نه تنها مشتاق تر بلکه سازنده تر هستند. آنها همچنین کمتر منفعل می شوند و مسئولیت عملکرد خود را بر عهده می گیرند و استعدادهای تازه را به شرکت جذب می کنند.
پاداش تلاش
هیچ کس دوست ندارد کارش نادیده گرفته شود. به رسمیت شناختن تلاش و موفقیت – تشکر برای کار خوب انجام شده – باعث می شود کارکنان احساس ارزشمندی کنند. به نظر این نکته واضح است، اما اغلب دوره های آموزش برای مدیران کسب و کار اصلا در خصوص تاثیر مثبت قدردانی چیزی یاد نمیگیرند.
برخی از مدیران حتی ممکن است احساس کنند که “لطیف بودن” قدرت آنها را تضعیف می کند. پاداش افراد را برای دستیابی به دستاوردهای بیشتر تشویق می کند و به ایجاد وفاداری بسیار کمک مینماید.
آسیب پذیر باشید
حس آسیب پذیری از سوی مدیرعامل در کنارکنان یک سم مهلک است. مدیران نباید سعی کنند که برای کارکنانشان چهره‌های ناشناس باشند و آشنایی با کارکنان یکی از بهترین روش های مدیریت کسب و کار در تعامل با کارکنان است.
او همچنین آسیب پذیری را در پویایی تیم بسیار مهم می داند. بدون اینکه بتوانیم صراحتا صحبت کنیم و ایده های خود را در محل مطرح کنیم، ایجاد اعتماد برای تیم ها غیرممکن است.
متعهد بمانید
وقتی اعضای تیم به یکدیگر اعتماد ندارند، زمان زیادی را به اجتناب از تعارض اختصاص می دهند تا اینکه نظرات واقعی خود را به نمایش بگذارند و برای یافتن نقاط مشترک تلاش کنند.
حالتی از ابهام دائمی به وجود می آید که در آن اهداف و راهبردهای روشن از بحث گروهی ظاهر نمی شوند. لنسیونی این عدم تعهد را «سومین ناکارآمدی» در پویایی تیم می‌داند.
این می تواند منجر به تصمیم گیری ضعیف شود و بهره وری را خفه کند. متعهد ماندن به ابتکار تیم به معنای ایجاد فضایی است که در آن از تعارض استقبال می شود نه ترس، زیرا دیدگاه های متفاوت به شکل دادن به یک هدف روشن کمک می کند.
به دنبال شفافیت باشید
مشکل بسیاری از شرکت ها عدم همسویی بین مدیران است که یا دست از کار برای رسیدن به چشم انداز شرکت بر می دارند یا هرگز متوجه نمی شوند که این چشم انداز چیست. لنسیونی اشاره می کند که نیاز شرکت به تمرکز بر همسویی اصول اصلی با طرح شش سوال زیر:
چرا ما وجود داریم؟
چگونه رفتار کنیم؟
چه کنیم؟
چگونه موفق خواهیم شد؟
در حال حاضر مهمترین چیز چیست؟
چه کسی باید چه کاری انجام دهد؟
بدون ایجاد و به اشتراک گذاری رهبران درک روشنی از چشم انداز شرکت، ارزش های آن، اهداف استراتژیک و تفویض مسئولیت های آن، بهترین آموزش مدیریت کسب و کار در جهان اهمیتی نخواهد داشت، زیرا شرکت فاقد هدف و جهت خواهد بود.
ایجاد انسجام فرهنگی
در اینجا، “فرهنگ” به وضعیت اجتماعی-اقتصادی یا قومیت اشاره نمی کند. بلکه به معنای احساس ارزش های مشترک است که با سطح مناسب مشارکت، منجر به توسعه نتایج مولد و کارآمد می شود.
ایجاد استخدام های جدید بر اساس همسویی با ارزش های اصلی شرکت و چشم انداز آن، یک روش خوب مدیریت کسب و کار است، زیرا کارگران دارای ارزش های مشترک اعضای تیم خوبی می شوند.
تنوع نژادی، جنسیتی، و وضعیت اجتماعی-اقتصادی یک چیز مثبت است زیرا بینش جمعی را افزایش می دهد. اما، تنوع در ارزش ها می تواند منجر به سقوط یک شرکت شود.
تمرکز بر تلاش تیم
گاهی اوقات مدیران بخش عمده ای از انرژی خود را صرف این می کنند که مطمئن شوند تیم روی پا قرار می گیرد، میزبانی برای تقویت همبستگی و توجه به ایده ها در ابتدای ظهور.
با این حال، تمرکز بر پویایی مداوم تیم ضروری است، تا مطمئن شوید که اعضا با فعالیت‌های فردی که آنها را از مسیر خارج می‌کند، پرت نمی‌شوند. ارزیابی مجدد و همسویی مجدد اهداف تیم راهی برای دستیابی به بهترین نتایج است.
جلسات منظم برگزار کنید
لنسیونی در بررسی اجمالی کتاب خود، مزیت، در مورد اهمیت جلسات برای موفقیت یک شرکت چنین می گوید: “هیچ اقدام، فعالیت یا فرآیندی برای ایجاد یک سازمان سالم مهم تر از جلسه نیست.”
او پیشنهاد می کند که برای موفقیت کامل، مدیریت باید موارد زیر را انجام دهد:
تشکیل جلسات جداگانه برای برنامه ریزی تاکتیکی و استراتژیک تجاری.
یک دستور کار تاکتیکی را تنها پس از بررسی پیشرفت تیم در مقابل اهداف ارزیابی کنید.
مطمئن شوید که زمان کافی برای شفاف سازی، بحث و حل مسائل عمده اختصاص داده شده است.
هر سه ماه یکبار خارج از دفتر ملاقات کنید تا آنچه را که در صنعت، شرکت و تیم اتفاق می افتد مرور کنید.
جلسات انجمنی منظم در مورد ارزش‌های اصلی برای سازمان فراهم می‌کند و به اعضا اجازه می‌دهد تا اصول را دوباره تنظیم کنند و دیدگاه‌هایی را در مورد شیوه‌های تجاری ارائه دهند.
برای موفقیت در یک زمینه رقابتی مانند مدیریت کسب و کار، قبل از اینکه بتوانید امیدوار باشید که تأثیر معناداری بر سازمانی که نماینده آن هستید داشته باشید، باید به خود وفادار بمانید.
در نهایت، بهترین روش مدیریت کسب و کار آن یا آنهایی هستند که بر ایجاد ارتباطات معتبر بین خود، کارمندان و شرکت به عنوان یک کل تمرکز دارند.
نحوه درخواست خدمات مشاوره و آموزش مدیریت
12 سوال برای انتخاب مدیر فروش مناسب ( سوالات مصاحبه فروش )
ارزیابی عملکرد فروشنده – شاخص‌های مهم ارزیابی عملکرد فروشنده
وظایف مدیر فروش – کار مدیر فروش چیست ؟
انواع استراتژی بازاریابی چیست ؟ Marketing Strategy
سپاس
https://ift.tt/vol0iOc دکترسیدرضا آقاسیدحسینی February 28, 2022 at 05:11PM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
بازاریابی متاورس (متاورس مارکتینگ) چیست ؟ Metaverse Marketing
بازاریابی متاورس (فرا جهت – فراجهان ) Metaverse Marketing
برخی از بزرگترین برندها در حال حاضر شروع به ادغام و تثبیت حضور دیجیتالی خود در متاورس کرده اند. اما بازاریابی متاورس – متاورس مارکتینگ با خود چه چیزهایی را همراه دارد؟
روش های سنتی بازاریابی دیگر کافی نیستند. شیوه های بازاریابی در حال تغییر است و آنها باید با دنیای جدید سازگار شوند. بازاریابی Metaverse (متاورس مارکتینگ) به مشاغل و برندها فرصتی برای ورود به بازار جهانی ارائه می دهد. برخی از بزرگترین برندهای جهان در حال حاضر شروع به ادغام و تثبیت حضور دیجیتال خود در متاورس کرده اند.
اما متاورس مارکتینگ با خود چه چیزهایی را همراه دارد؟ بیایید همه چیز را در مورد بازاریابی متاورس از مزایا گرفته تا تمام چالش هایی که افراد و مشاغل در آینده با آن مواجه خواهند شد، بررسی نماییم
بازاریابی متاورس چیست؟
آیا تا به حال به دنبال فرصتی برای کشف یک دنیای کاملا جدید بوده اید؟ دنیایی را تصور کنید که در آن نسخه‌ای از شما می‌تواند به هر کجا که می‌خواهد برود و هر کاری را که می‌خواهد انجام دهد، بدون محدودیت‌های دنیای واقعی.
در این دنیا می‌توانید کار کنید، با دیگران ملاقات کنید، چیزهایی داشته باشید، چیزهایی بفروشید و چیزهایی بخرید، بخشی از تجربیات کاملاً جدید باشید یا از تجربیاتی لذت ببرید که قبلاً هرگز ممکن نبوده است.
حال، اگر به شما بگوییم که بزرگ‌ترین غول‌های فناوری در حال حاضر تلاش می‌کنند تا این دنیا را به واقعیت جدید شما تبدیل کنند، چه؟
متاورس Metaverse، روزی روزگاری، چیزهای علمی-تخیلی است که قرار است اتفاق بزرگ بعدی باشد!
کلمه “متاورس” توسط نیل استفنسون در کتاب علمی تخیلی خود که در سال 1992 به نام سقوط برفی منتشر شد، پیشنهاد شد.
در این کتاب، او یک جهان مجازی سه بعدی را توصیف می کند که در آن انسان ها با یکدیگر و عوامل نرم افزاری به عنوان آواتار در تعامل هستند.
در نیمه دوم سال 2021، مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیس بوک، چشم انداز خود را برای آینده غول رسانه های اجتماعی مطرح کرد و تأکید شرکت بر متاورس را به شکل رسمی قرار داد.
به گفته زاکربرگ: «ما معتقدیم که متاورس جانشین اینترنت موبایل خواهد بود، ما می‌توانیم احساس حضور داشته باشیم – مثل اینکه در کنار مردم هستیم، مهم نیست واقعا چقدر از هم دور هستیم.» به همین ترتیب، برخی از بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری سعی در ایجاد نسخه رسمی متاورس با استفاده از دستگاه‌های مختلفی دارند که در هر خانه در دسترس خواهد بود و در هر مکان و هر زمان به آن دسترسی خواهید داشت.
با توجه به همه اینها، برندهای بیشتر و بیشتری به سرعت متوجه می شوند که بهترین و سریع ترین راه برای دستیابی به مصرف کنندگان، دنیای متاورس است. به همین دلیل است که اصطلاح “بازاریابی متاورس” اخیراً منفجر شده است.
معنی متاورس Metaverse چیست ؟
متاورس به معنا فراجهان، فراجهت یا بدون محدودیت مرزی است
بازاریابی متاورس شامل چه موارد و چه فوایدی است؟
اهمیت بازاریابی
علیرغم این واقعیت که در حال حاضر بازاریابی به عنوان یک پیوند پیچیده از رویه ها و فناوری ها شناخته می شود، همیشه اینطور نبوده است. ما می توانیم منشاء بازاریابی را به اولین تلاش های آن در فروش محصولات یا خدمات به عموم مردم ردیابی کنیم.
از آن زمان، به عنوان نیرویی که قدرت ایجاد یا شکستن یک تجارت را دارد، ظاهر شد. بازاریابی این قدرت را دارد که به همه از یک فرد گرفته تا کل کشور کمک کند. اینجاست که چرا به آن اهمیت زیادی داده می شود.
افراد زیادی در صنعت بازاریابی مشغول به کار هستند. تخمین زده می شود که بازاریابی به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی حدود 40 درصد از جمعیت جهان تأثیر می گذارد. به دلیل ظهور تولید در مقیاس بزرگ و صنعتی شدن، شغل بازاریابی اهمیت پیدا کرده است.
بازاریابی نقش مهمی در انتقال، تجارت و تحرک کالا دارد. واسطه های مختلفی مانند عمده فروشان و خرده فروشان مسئول در دسترس قرار دادن کالاها و خدمات در اختیار مشتریان هستند. بازاریابی می تواند به طور همزمان هم برای خریداران و هم برای فروشندگان مفید باشد.
حتی فقیرترین بخش‌های جامعه نیز در نتیجه معرفی استراتژیهای بازاریابی جدید، توانسته‌اند به یک استاندارد زندگی مناسب دست یابند. این بیشتر به دلیل افزایش تولید در مقیاس بزرگ و هزینه های پایین تر برای کالاها و خدمات است. بازاریابی فعلی، در واقع، شیوه زندگی افراد را در دوران مدرن ما تغییر داده و اصلاح کرده است.
بازاریابی در زمان کنونی به یک کار بسیار دشوار و زمان بر تبدیل شده است. به عنوان یک فعالیت تخصصی جدید، در کنار تولید، برای تکمیل فعالیت قبلی پدید آمده است.
در نتیجه، تولیدکنندگان به طور فزاینده ای به فرآیندهای مختلف بازاریابی برای تعیین اینکه چه چیزی بسازند و به مصرف کنندگان بفروشند، متکی هستند. یک تولیدکننده ممکن است تولید خود را در پاسخ به شرایط بازار با استفاده از تاکتیک های بازاریابی تنظیم کند.
بازاریابی محوری است که چرخ‌های اقتصاد را در چرخش نگه می‌دارد. این صنعت که از نظر علمی سازماندهی بیشتری دارد به استحکام و ثبات اقتصاد کمک می کند. اگر به درستی به آن پرداخت نشود، قطعاً اقتصاد به روند نزولی خود ادامه خواهد داد.
اهمیت بازاریابی متاورس
متاورس تغییری است از تبلیغات سنتی و به سمت ایجاد تعاملات با برند که تجربه‌ای‌تر و هیجان‌انگیزتر هستند و در عین حال کمتر از آنچه اکنون در تبلیغات دیجیتال می‌بینیم، مداخله‌جویانه‌تر هستند.
حتی قبل از اینکه فیس بوک تصمیم خود را برای تغییر نام رسمی شرکت خود به متاورس و در نتیجه افزایش تمرکز بر روی متاورس اعلام کند، مدعی برترین واژه پرطرفدار در سال 2021 بود. اما پس از اعلام جهانی، آن را به متا تغییر نام داد.
علاوه بر تغییر نام فیس بوک، یادآوری دیگری است که برندها باید به سرعت عمل کنند تا از پتانسیل های Metaverse بهره ببرند، زیرا پیشرفت های فناوری در سخت افزار، نرم افزار و اتصال، تعاملات انسانی و تجربیات همه جانبه را باورپذیرتر از آنچه تصور می شد، می کند. ممکن است.
این، همراه با تغییرات رفتاری و اتکای سریع ما به دستگاه‌ها و فرم‌های دیجیتال در زندگی روزمره ما که به دلیل همه‌گیری ایجاد شده است، در را به روی فرصت‌های فراوانی برای مشارکت باز کرده است.
در سطح متافیزیکی، متاورس را می‌توان گام بعدی تکامل دیجیتالی اینترنت امروز در نظر گرفت – درست مانند اینترنت و فناوری تلفن همراه در سه دهه گذشته.
در عصر دیجیتال، استراتژی‌های قدیمی بازاریابی آنلاین و آفلاین، مانند فروشگاه‌های شاخص، بیلبوردهای عظیم و سایر هنجارهای مرسوم، به سرعت منسوخ می‌شوند. همه چیز، از تبلیغات مبتنی بر متن گرفته تا تأثیرگذاران اینستاگرام گرفته تا پلتفرم‌هایی مانند Fortnite، Twitch، Roblox و TikTok، در بین افراد در هر سنی مورد توجه قرار می‌گیرد، فرقی نمی‌کند خیلی پیر یا خیلی خیلی جوان باشند.
عبارت “در زندگی واقعی” برای کسانی که امروز تلاش می کنند با نسل بعدی مصرف کنندگان ارتباط برقرار کنند، اهمیت جدیدی پیدا کرده است. بازاریابی دیجیتال کنونی دیگر کافی نیست.
استراتژی های بازاریابی باید جذاب، معنادار و غوطه ور باشند تا موفق تلقی شوند. و دقیقاً به همین دلیل است که متاورس کاملاً تضمین شده است که این کار را برای مشاغل مختلف در آینده ای نه چندان دور انجام دهد.
فرصت ها در بازاریابی متاورس
اگرچه متاورس مدتی است که وجود داشته است (و برخی از ب��ندها حتی بازاریابی متاورس را تجربه کرده اند)، قوانینی برای بازاریابی جریان اصلی برای اکثر برندها هنوز تعیین نشده است.
با توجه به اینکه فناوری‌های جدید تقریباً هر روز معرفی می‌شوند، استفاده حداکثری از بازاریابی متاورس با ایجاد برنامه‌های بازاریابی کامل هنوز کمی نامشخص است.
تنظیم این قوانین و ارائه استراتژی های مناسب ممکن است کلیدی برای ارتقای یک برند به سطح بعدی در متاورس باشد. در اینجا چند استراتژی است که در حال حاضر توسط برخی از برندها در حال انجام است.
ایجاد مکان های مجازی در دسترس
برخی از اولین وب‌سایت‌های ایجاد شده توانستند برند و کسب‌وکار خود را با حضور در آنجا به سطح بالاتری ببرند. امروزه برندها با همان فرصت اما در مقیاس بسیار بزرگتر ارائه می شوند. با استفاده از فناوری واقعیت مجازی سه بعدی، برندها اکنون این گزینه را دارند که مکان‌ها، جهان‌ها، مکان‌های مجازی کاملاً فراگیر و تعاملی را از ابتدا ایجاد کنند.
برندها می‌توانند فوراً از این مزیت در فراجهان برای ایجاد مکان‌های مجازی، جهان‌ها و فضاهایی برای برگزاری رویدادها و تجربیات استفاده کنند.
برندها همچنین می توانند با دنیای مجازی تثبیت شده همکاری کنند تا رویدادهایی را در درون خود برگزار کنند، مانند گوچی و کوکاکولا به ترتیب در Roblox, Decentraland, Fortnite همچنین اغلب مناطق جدیدی را با همکاری برندهایی مانند Marvel و Disney به نقشه اضافه می کند.
اگرچه در حال حاضر کار در حال انجام بود، این بیماری همه گیر به طور گسترده ای ایجاد فضاها و مکان های مجازی را برای پذیرایی از رویدادهایی که باید لغو می شدند و تعداد بازدیدکنندگان مورد انتظار را افزایش داد.
جمع انبوه کاربران توانستند محتوای سه بعدی تازه را مشاهده کنند و رویدادهایی را برخلاف آنچه که قبلاً در آن حضور داشته اند تجربه کنند.
ساده سازی مالکیت مجازی
در دنیایی که مردم هر روز زمان قابل توجهی را به صورت آنلاین سپری می‌کنند، ما شروع کرده‌ایم به ارزش بالاتری برای دارایی‌های دیجیتال و ویترینی که حقوق مالکیت مجازی را به دست می‌آورند. توکن های غیرقابل تعویض (NFT) پرکاربردترین شکل مالکیت مجازی هستند، زیرا به افراد، کسب‌وکارها و سازندگان اجازه می‌دهند این دارایی‌های مجازی را داشته باشند و آن‌ها را به دلخواه خود با دیگر نهادهای مجازی انتقال دهند.
نسخه‌های محدود NFT توسط برخی کسب‌وکارها منتشر شده است (همراه با مجموعه‌های دیگر آنها. برخی از این مشاغل شامل نام‌های برتر مانند مایکروسافت، نایک، تاکو بل، کوکاکولا، پرینگلز و مک‌دونالد می‌شوند.
NBA Top Shot پس از آن توانست بیش از 700 میلیون دلار درآمد کسب کند. آنها نسخه محدود NFT را منتشر کردند. علیرغم مزایا و منافع مالی آشکار، بسیاری از برندها نتوانسته اند به همان سطح از موفقیت دست یابند زیرا اکثر آنها نمی دانند چگونه این فرآیند را انجام دهند.
خبر خوب این است که منبع باز راه‌حل‌ها باعث می‌شود برندها بتوانند در عرض چند روز شروع به ساخت NFT‌های خود کنند، اما همچنین راه‌اندازی آن‌ها را در اسرع وقت آسان‌تر می‌کنند.
استفاده از نیازهای فعلی و آینده
مردم مایلند پول زیادی برای دارایی های مجازی بپردازند، از جمله همه لوازم جانبی برای بازی در بازی، دارایی مجازی و حتی مد. اکثر کاربران مایلند تقریباً هر مبلغی را بپردازند تا آواتارهای خود را منحصر به فرد جلوه دهند و توانایی های ویژه ای را در بازی ها و برنامه های اجتماعی به آنها بدهند، همانطور که در دنیای واقعی انجام می دهند، زیرا خلاقیت و تنوع طراحی بیشتری در بازی ها و برنامه های اجتماعی پشتیبانی می شود.
ایجاد روش‌های جدید تعامل اجتماعی و اقلام پوشیدنی درون بازی بیشترین پتانسیل را برای اکثر برندها ارائه می‌کند. همکاری با بازی هایی مانند Fortnite، Roblox و League of Legends امیدوار کننده ترین فرصت ها را معرفی کرده است.
آنها از نزدیک با مصرف کنندگان و بازاریابان همکاری خواهند کرد تا چیزی را ایجاد کنند که بر روی پلتفرم های خود به ارزش گیم پلی (در یک پیشرفت طبیعی) بیفزاید (مانند زمانی که Fornite تصمیم گرفت با مرکز مد Balenciaga شریک شود.
در پلتفرم هایی با بازارهای باز، مانند Animal Crossing، Skater XL و حتی The Sims، کاربران قادر خواهند بود برای شخصیت‌های آنلاین خود پوسته‌هایی با مارک سفارشی ایجاد کنند.
واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) راه‌های جدیدی برای گنجاندن مد در دنیای مجازی ایجاد کرده‌اند. AR و VR همه محدودیت‌های مد دنیای واقعی را حذف کرده‌اند، دامنه آن مطلقاً هیچ حد و مرزی نخواهد داشت.
مد مجازی این قابلیت را دارد که بر مد دنیای واقعی تأثیر بگذارد و بالعکس. به این معنی که با تمرکز بر فناوری‌های AR و VR، برندهای مد می تواند سود قابل توجهی داشته باشد.
بازتعریف دنیای واقعی و سرگرمی مجازی
به طور فزاینده ای، تمایز بین تعاملات واقعی و مجازی در حال مبهم شدن است و در نتیجه انواع جدیدی از سرگرمی ها و تجربیات واقعیت مجازی همهجانبه ایجاد می شود. این تجربیات جدید امروزه اغلب توسط گروهی از مردم مشارکت می شود و به اشتراک گذاشته می شود. نتیجه همه اینها انتقال رفتار واقعی به انواع پلتفرم های دیجیتال و ایجاد واقعیت کاملاً جدید است.
شرکت های بیشتری در حال آزمایش رویدادهای زنده در این فضا هستند. برای اولین نمایش فیلم بدون پشیمانی، آمازون پرایم یک تجربه بازی واقعی را ایجاد کرد (که اولین تجربه در جهان بود).
این رویداد به صورت زنده از توییچ پخش شد. این رویداد مانند یک تولید صحنه تنظیم شد، با تعاملی شبیه به بازی، جلوه تبلیغاتی به آن داده شد و تقریباً مانند یک رویداد ورزشی پخش شد.
در حال حاضر، رایج ترین راه برای داشتن این تجربیات از طریق AR موبایل است، اما عینک جدید اسنپ چت یک گام بزرگ جلوتر است. برخلاف تلاش‌های قبلی، این لنزها AR را مستقیماً بر روی سطح صحنه از طریق لنزها قرار می‌دهند، نه اینکه به طور عطف به تکمیل فیلم بپردازند.
اسنپ ​​چت همچنین لنزهای متصل را معرفی کرد که به شما امکان می دهد تجربه AR خود را با شخص دیگری که از دستگاه مشابهی استفاده می کند به اشتراک بگذارید و حس واقعیت را به دنیای دیجیتال بیاورد.
ایجاد حضور برند در همه جا
بهترین و مهم‌ترین درسی که برندها و خرده‌فروشان در سراسر جهان در طول همه‌گیری دریافتند این بود که ایجاد حضور دیجیتالی شما را دیگر نمی‌توان نادیده گرفت. پس از اینکه همه‌گیری باعث تعطیلی کل جهان شد، بازرگانان عجله کردند تا نسخه‌های دیجیتالی کسب‌وکار خود را ایجاد کنند، زیرا نسخه‌های واقعی دیگر در دسترس نبودند.
اگر مشتریان نمی توانند به صورت فیزیکی از شما بازدید کنند، باید تجربه سه بعدی برند خود را برای آنها به ارمغان بیاورید.
غول های مد راه کاملا جدیدی برای تعامل با مشتریان و خریداران ایجاد کردند. خود تجربه همه جانبه شامل همه چیزهایی است که یک مشتری باید بداند، از جمله بافت ها، تناسب و سبک هر یک از کالاها تا به آنها کمک کند تجربه خرید خود را بسیار آسان تر کنند.
بهره گیری از محدوده متاورس
چه از طریق فناوری های آینده باشد و چه با دستگاه های فعلی شما، متاورس Metaverse در همه جا وجود خواهد داشت و می توان از هر جایی به آن دسترسی داشت.
در این مرحله، حتی یک برند کوچک نیز این توانایی را دارد که در Metaverse نامی برای خود دست و پا کند، اما مهمتر از آن، حضور خود را در همه جا گسترش دهد. برندهای بیشتری به این موضوع پی می‌برند و گام‌هایی برای بهره‌گیری از تمام امکانات متاورس برمی‌دارند.
نکاتی که باید با بازاریابی متاورس در نظر داشت
متاورس آینده است. درباره اون هیچ شکی نیست. افراد و کسب و کارها می توانند به دنبال فناوری هایی باشند که به سرعت در حال توسعه هستند و فرصت های غیر قابل تصوری را با خود به همراه دارند. با این حال، حتی اگر به آسانی ترسیم شده باشد، بازاریابی در متاورس مجموعه ای از چالش های خاص خود را خواهد داشت.
یادگیری در مورد این چالش ها و یافتن راه های موثر برای مقابله با آنها ممکن است به معنای تفاوت بین ایجاد و شکست یک تجارت باشد. در اینجا برخی از مشکلاتی که ممکن است مانعی برای برخی برندها باشد، آورده شده است.
دسترسی آسان
اکثر کارشناسان موافقند که در آینده نه چندان دور، متاورژن به راحتی توسط هر فردی به راحتی قابل دسترسی خواهد بود. با این حال، آن زمان هنوز به اینجا نرسیده است. دسترسی به دلیل محدودیت های تکنولوژیکی محیط در حال حاضر یک مشکل در آن است. اکثر مردم به ابزار مورد نیاز برای درک کامل متاورس دسترسی ندارند.
این شامل کامپیوترهای پیشرفته و لنزهای واقعیت مجازی می شود. این به طور قابل توجهی پتانسیل برندها را برای کسب و کارشان محدود می کند و انجام کمپین های بازاریابی انبوه را دشوارتر می کند.
ادغام ادغام بدون درز
هنگام عبور از متاورس، برندها باید احتیاط کنند. برای وفاداری گیمرها به برند، ادغام یکپارچه ضروری است. این فناوری نسبتاً جدید است، به این معنی که بازاریابان باید بدون کنار گذاشتن کسی، جایگاه خود را در متاورژن کشف کنند.
اطمینان از اینکه مکان‌های برند به دقت فکر شده و طبیعی به نظر می‌رسند و به خوبی در آن ادغام شده‌اند، می‌تواند بازی را برای کسب‌وکارها تغییر دهد.
یکپارچگی برند
متاورس برای هر کسی باز است، به این معنی که برندها باید در حفظ شهرت خود احتیاط کنند. هر چه افراد کنترل بیشتری روی آن داشته باشند، احتمال بیشتری وجود دارد که یک برند با محتوای مشکل دار مرتبط شود.
همچنین این احتمال وجود دارد که کاربران از نصب ها سوء استفاده کنند. به همین دلیل است که روش های بازاریابی برند باید روان، متفکرانه و دقیق باشد تا کاربران احساس راحتی کنند و تمایل به برقراری ارتباط داشته باشند.
امنیت داده ها
در متاورس، امنیت و حریم خصوصی مسئله حریم خصوصی و امنیت داده ها باید بر اساس اولویت مرتب شود. فناوری جدید به اقدامات امنیتی پیشرفته تری نیاز دارد، به این معنی که باید اقدامات جدید حفاظت از داده ها در جایی که قبلاً وجود نداشته است، توسعه یابد.
مفاهیم فعلی مانند تأیید شخصی ممکن است دیگر کافی نباشد. از آنجایی که کاربران تمایل بیشتری به هک های امنیتی دارند، هرچه داده های شخصی بیشتری را به اشتراک بگذارند.
مفاهیم روشن
همچنین تصورات غلط زیادی در مورد متاورژن وجود دارد که باید برطرف شود. در حال حاضر، بیشتر مفاهیم به عنوان بازی های اساسی کودکان توسط عموم مردم دیده می شود.
از آنجایی که همه اهمیت متاورس را درک نمی کنند، ممکن است شرکت ها در موقعیتی قرار بگیرند که نتوانند حضور خود را توسعه دهند زیرا به سادگی هیچ کس علاقه ای به آن ندارد.
نتیجه
Metaverse و Metaverse Marketing دو مورد از ترندهای برتر توییتر در سال جاری بودند.
بزرگترین کانال های رسانه ای تقریباً به طور مداوم این موضوعات را پوشش می دهند. مدیران ارشد در سراسر جهان قبلاً استفاده از متاورس را در پروفایل خود شروع کرده اند. این فقط نشان می دهد که نفوذ آن و تمام فناوری های مرتبط با آن با سرعتی کاملاً غیرقابل پیش بینی در حال رشد هستند.
عصر متاورس (که یا جایگزین اینترنت می شود یا آنطور که ما می شناسیم متحول می شود) ممکن است به همان زودی که امیدواریم فرا نرسد، اما شکی نیست که به زودی خواهد آمد.
بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان روی فناوری‌ها و دستگاه‌هایی کار می‌کنند که به متاورس شکلی ملموس می‌بخشد. اکنون زمان تنظیم دستورالعمل هایی است که نحوه عملکرد ما را در Metaverse تعریف می کند.
اکنون نیز زمان مناسبی برای برندهاست تا به آینده خود فکر کنند و اینکه چگونه کسب و کار خود را بازاریابی می کنند تا با چشم انداز دیجیتالی همیشه در حال تحول همگام شوند.
بازاریابی در متاورس به برندها این فرصت را می‌دهد تا بفهمند مصرف‌کنندگان چه می‌خواهند و قبل از اینکه رقبایشان انجام دهند، آن را ارائه دهند. البته هنوز چالش هایی وجود دارد که باید برطرف شوند. زیرا بدون غلبه بر آن چالش ها، کاربران نه به فضای مجازی جدید اعتماد می کنند و نه به اندازه کافی برای تعامل در آن احساس راحتی می کنند.
اما زمانی که این مشکلات برطرف شد، کاربران متوجه خواهند شد که Metaverse (و دنیای کاملاً جدیدی که ارائه می دهد) پتانسیل زیادی را نشان می دهد.
به طور خلاصه، متاورس به لطف پیشرفت های تکنولوژیکی و آمادگی بشر برای عبور از دنیای دیجیتال، آماده گسترش فوق العاده است. بنابراین ایجاد حضور یک برند در حال حاضر ممکن است بهترین چیز برای یک تجارت باشد.
سپاس
https://ift.tt/rNcn8gf دکترسیدرضا آقاسیدحسینی February 23, 2022 at 05:58PM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
مشاور استراتژی دیجیتال مارکتینگ (مشاور بازاریابی دیجیتال)
مشاور استراتژی دیجیتال مارکتینگ (مشاور بازاریابی دیجیتال)
چگونه می توان از خدمات مشاور دیجیتال مارکتینگ استفاده کرد
مشاور استراتژی دیجیتال مارکتینگ چه کاری انجام می دهد
آیا برای رسیدن به بازار هدف خود تلاش می کنید اما به اهداف درآمدی تعیین شده خود نمی رسید؟
اگر پاسخ شما «بله» است، وقت آن است که یک مشاور بازاریابی دیجیتال استخدام کنید.
در محیط دیجیتالی رقابتی و پیچیده امروزی، کسب‌وکارها در تلاش برای جذب مشتریان هدف خود هستند. به همین دلیل است که برای به دست آوردن مشتریان راغب و مشتریان بالقوه بیشتر باید خودتان را به طور موثر بازاریابی کنید.
این برای صاحبان مشاغل کوچک مانند شما حتی سخت تر است، زیرا در حال حاضر چندین راه برای رشد و حفظ کسب و کار خود در پیش رو دارید
در این مقاله، در مورد اینکه چگونه یک مشاور بازاریابی دیجیتال می تواند به شما کمک کند به مشتریان خود دسترسی پیدا کنید و فروش بیشتری را ببندید، بیشتر خواهید آموخت.
و از آنجایی که همه مشاوران دیجیتال مارکتینگ یکسان نیستند، آنچه را که باید قبل از شروع همکاری با یک مشاور بازاریابی در نظر بگیرید را با شما در میان می گذارم.
مشاور دیجیتال مارکتینگ کیست؟
یک مشاور بازاریابی دیجیتال (دیجیتال مارکتینگ Digital Marketing Consultant) یک مشاور خارج از سازمان است که در استفاده از کانال‌های بازاریابی آنلاین برای ایجاد مشتری راغب و افزایش نرخ تبدیل مشتری و فروش بیشتر تخصص دارد.
خدمات مشاوران دیجیتال مارکتینگ بسته به نیاز شما متفاوت است. برخی فقط کمپین های بازاریابی خاص را طراحی میکند. برخی مشاورین دیگران بر کل استراتژی بازاریابی شما از ابتدا تا انتها نظارت خواهند داشت.
صرف نظر از دامنه خدماتی که انتخاب می کنید، یک مشاور بازاریابی دیجیتال مسئول اطمینان از راه اندازی کمپین های مناسب برای کمک به شما در رسیدن به اهدافتان است.
علاوه بر این، یک مشاور دیجیتال مارکتینگ می تواند به اندازه کافی کانال های بازاریابی مناسب را بر اساس محصول و مخاطبان هدف شما انتخاب کند. به این ترتیب، می توانید آگاهی از برند و محصولات خود را افزایش دهید، مشتریان راغب و مشتریان واجد شرایط بازاریابی و مشتریان واجد شرایط فروش را زیاد کرده، فروش بیشتری را رقم بزنید.
بسیاری از مشاوران بازاریابی دیجیتال سابقه ای در بازاریابی، تبلیغات و تجزیه و تحلیل داده دارند. مشاور حرفه ای دیجیتال مارکتینگ باید تحصیلات در حوزه مدیریت و شناخت کافی از دنیای برنامه نویسی ، گرافیک نیز داشته باشد.
مشاور دیجیتال مارکتینگ همچنین در کپی رایتینگ، تبلیغات و روابط عمومی مهارت دارند. همچنین در مورد روندهای بازاریابی آنلاین، ابزارها و بهترین شیوه ها به روز می شوند. به طور کلی یک مشاور بازاریابی دیجیتال باید وب برندینگ را به خوبی بشناسد.
مشاور بازاریابی دیجیتال یک تخصصش مشاوره بازاریابی است و تحصیلاتش در حوزه بازاریابی است. دقت نمایید بازاریاب نیست. او یک فرد تحصیل کرده ، با تجربه و با مهارت در حوزه دیجیتال مارکتینگ است. او برنامه نویس ،گرافیست ، مهندس عمران یا فروشنده مویرگی یا شاخ اینستاگرام نیست.
مهمتر از آن، دیجیتال مارکتر حرفه ای با روانشناسی رفتار مصرف کننده آشنا است. این امر بسیار مهم است تا کسب و کار شما بتواند کمپین های بازاریابی راه اندازی کند که مخاطبان هدف شما را وادار می کند تا بدون اینکه سخت گیر به نظر برسند، اقدام کنند.
مشاور دیجیتال مارکتینگ در مقابل مشاوران بازاریابی کسب‌وکارهای کوچک
یک مشاور بازاریابی دیجیتال در برنامه ریزی، پیاده سازی و نظارت بر استراتژی های بازاریابی آنلاین پولی و ارگانیک یک تجارت تخصص دارد.
استخدام مشاور دیجیتال مارکتینگ در این مواقع مفید است:
آگاهی از اصول بازاریابی برای تقویت کسب و کار شما.
درک مشتریان هدف خود.
کمک به ایجاد نوآوری در گزینه های بازاریابی.
درک رفتار مصرف کننده
تحلیل رقبا برای متمایز کردن برند شما از آنها.
از سوی دیگر، مشاوران بازاریابی کسب‌وکارهای کوچک بر ایجاد و اجرای استراتژی های بازاریابی برای کسب‌وکارهای کوچک تلاش دارند.
مشاوران بازاریابی کسب‌وکارهای کوچک علاوه بر استفاده از استراتژی‌های مختلف بازاریابی آنلاین مانند بازاریابی محتوا، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی، بازاریابی ایمیلی و تبلیغات PPC، کمپین‌های بازاریابی آفلاین ( کمیپن سنتی – محیطی) را نیز برای جذب مشتریان بیشتر در جامعه خود اجرا می‌کنند.
مشاور دیجیتال مارکتینگ چه کاری انجام می دهد؟
استراتژی بازاریابی
یک استراتژی بازاریابی به عنوان یک نقشه راه برای تمام کمپین هایی که راه اندازی می کنید عمل می کند و مطمئن می شود که شرکت شما آنلاین موفق خواهد شد.
این شامل اهداف تجاری خاصی است که می خواهید به آن برسید، منابع موجود، جدول زمانی برای تجزیه و تحلیل و نتایج، کانال های بازاریابی و KPI ها. ( شاخص کلیدی عملکرد).
این استراتژی همچنین پیام‌های کلیدی مورد استفاده، بخش‌های مخاطب مورد هدف و ترکیب کانال‌ها و تاکتیک‌های دسترسی به آنها را به تفصیل شرح می‌دهد.
بسته به ترتیب شما، مشاور دیجیتال مارکتینگ شما مسئول موارد زیر خواهد بود:
برنامه ریزی مناسب برای شرکت خود بر اساس صنعت، مخاطبان هدف، و اثربخشی و فعالیت های بازاریابی دیجیتال فعلی.
شناسایی اهداف و طبقه بندی آنها برای شرکت شما (به عنوان مثال، دریافت ترافیک بیشتر، ایجاد مشتری راغب بیشتر، و افزایش نرخ تبدیل).
برای شروع، کانال‌ها و پلتفرم‌های بازاریابی آنلاین منتخب را بررسی نمایید – مانند Google Adwords، تبلیغات فیس‌بوک و سئو.
تجزیه و تحلیل داده ها را به طور منظم بررسی کنید تا نتایج مرتبط با اهداف اولویت دار شرکت خود را تعیین و مراحل بعدی را تشخیص دهید.
به روز رسانی کمپین های آنلاین برای هدف گذاری مجدد و بهینه سازی منجر به افزایش تبدیل می شود.
برندسازی
برندسازی فراتر از لوگو، اسلوگان، طرح‌های رنگی و فونت شما است.
هویت برند شما نیز وجود دارد. این شامل پیشنهاد فروش منحصر به فرد شما، شخصیت و احساساتی است که می خواهید مشتریان هدف شما نسبت به شما و محصولاتتان داشته باشند.
هدف مشاور دیجیتال مارکتینگ بهبود تصویر کلی برند با کمپین‌های بازاریابی آنلاین خلاقانه است که امیدواریم به طور مؤثر منجر به تبدیل مشتری شود.
برای دستیابی به این هدف، مشاور دیجیتال مارکتینگ باید نکات زیر را رعایت کرده و با آنها هماهنگ باشید:
هدف برند: محصولات و خدمات خود را بشناسید.
بازار هدف: مشتری خود را تعریف کنید و آنها را از طریق ردپای دیجیتالی و رفتار آنها درک کنید.
رقیب و چشم انداز بازار: بازیگران مهم در صنعت خود را تحت تأثیر قرار دهید، مشخص کنید که آنها چه کاری متفاوت انجام می دهند، و چگونه رویکرد خود را زاویه دهید.
نقاط فروش منحصر به فرد : بدانید که چه چیزی برند، محصول یا خدمات شما را منحصر به فرد می کند.
صدای برند: بدانید چ��ونه با استفاده از صدایی منسجم می توانید با مخاطب هدف خود ارتباط برقرار کنید تا برند شما در پلتفرم های مختلف به طور یکسان دیده شود.
شناخت برند: به صورت دیجیتالی با مشتریان خود به طرق مختلف درگیر شوید و در نحوه صحبت با آنها ثابت قدم باشید.
با پیروی از یک استراتژی برند دیجیتال قانع کننده با نکات فوق، شرکت شما باید بتواند از افزایش کلی در آگاهی، وفاداری و حمایت از برند لذت ببرد.
برنامه ریزی محتوا
برای شروع، مشاور دیجیتال مارکتینگ یک تقویم محتوایی ایجاد می کند تا تلاش ها را بر اساس استراتژی بازاریابی محتوای کلی شرکت مستند و هدایت کند.
این تقویم تمرکز و جهت را برای ایجاد محتوای شرکت شما فراهم می کند که بعداً با رشد شما ارزشمند و مرتبط خواهد بود.
قالب‌های تقویم محتوای مختلفی وجود دارد که می‌توانید آنها را استفاده کنید.
مشاور دیجیتال مارکتینگ باید فرآیند گردش کار شما را مدیریت کند و به سوالات زیر در مورد استراتژی محتوا پاسخ دهد:
مخاطبان هدف محتوای شما چه کسانی هستند؟
محتوای شما چگونه به مشکلات خاص مخاطبان هدف پاسخ می دهد؟
برای متمایز ساختن محصولات و خدمات خود از رقبا چه چیزی را برجسته کنید؟
کدام نوع محتوا برای دستیابی به اولویت های بازاریابی دیجیتال شما بهتر عمل می کند؟
کدام کانال های بازاریابی برای محتوای شما بهتر عمل می کنند؟
چگونه می توان منابع انسانی را بهتر تخصیص داد و مدیریت کرد تا تمامی نیازهای برنامه ریزی محتوا برطرف شود؟
مدیریت پروژه
مدیریت پروژه شامل ترکیب مهارت ها، تکنیک ها و دانش مختلف برای تکمیل وظایف خاص و الزامات پروژه است.
چه مشاور بازاریابی دیجیتالی که استخدام می کنید با تیم شما کار می کند یا خیر، باید به این مهارت مجهز باشد تا مطمئن شود که کمپین های بازاریابی شما به موقع راه اندازی می شوند.
قصه گویی
برقراری ارتباط عاطفی با مصرف کننده، اعتماد بین شما و مشتریان را از طریق ارتباط با آنها در سطح شخصی افزایش می دهد.
وقتی برندها داستانی را تعریف می کنند، مصرف کنندگان گوش می دهند.
از خودت بپرسید:
آیا می‌خواهید داستانی در مورد اینکه مصرف‌کننده چگونه از یک محصول سود می‌برد یا فهرستی از مزایای آن را ارائه نمایید؟
داستان سرایی را می توان در انواع و قالب های مختلف نشان داد. اما، قبل از آن، برای نوشتن یک داستان برند قانع کننده، یک مشاور بازاریابی دیجیتال بر روی این جنبه ها تمرکز می کند:
هویت اصلی برند را بشناسید و یک روایت برند یا داستان امضا ایجاد کنید.
«چرا» شرکت خود را شفاف سازی کنید.
پیدا کنید و درک کنید که چه چیزی باعث می شود مخاطب هدف شما تیک بزند.
تأثیر قالب ها، انواع و سبک های محتوای مختلف را بهینه کنید.
از نقاط قوت پلتفرم های آنلاین مختلف برای قالب ها یا انواع محتوای خاص استفاده کنید.
در ظاهر و احساس محتوای خود ثبات ایجاد کنید.
سئو SEO
مشاوران دیجیتال مارکتینگ در مورد آخرین بهترین شیوه ها و روندهای سئو را باید بدانند.
با حدود 3.5 میلیارد جستجو در سراسر جهان که هر روز در گوگل انجام می شود، بهینه سازی محتوا برای موتورهای جستجو بسیار مهم است.
سئو یا بهینه سازی موتور جستجو، یک روش بازاریابی آنلاین اولیه است که هدف آن افزایش ترافیک با کیفیت به وب سایت شما از طریق نتایج جستجوی ارگانیک است.
هنگامی که محتوای شما بهینه شود، رتبه شما در نتایج موتورهای جستجو بالاتر خواهد بود و برای مخاطبان هدف شما بیشتر قابل مشاهده خواهد بود.
سئو برای مشاهده نتایج نیاز به صبر دارد و مشاور بازاریابی دیجیتال شما باید اطمینان حاصل کند که به نتایجی که می خواهید دست یابید.
برخی از راه هایی که مشاور دیجیتال مارکتینگ شما می تواند انجام دهد عبارتند از:
انتشار محتوای مرتبط که به داستان برند شما وفادار می ماند و در عین حال اخبار مربوط به صنعت را ارائه می دهد تا به مخاطبان شما به روز رسانی شود.
ایجاد یک استراتژی سئو پیرامون موضوعات مرتبط با صنعت و شرکت شما و اطمینان از به روز رسانی منظم محتوا.
انجام تحقیقات کلمات کلیدی برای بهینه سازی کلمات کلیدی مرتبط سئو با پتانسیل ترافیک بالا در محتوای شما.
ایجاد لینک در سراسر محتوای خود را به ارزش به اشتراک گذاری.
آشنایی با نحوه عملکرد الگوریتم رتبه بندی و به حداکثر رساندن نرخ کلیک (CTR) با عناوین، URL ها و توضیحات شما.
تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC).
مشاوران دیجیتال مارکتینگ باید در مورد برنامه های تبلیغاتی مختلف PPC ارائه شده در گوگل و کانال های رسانه های اجتماعی دانا باشند. آنها همچنین باید بدانند که چگونه هزینه تبلیغات خود را برای تبلیغ محصولات یا خدمات خود به مشتریان هدف خود به حداکثر برسانند.
تبلیغات PPC برای مجموعه متنوعی از صنایع انجام می شود و. همچنین اگر می‌خواهید ترافیک سریع‌تری به وب‌سایت خود ایجاد کنید، مانند گوگل ادوردز یا فیسبوک، از آن استفاده می‌شود.
تجزیه و تحلیل و ارزیابی
با بررسی و تجزیه و تحلیل تجزیه و تحلیل داده های شما، یک مشاور بازاریابی دیجیتال می تواند به طور کمی انواع محتوا و موضوعات خاصی را که ترافیک بیشتری را به وب سایت، حساب های رسانه های اجتماعی و سایر کانال های دیجیتال شما وارد می کند، تعیین کند.
یک مشاور بازاریابی دیجیتال همچنین می تواند از تجزیه و تحلیل داده ها برای درک رفتار و ترجیحات مخاطب هدف شما استفاده کند.
سپس می‌توانید از این بینش‌ها برای ایجاد کمپین‌هایی استفاده کنید که به شما کمک می‌کنند روابط اعتماد بیشتری با مشتریان خود ایجاد کنید، سرنخ‌های بیشتری کسب کنید و فروش ایجاد کنید.
چه زمانی یک مشاور دیجیتال مارکتینگ استخدام کنیم؟
همه کسب‌وکارها با موقعیتی مواجه می‌شوند که در آن فکر می‌کنید یک مشاور بازاریابی دیجیتال می‌تواند به شما کمک کند، سپس ادامه دهید و یکی را استخدام کنید.
اهداف تجاری مشخص و هدف برند به عنوان نقطه شروع خوبی در ارزیابی آمادگی شما برای سرمایه گذاری در یک مشاور دیجیتال مارکتینگ و رشد بیشتر کسب و کار شما هستند.
اما، برخی عوامل می توانند به عنوان سیگنال هایی مبنی بر اینکه زمان استخدام یک مشاور دیجیتال مارکتینگ فرا رسیده است. این شامل:
شما تغییر مثبتی در سرنخ ها و فروش خود تجربه نمی کنید، حتی اگر سعی کرده باشید استراتژی های بازاریابی مختلفی را اجرا کنید.
شما با یک تیم کوچک کار می کنید که قبلاً به حد مجاز رسیده است.
تیم شما فاقد تخصص و دانش توسعه کمپین های بازاریابی آنلاین و آفلاین است.
هنگام استخدام یک مشاور بازاریابی دیجیتال چه انتظاری باید داشت؟
اکنون می‌دانید که یک مشاور بازاریابی دیجیتال چه کار می‌کند و چرا باید به استخدام یک مشاور فکر کنید، احتمالاً از خود می‌پرسید که کار کردن با یک مشاور چگونه خواهد بود.
از طریق این نکات، نگاهی اجمالی به رابطه کاری تجاری-مالک-دیجیتال-بازاریابی-مشاور خواهید دید:
برآوردها و پیش بینی های محاسبه شده را دریافت کنید
با بازاریابی دیجیتال، شما با بسیاری از حوزه‌های ناشناخته سر و کار دارید و پارادایم‌ها دائماً در حال تغییر هستند.
مشاوران دیجیتال مارکتینگ بر اساس بهترین شیوه ها و تکنیک های آزمایش شده که اخیراً مؤثر بوده اند، تخمین ها و پیش بینی های محاسبه شده بسیار خوبی را به شما ارائه می دهند.
یکی از راه‌هایی که می‌توانید به کاهش برآورد بیش از حد کمک کنید این است که به مشاور خود بگویید تا حدس و گمان را از اعداد واقعی جدا کند و محافظه‌کار باشد.
مشارکت بین مدیر و مشاور دیجیتال مارکتینگ
درست در آغاز، شما باید انتظارات خود را در رابطه با نقش مشاور بازاریابی دیجیتال در مقابل اهداف و اهداف کسب و کار خود تنظیم کنید. جهت روشنی بدهید
همچنین، باید آماده باشید تا به آنها بازخورد بدهید. بازخورد همیشه مورد استقبال قرار می گیرد زیرا به آنها اجازه می دهد تا مناطق چالش برانگیز و رویکرد شما را در مورد نحوه مقابله با آنها بهتر ارزیابی کنند.
همچنین، ارتباطات مداوم و به‌روزرسانی‌های منظم در مورد موفقیت‌ها و موانع به شناسایی تاکتیک‌هایی کمک می‌کند که در برابر مواردی که این کار را نمی‌کنند، کار کنند. باید شفافیت وجود داشته باشد تا شراکت از شبهات و حدس ها پاک باشد.
اینها به هر دو طرف کمک می کند تا در رسیدگی به مسائل به جلو حرکت کنند و منعکس کننده حرفه ای بودن و سازگاری مشاور با نیازهای خاص شما هستند.
این یک تعهد کوتاه مدت نیست
دیجیتال مارکتینگ برای مشاهده نتایج مطلوب زمان می برد.
وقتی محتوای جدیدی ایجاد می‌کنید یا آگهی ارسال می‌کنید، انتظار نداشته باشید که بلافاصله شاهد افزایش فروش و تعامل باشید.
این یک قانون سخت یا سریع نیست، اما حداقل شش ماه طول می کشد تا نتیجه را ببینید. معمولاً در مقایسه با تبلیغات پولی، تولید نتایج از کمپین های ارگانیک بیشتر طول می کشد. برای کمپین های ارگانیک، تنها سرمایه گذاری واقعی زمان است (ومقدار زیادی از آن).
پس از آن همه زمان و تلاش، اگر هیچ اتفاقی نیفتاد، باید شروع به بررسی علت آن کنید.
نکاتی که باید هنگام استخدام مشاور بازاریابی دیجیتال در نظر بگیرید
استخدام مشاور دیجیتال مارکتینگ یک سرمایه گذاری است. بنابراین مطمئن شوید که بر اساس نیازها و اهداف کسب و کار خود، فرد مناسب را استخدام می کنید.
نیازها و اهداف کسب و کار شما
شما باید بدانید که در مورد چه چیزی می خواهید یا به کمک نیاز دارید.
تعیین اهداف SMART که می خواهید مشاور بازاریابی دیجیتال شما به آن دست یابد، به او جهت گیری بیشتری می دهد.
چند نمونه که می توانید به مشاور دیجیتال مارکتینگ خود هدایت کنید:
من می خواهم در 12 ماه فروش کسب و کار را 50 درصد افزایش دهم
با استفاده از استراتژی های ارگانیک، می خواهم 300% ترافیک وب سایت خود را در عرض 5 تا 6 ماه افزایش دهم.
من برای تبلیغات پولی آماده هستم اما فقط با بودجه 1000 دلار در ماه. از این برای ایجاد افزایش 35 درصدی در فروش آنلاین در 3 ماه استفاده کنید
این موارد ذکر شده در بالا موارد ساده ای هستند تا شما را در فکر کردن به مسیرهای مشخص برای مشاور بازاریابی دیجیتال خود شروع کنید.
برای درک بهتر نحوه انجام آن، این را برای چند نسخه خلاصه شده از مطالعات موردی که در آن بازاریابان دیجیتال به مشاغل واقعی کمک می‌کنند، بررسی کنید.
اهداف SMART همچنین به مشاور دیجیتال مارکتینگ شما کمک می‌کند تا از نوع محتوا گرفته تا کانال‌های توزیع و ابزارهای مورد استفاده برای تحقق این موارد استفاده کند.
ابزارهایی که استفاده می کنید
چه از یک صفحه گسترده یا یک نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) برای مدیریت ایمیل مارکتینگ خود استفاده کنید، باید مطمئن شوید که مشاور بازاریابی دیجیتال می داند که چگونه از آن استفاده کند. این باعث می شود که فرآیند سوار شدن بیشتر قابل مدیریت باشد.
تطبیق تخصص با صنعت و نیازهای تجاری
برخی از مشاوران دیجیتال مارکتینگ فقط به مشاغل مربوط به صنایع خاص خدمات ارائه می دهند.
اطمینان حاصل کنید که مشاور بازاریابی دیجیتالی که انتخاب می کنید تجربه کار در صنعت شما را دارد. به این ترتیب، می توانید مطمئن باشید که او می تواند نیازهای خاص شما را برآورده کند.
استخدام مشاور بازاریابی دیجیتال با دانش و تجربه در صنعت شما مزایای زیر را به شما می دهد:
درک عمیق‌تر از مصرف‌کنندگانی که مورد نظر شما هستند.
دانش بیشتر در مورد روند صنعت.
آگاهی بیشتر از بهترین شیوه های مشاهده شده در هنگام تبلیغ محصولات شما.
بودجه شما
استخدام مشاور بازاریابی دیجیتال ارزان نیست.
میانگین نرخ ساعتی مشاوران بازاریابی دیجیتال در سراسر جهان حدود 140 دلار در ساعت است. این بر اساس سالها تجربه، دامنه خدمات، و سطح درک در صنایع خاص و روندهای بازاریابی دیجیتال متفاوت است.
همانطور که می بینید، مشاوران بازاریابی دیجیتال ارزان نیستند. به طور طبیعی، شما می خواهید مطمئن شوید که وقتی یک مشاور بازاریابی دیجیتال را استخدام می کنید، نتایج مورد انتظارتان را به دست خواهید آورد.
به همین دلیل است که بسیاری از شرکت‌ها ترجیح می‌دهند با استفاده از مدل قیمت‌گذاری مبتنی بر ارزش به مشاور بازاریابی دیجیتالی که برای استخدام انتخاب می‌کنند، پول پرداخت کنند.
با استفاده از این مدل، درصدی از درآمدی را که در نتیجه کمپین های بازاریابی راه اندازی می کنید، به مشاور بازاریابی دیجیتال خود پرداخت می کنید.
اما، اگر هدف به دست نیامد، باید یک توافق حداقل پرداخت را بر اساس نتایج واقعی، یا به عنوان کارمزد ثابت یا درصد کمتر، قرار دهید.
با این مدل قیمت‌گذاری، مشاور بازاریابی دیجیتال شما انگیزه بیشتری برای کار بیشتر خواهد داشت، زیرا نتایج بهتر معادل درآمد بالاتر است.
در هر صورت، باید بودجه خود را عاقلانه تنظیم کنید. در اینجا چند نکته برای کمک به شما در تخصیص بودجه آورده شده است:
کتاب های خود را مطالعه کنید تا بودجه بازاریابی را دوباره متمرکز کنید زیرا بخشی از این به تلاش های بازاریابی دیجیتال شما اختصاص می یابد.
بودجه خود را با اندازه شرکت خود مطابقت دهید.
پیچیدگی استراتژی خود را برای تمرکز بر ابزارهای بازاریابی دیجیتال خاص (مانند SEO، PPC، محتوا و رسانه های اجتماعی) شناسایی کنید.
اهداف بازاریابی دیجیتال خود را با تجربه مشاور مطابقت دهید.
توصیفات و مطالعات موردی
سوابق یک مشاور بازاریابی دیجیتال چیزی است که همیشه باید هنگام تصمیم گیری برای استخدام به آن توجه کنید.
برخی از مشاوران بازاریابی دیجیتال لیستی از مطالعات موردی را در وب سایت خود ارائه می دهند.
اینها جزئیاتی را در مورد کمپین بازاریابی خاصی که برای یکی از مشتریان خود راه اندازی کرده اند به شما می دهد. در اینجا، یک نمای کلی از فرآیندی که مشاور بازاریابی دیجیتال در توسعه و اجرای کمپین بازاریابی طی کرده است، دریافت خواهید کرد. همچنین نتایجی را که به دست آورده اند خواهید دید.
در عین حال، می‌توانید نوع استراتژی‌های بازاریابی را که اجرا می‌کنند ببینید و ببینید آیا این با سبک شما مطابقت دارد یا خیر.
اطمینان حاصل کنید که توصیفات را در وب سایت آنها مرور کنید.
گواهینامه ها به عنوان یک مدرک اجتماعی عمل می کنند که می تواند سطحی از اعتماد را از مشتریان احتمالی جلب کند که می توانند آنچه را که ادعا می کنند انجام دهند.
بازخورد مشتریان قبلی در مورد دانش، مهارت ها و حرفه ای بودن آنها را بررسی کنید.
در نهایت، زمانی را برای صحبت با مشتریان قبلی خود اختصاص دهید.
با مشاور بازاریابی دیجیتالی که مد نظر دارید، ایده بهتری از تجربه آنها خواهید داشت. در عین حال، بینش بیشتری نسبت به نتایجی که آنها از رابطه کاری به دست آورده‌اند، خواهید داشت.
برخی از سوالاتی که می توانید از مشتریان قبلی مشاور بپرسید عبارتند از:
در رتبه‌بندی گوگل نشانی‌های اینترنتی شرکت شما در شش ماه گذشته چگونه کار کرده است؟ و این چه تاثیری بر کسب و کار شما داشته است؟
آیا می توانید چند نمونه از فرآیندهایی را که برای دستیابی به اهداف بازاریابی آنلاین ارگانیک انجام داده است، نشان دهید؟
تخصص شما به عنوان مشاور دیجیتال مارکتینگ چگونه با نیازهای کسب و کار شما مطابقت داشت؟
آیا موانع خاصی وجود داشت که شما با آن مواجه شدید؟ چه مراحل یا تکنیک هایی برای غلبه بر آنها انجام شد؟
به عنوان مشاور دیجیتال مارکتینگ ، آیا تکنیک هایی وجود داشت که به تیم شما و خودتان منتقل شده باشد؟
استخدام مشاور بازاریابی دیجیتال می تواند به رشد کسب و کار شما کمک کند
مشاوران دیجیتال مارکتینگ تخصص خود را به شما کمک می کنند تا استراتژی های بازاریابی خود را به شیوه ای سازمان یافته و کارآمدتر توسعه دهید، راه اندازی و نظارت کنید.
مطمئن شوید که یک مشاور بازاریابی دیجیتال را استخدام می‌کنید که به بهترین وجه با نیازهای کسب‌وکار شما مطابقت دارد، صنعت شما را می‌شناسد، و سابقه اثبات شده‌ای در ارائه نتایج دارد.
برای کمک به شروع، دوره بازاریابی مبتنی بر رشد من را در نظر بگیرید تا از مزایای زیر بهره مند شوید:
تولید سرنخ های با کیفیت،
چرخه فروش خود را کوتاه کنید، و
در نشریات آنلاین پیشرو منتشر شود
بیشتر بخوانید:
5 مهارت مهم مشاور مدیریت Management Consulting
دیجیتال مارکتینگ
سپاس
https://ift.tt/pFrwDNY دکترسیدرضا آقاسیدحسینی February 19, 2022 at 08:34PM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
هفت اشتباه رایج در طرح توجیهی (بیزینس پلن)
هفت اشتباه رایج در طرح توجیهی (بیزینس پلن)
اگرچه هر خصوصیات هر کسب و کار بزرگ و کوچک منحصربه‌فرد است، بسیاری از کسب‌وکارهای موفق یک نقظه مشترک دارند: یک طرح توجیهی (برنامه کسب و کار , طرح تجاری , بیزینس پلن , طرح کسب و کار , Business Plan).
تحقیق و نوشتن یک طرح توجیهی، گام مهمی در ترسیم نقشه راهی است که کسب و کار شما طی خواهد کرد، و گامی ضروری برای تامین بودجه برای هزینه های راه اندازی یا رشد است.
با اجتناب از این اشتباهات رایج در طرح توجیهی در زمان و انرژی صرفه جویی کنید.
هفت اشتباه مهمی که نوشتن طرح توجیهی رخ میدهد.
1- نداشتن و ننوشتن بیزینس پلن
به عنوان یک کارآفرین، مطمئناً در مورد انجام کاری که می‌خواهید انجام دهید هیجان‌ زده هستید، این هیجان را نیز باید در مورد نوشتن یک طرح توجیهی نیز باید داشته باشید.
یوگی برا میگوید: “اگر ندانید به کجا می روید، از جای دیگری سر در خواهید آورد.” بدون برنامه، احتمالاً زمان و انرژی ارزشمندی را صرف دنبال کردن مسیرهای بی‌ثمر و ضعیف نمودن خود خواهید کرد.
تکمیل برنامه کسب و کار خود را در اولویت قرار دهید تا انرژی خود را متمرکز کنید، در مسیر درست بمانید و شانس خود را برای دریافت وام کسب و کار کوچک افزایش دهید.
2- غیر واقعی بودن طرح توجیهی
اگر مایل به پرسیدن سؤالات سخت، انجام تحقیقات ملموس و صادق بودن با خود نباشید، طرح توجیهی شما غیرواقعی خواهد بود.
طرح تجاری شما نمی تواند بهترین سناریو یا روشی را که امیدوارید همه چیز پیش برود را نشان دهد: باید با واقعیت بازار، حقایق مالی و چشم انداز کارآفرینی دست و پنجه نرم کند.
روی واقع بین بودن در چند زمینه کلیدی طرح توجیهی تمرکز کنید:
پیش‌بینی‌های مالی
پیش‌بینی‌های درآمدی آینده خود را بیش از اندازه بالا نبرید.
در بهترین حالت، اگر به نظر برسد که نمی دانید چه کاری را باید انجام دهید، بانک به اندازه کافی به شما اعتماد نخواهد کرد تا به شما پول قرض دهد. در بدترین حالت، آنها پول را به شما قرض می دهند و شما دچار نکول یا ورشکستگی خواهید شد. پس پیش بینی خیلی زیاد نادرست یکی از اشتباهات بیزینس پلن شما خواهد بود.
رقابت
یک پرچم قرمز خطر در بسیاری از طرح های تجاری این باور است که شما چند رقیب ساده دارید یا هیچ رقیبی ندارید.
مانوئل باتله، مشاور RISBDC میگوید: “شما همیشه برای دریافت پول رقابت می کنید.”
حتی اگر محصول شما منحصربه‌فرد باشد، مشتریان هدف شما هنوز انتخاب‌هایی در مورد اینکه با پول خود چه کنند دارند. شما باید به این موضوع بپردازید که چگونه بازار هدف خود را متقاعد خواهید کرد که پولهای خود را به شما بدهد.
در نظر نگرفتن و یا دست کم گرفتن رقبا از مهمترین اشتباه های هر طرح توجیهی خواهد بود.
تحقیقات بازار
مهم نیست که می خواهید چه چیزی بسازید یا بفروشید.
مهم این است کسی باید مایل باشد آن را به قیمتی بخرد که ارزش فروش را داشته باشد.
هیچ طرح تجاری بدون صرف زمان و انرژی در تحقیقات بازار به روز برای درک واقعی روندهای بازار، علاقه مشتری، عملکرد رقیب و سایر جنبه های دوام محصول یا خدمات کامل نمی شود.
پایگاه مشتری برای مشاغل آجر و ملات
بسیاری از محصولات و خدمات، مشتریان شما محلی خواهند بود. مشتریان ممکن است در فاصله چند قدمی یا 5 تا 10 دقیقه شما باشند.
اطلاعات سرشماری در مورد جمعیت شناسی منطقه خود را عمیقاً بررسی کنید و در مورد تعداد مشتریان هدف در فاصله خرید واقع بین باشید.
3- خلاصه اجرایی ضعیف طرح توجیهی 
جاش دالی، مشاور تجاری RISBDC، میگوید: وام دهنده یا سرمایه گذار حتما خلاصه اجرایی طرح توجیهی شما را می خواند.
وام دهنده ممکن است بر اساس آنچه که بصیرتش به او می گوید، تصمیم بگیرد که به خواندن طرح توجیهی ادامه دهد یا نه.
بنابراین خلاصه اجرایی طرح توجیهی ارزش تمرکز روی آن را دارد. شخصی بدون پیشینه تجاری عمیق باید بتواند آن را درک کند و باید کوتاه و واضح باشد و قابل دوام بودن کسب و کار را نشان دهد.
ما 1 تا 3 جمله را در مورد سابقه کسب و کار، پایگاه مشتری، بازار، رقابت، شایستگی و تیم شما توصیه می کند. یک خلاصه مختصر باید در حدود دو صفحه قرار گیرد و مخاطب شما را متقاعد کند که به خواندن ادامه دهد.
اگر طرح توجیهی شما بر تامین منابع مالی متمرکز است، وام دهندگان بالقوه باید فوراً بدانند که به دنبال چه مقدار پول هستید و چگونه از پول استفاده می شود. خلاصه اجرایی ضعیف یک اشتباه کشنده است.
4- خیلی طولانی است
برای اکثر مشاغل کوچک، یک طرح کسب و کار ( طرح تجاری . طرح توجیهی ) مختصر (اولیه) و منظم باید 5 تا 10 صفحه باشد.
یک طرح تجاری جذاب و حرفه ای حدود 60 تا 80 صفحه، در صورت لزوم، شامل تصاویر، نمودار یا نقشه مرتبط باشد، از داستان بافی و التماس کردن پرهیز شود (مانند بیزینس پلن هایی که هندیها مینویسند).
پیش‌بینی‌های مالی یا داده‌های تحقیقاتی اضافی را می‌توان در یک ضمیمه قرار داد.
طرح هایی که به طور قابل توجهی طولانی تر هستند لزوماً اطلاعات بیشتر یا بهتری را ارائه نمی دهند و قبل از اینکه واقعاً خوانده شوند خطر از دست دادن مخاطبان خود را دارند.
5- ندادن اطلاعات پیشتیان از بزرگترین اشتباه های طرح توجیهی است
علاوه بر واقع‌بین بودن در بحث پیش‌بینی‌ها و تحقیقات بازار، باید مطمئن شوید که از داده‌ها و منابع – نه فقط حکایات – برای حمایت از آنچه ادعا می‌کنید، استفاده می‌کنید.
6- تمرکز نکردن روی تیم و نقش شما به عنوان مدیر
هیچ صاحب کسب‌وکار کوچکی همه مهارت‌ها و ویژگی‌های شخصیتی مورد نیاز را ندارد تا بتواند یک کسب‌وکار را از بذر اولیه ایده به یک کسب و کار میلیاردی برساند.
یکی از اشتباه های طرح توجیهی خیال بافی و سوپرمن سازی از مدیر است.
مهم است که شکاف‌های موجود در تجربه و تحصیلات خود را شناسایی و برطرف کنید و توضیح دهید که چگونه بر آنها غلبه خواهید کرد.
همچنین بسیار مهم است که اعضای برتر تیم خود را به طور خلاصه معرفی کنید، سهم آنها به تصویر بکشید که چگونه تیم شما با هم کاملاً جامع و آماده برای مقابله با چالش ها است.
7- اشتباهات شلخته
اشتباهات تایپی، اشتباهات گرامری و قالب بندی ضعیف در طرح توجیهی کاملاً قابل اجتناب هستند که درخشش را از اولین برداشت شما می کاهد. طرح کسب و کار شما باید حرفه ای به نظر برسد زیرا قرار است به جای شما صحبت کند.
زمانی که طرح توجیهی را نوشتید ، یک بار بخوابید و مجددا بیزینس پلن خود بخوانید.
حتی اگر نویسنده خوبی هستید به جزئیات دقت کنید، از شخص دیگری بخواهید به دنبال اشتباه طرح توجیهی باشد. هرگز ارزش یک جفت چشم تازه را دست کم نگیرید.
  اگرچه باید آماده باشید که زمان و تلاش خود را برای طرح تجاری خود صرف کنید، اما لازم نیست این کار را به تنهایی انجام دهید. ما تیم تخصصی BP به شما کمک کنیم تا طرح توجیهی خود را به بهترین شکل ممکن داشته باشید.
طرح توجیهی ( طرح کسب و کار تجاری | بیزینس پلن ) Business Plan
چرا طرح های توجیهی (بیزینس پلن ها) نمی توانند سرمایه گذار جذب نمایند ؟
بیزینس پلن چیست ؟ چرا نوشتن بیزینس پلن مهم است ؟
نوشتن طرح کسب و کار تجاری – 5 نکته طلایی در یک بیزینس پلن موفق
چگونه طرح کسب و کار تجاری بنویسیم ؟ – محتوا و ساختار الگوی
مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.
سپاس
https://ift.tt/8532W4I دکترسیدرضا آقاسیدحسینی February 11, 2022 at 03:42PM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
ساده سازی راه حل پیشنهادی برای مشتری
ساده سازی راه حل پیشنهادی برای مشتری
مشتریان بالقوه و مشتریان کنونی شما بیش از هر زمان دیگری به محتوای دیجیتالی تکیه می کنند که بتوانند از آن یاد بگیرند، نظرات خود را شکل دهند و تصمیم بگیرند که آیا راه حل پیشنهادی شما به آنها کمک می کند تا به اهداف تجاری خود برسند.
اما اگر هدف بازاریابی محتوا ، ایجاد محتوایی است که خریداران را متقاعد می کند تا راه حل پیشنهادی شما را انتخاب کنند، چرا اکثر محتواهای تولیدی آنطور که باید به فرایند تصمیم گیری مشتریان کمک نمی کنند؟
تحقیقات در حال انجام از Corporate Visions و B2B DecisionLabs نشان می‌دهد که عامل اصلی تصمیم‌گیری حافظه است. خریدار شما در یک لحظه با محتوای شما تعامل می کند، اما تصمیم می گیرد بعداً اقدام کند.
قبل از اینکه مشتری راغب متقاعد نمایید که تصمیم گیری نماید، ابتدا باید محتوای شما را بتواند به خاطر بسپارد.
خاطره سازی
هر فرآیندی که شامل تفکر، درک، برنامه ریزی و تصمیم گیری می شود شامل حافظه کوتاه مدت یا حافظه فعال است.
حافظه کاری Working memory مقدار کمی از اطلاعاتی است که می توان در ذهن نگه داشت و در اجرای وظایف شناختی از آن استفاده کرد، برخلاف حافظه بلند مدت long-term memory ، حجم عظیمی از اطلاعات ذخیره شده در زندگی. حافظه کاری یکی از پرکاربردترین اصطلاحات در روانشناسی است.
حافظه کاری فرآیند نگهداری موقت اطلاعات در ذهن شماست تا زمانی که یک کار شناختی را کامل کنید. حجم داده های وارد شده به مغز  بر تعداد چیزهایی که می توانید در هر لحظه در ذهن خود نگه دارید تأثیر می گذارد.
مشکل این است که حافظه کاری محدودیت هایی در ظرفیت دارد.
مردم فقط می توانند اطلاعات زیادی را در یک لحظه در ذهن خود نگه دارند. و اگر می خواهید محتوای خود را به یاد ماندنی تر و کاربردی تر کنید، مهم است که با این محدودیت ها مقابله کنید.
باید به مشتریان کمک نمود تا آنچه را که می بینند درک کنند و بفهمند تا بتوانند اقدامی را انجام دهند. اگر بتوانید بدون ایجاد مشکلات بیشتر و داده ها بلااستفاده بر حجم کار شناختی آن‌ها این کار را انجام دهید، احتمالاً مشتریان محتوای شما را به خاطر می‌آورند (و بعداً آن را به کار میبرند).
تحقیقات اخیر مطالعه مغز توسط مدیر ارشد علوم Corporate Visions و دکتر کارمن سایمون، عصب‌شناس شناختی، نحوه واکنش افراد را – در سطح ناخودآگاه – به انواع مختلف محتوای دیجیتال مورد مطالعه قرار داد. مطالعات او دو نکته خاص و شگفت‌انگیز را نشان می‌دهد که محتوای شما را به یاد ماندنی‌تر و انگیزه‌بخش‌تر می‌کند.
استفاده از تصاویر برای ساده سازی راه حل پیشنهادی
از منظر علوم اعصاب، تصاویری که برای کتاب‌های الکترونیکی و سایر محتواها انتخاب می‌کنید باید حجم کار شناختی حافظه خریدار شما را کاهش دهد و به او کمک کند اطلاعاتی را که می‌خواند را درک کند.
متأسفانه، بیشتر محتوا پر از عکس‌های عمومی و قابل پیش‌بینی استوک و تصاویر انتزاعی است که مستقیماً به متن مربوط نمی‌شود. این امر درک مطالبی را که می خوانند برای خوانندگان دشوارتر می کند. پیام باید تمرکز داشته باشد، اما جلوه های بصری مانع می شود.
طبق تحقیقات دکتر سایمون، استفاده از تصاویر که مستقیماً به متن مربوط می شود (در مقابل تصاویر انتزاعی یا صرفاً تزئینی) به عنوان نشانه های مؤثرتری برای ادامه خواندن یا بازدید مجدد متن عمل می کند.
وقتی تصاویری محتوا را تکمیل و تقویت می کنند، خوانندگان اطلاعات را سریعتر و کارآمدتر پردازش می کنند. از طرف دیگر تصاویر انتزاعی فقط حواس پرتی ایجاد میکنند. آنها باعث می شوند مغز افراد سخت تر اصل مطلب را درک کنند.
اینفوگرافیک ها می توانند از نظر شناختی نیز مضر باشند. اگر از یک اینفوگرافیک استفاده می‌کنید، مطمئن شوید که درک آن ساده است و به مهم‌ترین اطلاعاتی که می‌خواهید مردم به خاطر بسپارند مرتبط است.
برچسب ها را ساده نگه دارید تا خواننده محتوای شما بتواند اطلاعات را در یک نگاه درک کند.
حرکت را به ارائه محتوا اضافه کنید
ارائه اسلاید فرصتی را برای افزودن حرکت به پیام شما فراهم می کند. بر اساس نظرسنجی B2B DecisionLabs، در حالی که اکثر شرکت ها به نظر موافق هستند که افزودن حرکت بهبود شیوه ارائه کمک میکند، فقط 56% گفتند که هنوز از اسلایدهای ثابت و بدون هیچ حرکتی استفاده می کنند.
مطالعه دکتر سایمون نشان می دهد که گنجاندن حرکت بیشتر در ارائه به ایجاد اعتماد و ایجاد انگیزه در تصمیم گیری ها کمک می کند. انیمیشن می تواند به ارائه شما کمک کند تا با افشای تدریجی اطلاعات، تمرکز مشتری را به شیوه مناسبی روی محتوا نگه دارید. اما حاشیه نویسی ( کامنت گذاری)، که غیر معمول است، تفاوت قابل توجهی در نحوه برداشت مخاطب از اطلاعات ایجاد می کند.
حرکت و انیمشین را به محتوای خود اضافه کنید، اما فضایی را برای ارائه‌کنندگان بگذارید تا حاشیه‌نویسی کنند. از پس‌زمینه‌های تیره اجتناب کنید تا حاشیه‌نویسی‌ها به وضوح قابل مشاهده باشند، و نشانه‌ها و پیشنهادات را در متن ارائه‌تان بگنجانید. مخاطب احتمالاً آنچه را که می بیند به خاطر می آورد، از ارائه لذت می برد و انگیزه بیشتری برای عمل به پیام شما احساس می کند.
محتوای دیجیتال خود را به یاد ماندنی و انگیزشی کنید
خریداران شما از محتوای دیجیتال برای کشف، درک و محدود کردن گزینه های خود قبل از تصمیم گیری برای خرید استفاده می کنند. و در حالی که همیشه نمی‌توانید زمان و نحوه یافتن محتوای خود را کنترل کنید، می‌توانید اطمینان حاصل کنید که وقتی پیدا کردند شما را به خاطر خواهند آورد.
با پیروی از این دو نکته علمی، درک، به خاطر سپردن و عمل به پیام خود را برای خریداران آسان کنید.
ارزش پیشنهادی فروش چیست
تداعیات رنگ در ذهن مخاطب
هشت دروغ فروشنده به مدیر فروش
زبان بدن
استراتژِی قیمت گذاری Price Setting
بازاریابی مفهوم ، نسل بعدی بازاریابی محتوا است.
مشاور بازاریابی
مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.
سپاس
https://ift.tt/v7CGeVd دکتر علی دانش نقره کار February 05, 2022 at 01:55PM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
اثر قاب بندی Framing Effect در تصمیم مدیریت
اثر قاب بندی چیست ؟
 فریمینگ افکت Framing Effect یا اثر قاب بندی ( اثر فریمینگ / اثر کادربندی )
اثر قاب بندی یک سوگیری شناختی ( قطبی شدن یا تعصب) است که به روش های مختلف بر تصمیم گیری ما تأثیر می گذارد.
 به عبارت دیگر، ما تحت تأثیر نحوه بیان یک واقعیت یا سؤال هستیم.
به عنوان مثال، دو ظرف ماست داریم.
در یکی از آن ها “ماست با 10% چربی” است و در دیگر” ماست با 90% چربی کمتر “ است.
اثر کادربندی منجر به انتخاب گزینه دوم می‌شود، زیرا به نظر می‌رسد که گزینه دوم سالم‌تر است.
نکته کلیدی
اثر قاب بندی یا فریمینگ افکت، جایی است که دو یا چند گزینه به ما ارائه می شود، اما نتیجه یکسان است.
گزینه‌ها به گونه‌ای متفاوت بیان می‌شوند ( قاب بندی شده‌اند) به طوری که به تعصبات ما توجه می‌کنند.
ما ت��ایل داریم به گزینه هایی که به طور مثبت ارائه شده اند ارزش بیشتری بدهیم.
ما تمایل داریم گزینه هایی را انتخاب کنیم که اعداد بالاتری دارند، زیرا سوگیری ما معتقد است که بالاتر، بهتر است
تئوری زیان گریزی
تئوری زیان گریزی ( تئوری انتظار یا موفقیت prospect theory ) بیان می کند که افراد نسبت به ضرر بیشتر از سود حساس هستند، بنابراین ما تمایل به ریسک گریزی داریم.
تئوری زیان گریزی بخشی از اقتصاد رفتاری است، که به سرمایه گذاران پیشنهاد می کند سود را انتخاب کنند زیرا زیان باعث تأثیر عاطفی بیشتر می شود.
هنگامی که با شانس 50-50 برای به دست آوردن یا از دست دادن مواجه می شویم، تمایل داریم از چنین انتخابی اجتناب کنیم. این به این دلیل است که ترس از دست دادن بیشتر از به دست آوردن شادی است.
اثر قاب بندی به طور خاص زمانی است که نتیجه بین دو گزینه یکسان باشد.
به عبارت دیگر، مهم نیست که کدام انتخاب شود، نتیجه یکسان خواهد بود. با این حال، زمانی که گزینه‌ها به گونه‌ای متفاوت قاب می‌شوند، باعث می‌شوند ما گزینه‌ای را انتخاب کنیم که قاب مطلوبی دارد.
 به عنوان مثال،
گزینه یک : کاری که سود 50 دلاری دارد.
گزینه دو : کاری که سود 100 دلاری دارد، اما 50 دلار ضرر نیز به همراه دارد.
اکنون این دو گزینه منجر به سود 50 دلاری می‌شوند، اما گزینه اول به دلیل عدم بیان میزان ضرر ترجیح داده می‌شود.
اثر قاب بندی در بازاریابی
مدیران دیجیتال مارکتینگ ارزش قاب بندی را می دانند. استفاده از کلمات کلیدی و برچسب هایی که نشان می دهد مشتری چگونه از مصرف یک محصول سود می برد، می تواند نرخ تبدیل مشتری بیشتر نماید.
کمپین L’Oréal برای بازاریابی برند لوازم آرایشی زنانه خود به دلیل شعار «زیرا ارزشش را دارید» مشهور است. برای دهه ها این شعار تمایل زنان به خرید محصولات مراقبت از پوست، به ویژه محصولات L’Oréal را نشان می دهد.
چرا یک خانم محصولات مراقبت از پوست را از L’Oréal خریداری می کند؟
– چون او ارزشش را دارد.
 شرکت L’Oréal بازیگران و مدل های زیادی را برای صحبت در این زمینه به استخدام نمود.
 یک زن زیبا و مشهور که به شما می گوید که ارزش آن را دارید.
جمله “چون ارزشش را دارید” بر مسائلی که زنان ممکن است در مورد عزت نفس و زیبایی داشته باشند، تأثیر می گذارد. این ها سوگیری های شناختی ماهیت بسیار شخصی هستند. افکاری مانند:
“آیا من زیبا هستم؟”
“چگونه می توانم زیبا شوم؟”
“آیا من لیاقت این را دارم که زیبا باشم؟”
“آیا باید محصولات مراقبت از پوست بخرم؟”
همه اینها تحت تأثیر چارچوب کلامی “چون ارزشش را داری” هستند.
این چهار کلمه به یکباره به همه این سؤالات پاسخ می دهد و ظاهراً هرگونه احساس گناه یا شک باقی مانده در مورد خرید محصولات مراقبت از پوست را برطرف می کند.
تبلیغات L’Oréal به موضوع استقلال زن، حق او برای انتخاب خود می پردازد. به تمام سوالات دشوار یک زن و سردرگمی او در مورد ظاهر شخصی اش کمک میکند و وی را تسکین می دهد.
با این حال، آنها همچنین یک چالش را نیز مطرح می کنند: اگر محصول ما را نخرید، به این معنی است که فکر نمی کنید ارزش آن را دارید؟
اگر هدف بازاریابی تأثیرگذاری بر رفتار است، L’Oréal به طرز ماهرانه ای از زمینه شهرت و زیبایی برای تحت تأثیر قرار دادن زنان برای خرید محصولات مراقبت از پوست خود استفاده کرده است.
کمپین‌های لوازم آرایشی L’Oréal نشان می‌دهد که اثر قالب بندی بسیار سودآور است.
اکثر زنان به اندازه کافی منطقی هستند که بدانند زیبایی را نمی توان در یک شیشه خرید و با این حال، هفته به هفته یا ماه به ماه، این عقیده منطقی به دلیل استفاده ماهرانه از کادربندی کنار گذاشته می شود زیرا – همانطور که بیانسه نولز یا بلیک لایولی می گویند – “شما ارزشش را دارد.
انواع اثر قاب بندی
چهار نوع قاب بندی اصلی وجود دارد.
قاب های تصویری که شامل رنگ، اندازه فونت و تصاویر است.
قاب‌ های شنیداری که می‌توان آن‌ها را با صداها و زیر و بم‌های مختلف قاب کرد.
قاب‌ های که ارقام عددی، درصدها و مقادیر دیگری از این قبیل را اختصاص می دهند.
قاب های مثبت و منفی.
مشاور بازاریابی
مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.
سپاس
https://ift.tt/3nNt0fZ دکترسیدرضا آقاسیدحسینی January 24, 2022 at 12:11AM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
ارزش پیشنهادی فروش : نحوه ساخت ارزش پیشنهادی فروش قدرتمند
نحوه ساخت یک ارزش پیشنهادی Sales Value Proposition (SVP) فروش قدرتمند
زمانیکه حرف از فروش می آید بسیاری از مدیران به این نکته اشاره میکنند که : ما تماس داریم ، مشتری اطلاعات میگیرد ، مشتری مراجعه میکند، اما فروش نداریم!
ارزش پیشنهادی فروش Sales Value Proposition (SVP)، یک ابزار پیام رسانی قدرتمند برای انتقال ارزش منحصر به فرد راه حلی است که می فروشید. متأسفانه، به وبیشتر قولهای ارزش پیشنهادی فروش، عمل نمی شود.
طبق تحقیقات SiriusDecisions، تنها 10 درصد از مدیران فکر می‌کنند که تماس‌های فروش ارزش صرف زمان را دارند.
مطالعه مشابهی توسط Forrester Research نشان داد که تنها 15 درصد از تماس‌های فروش ارزش پاسخگویی دارند. این بدان معناست که 85 تا 90 درصد تماس‌های فروش هیچ ارزشی برای سازمان ندارند – با هر معیاری این یک نرخ عدم موفقیت خیرکننده است.
به طور خلاصه، اکثر ارزش پیشنهادی فروش ضعیف هستند، به طور ناکارآمدی این ارزش ها به مشتری پیشنهاد شده اند.
بنابراین، ارزش پیشنهادی فروش چیست؟
برخی از اشتباهات رایج در طراحی ارزش پیشنهادی فروش که باید از آن اجتناب کرد چیست؟
چگونه می توانید یک پیشنهاد منحصر به فرد فروش خودتان را بسازید؟
اشتباهات رایج ارزش پیشنهادی
بسیاری از شرکت اصلا نمیدانند که ارزش پیشنهادی فروش چیست. برخی هم که ارزش پیشنهادی خود را با دقت طراحی کرده اند ، نمیدانند که فروشندگان چگونه از آن باید استفاده نمایند.
بنابراین با توجه به آمارهای قبلی، اکثر ارزش پیشنهادی فروش ها در واقع هیچ ارزشی را به مشتری ارائه نمی کنند. بنابراین پس برای طراحی ارزش پیشنهادی فروش یا آموزش آن به فروشندگان بهتر است از یک مشاور فروش بخواهید کمکتان کند.
زمانیکه فروشندگان سه گناه مرگبار فروش را مرتکب می شوند، انتظاری به انتقال صحیح ارزش به مشتری نداشته باشید.
سه گناه مرگبار فروش
ارائه اطلاعات بیش از حد
عدم توصیف ارزش از دیدگاه خریدار
ناتوانی در تشخیص تفاوت بین مشتریان و ارزش ها
بسیاری از مشاورین غیرحرفه ای برای طراحی جملات ارزش پیشنهادی فروش از تکنیک متنهای از پیش آماده با جای خالی استفاده میکنند – فرمول یا قالبی که جای خالی باید توسط فروشنده پر شود. مانند :
[محصول] ما یک [توضیح] است که [آنچه انجام می دهد] ……
اما روش فرمولی تنها نتایج فرمولی و بی روح را برای فروشنده است. در حالیکه فروش یک مذاکره است و نیاز به استراتژی بر اساس شخصیت و نیاز مشتری دارد. البته تیپ شخصیتی فروشنده نیز مهم است. چنین فروشنده ای که هم بر خود و مشتری اشراف داشته باشد را فروشنده حرفه ای مینامیم.
رویکردی طراحی ارزش پیشنهادی فروش مبتنی بر شخصیت که در آن از روانشناسی فروش برای درک صحیح نیاز مشتری مبتنی بر از شخصیت‌ها (شخصیت‌ها) ، نگرش‌ها و رفتارها برای کمک به چارچوب‌بندی و هدف‌یابی پیام‌ها، استفاده میشود.
نتیجه؟ زمانیکه همه فروشندپان از روشی ثابت برای ارائه ارزش پیشنهادی فروش استفاده نمایند ، SVP همه یکسان به نظر می رسد.
برای متمایز شدن، باید بدانید که چگونه باید آن را بنویسید.
چگونه ارزش پیشنهادی فروش قدرتمند بسازیم
راه بهتری برای ایجاد یک ارزش پیشنهادی فروش وجود دارد که در واقع ارزش را به به شیوه مناسبی به مشتری منتقل و شما را از رقبایتان متمایز می کند. و با پیدا کردن “ارزش گُوِه” شروع می شود.
ارزش گوه چیست ؟
ارزش گوه Value Wedge بیان گر یک ارزش در پاسخ به یک نیاز خاص برای یک مشتری خاص است.
یک مدیر بازاریابی پس از کشف یک نیاز مشتری بالقوه و ضعف رقبا، باید راه حل خود را با استفاده از انواع رسانه تبلیغاتی به آن مشتری خاص معرفی نماید تا به معیار خرید غالب تبدیل شود، و سپس به وضوح منحصر به فرد بودن برند با ضعف رقیب مقایسه شود تا مشتری بالقوه ارزش غیر قابل انکار راه حل شما را ببیند. ادعا باید قابل اثبات باشد.
با اثبات ادعا و نشان دادن مزیت، قدرت خود را نشان میدهید.
ارزش گوه (منطقه گوه ای شکل) در منطقه تقاطع نیاز مشتری بالقوه و محصولات شرکت شما و منهای ویژگیهای رقبا شکل میگیرد .
اکثر مردم ، برندهای حاضر در یک بازار را در مرکز این نمودار ون قرار میدهند(منطقه برابری). این منطقه اشتراک شما با رقبا است در حالیکه برند شما باید در منطقه ارزش گوه قرار گیرد تا برندتان خاص دیده شود.
حضور شما در این منطقه هیچ ارزش واقعی برای مشتری ایجاد نمی کند – شما فقط در نهایت عبارات “من هم” را به مشتری که شبیه دیگران است.
بهترین فرصت برای تمایز، تمرکز بر روی کاری است که می توانید برای مشتری انجام دهید که با آنچه رقیب می تواند انجام دهد متفاوت است. این نقطه ارزش شماست- این جایی است که تمایز برند رخ میدهد.
من اخیراً این آگهی تجاری را آمازون Kindle  در مقابل IPad دیدم. لینک یوتیوب
آمازون ضعف در عدم قابلیت خوانش متن آیپد زیر نور خورشید را کشف و آن را با تمام قدرت داد میزند و راه کار جایگزین خود را میدهد. مشتریان خاص مدنظر همان مشتریان کتاب خوان در فضای باز هستند.
روش ساخت ارزش پیشنهادی فروش که در ارزش گوه هست، باید:
شناسایی نیازهایی که قبلاً در نظر گرفته نشده بودند
به مشتریان بالقوه خود نشان دهید که نیازهای آنان که قبلاً در نظر گرفته نشده، کم ارزش یا برآورده نشده است برایتان مهم است و شما برای آن راهکاری دارید و نشان دهید که وضعیت موجود، چگونه آنها را به خطر می اندازد.
آشکار کردن ناکارآمدیها و کمبودها، به روشی متفاوت با آنچه قبلاً شنیده‌اند، می‌تواند مشتریان را به انجام کاری متفاوت از آنچه امروز انجام می‌دهند تشویق نمایند.
نیازهای جدید را به نقاط قوت منحصر به فرد خود متصل کنید
داستانی قانع‌کننده بگویید که به وضوح ناکارآمدیها و کمبودها را در محصولات و خدمات دریافتی و روش انجام کارهای مشتری بالقوه را نشان دهد و بیان کند چگونه آن کاستی ها با رویکرد جدید و نقاط قوت منحصربه‌فرد راه حل شما ، رفع خواهید نمود.
از داستان خود دفاع کنید
زمانیکه مشتریان از حضور شما و پیشنهادتان مطلع شدند و سپس با اعمال تغییراتی که توصیه می‌کنید موافقت کرده‌اند ، حتما با شواهد و مدارک مستدل آنها را به کارتان وفادار کنید.
مسائل اثباتی برای دفاع از داستان برند به تمایز شما کمک میکند و بر تأثیر تجاری مثبتی که ادعا می کنید تأکید می کند.
وقتی ارزش پیشنهادی فروش را ایجاد می‌کنید که منحصر به فرد، مهم و مرتبط با مشتری است و قابل دفاع است، ارزش پیشنهادی قدرتمندی دارید که در واقع ارزش واقعی را به مشتری بالقوه شما منتقل می‌کند.
در واقع، ارزش گوه برای غلبه بر هر سه گناه مرگبار فروشنده که قبلا در این مقاله ذکر شد، طراحی شده است. این به شما کمک می کند نقاط قوت منحصر به فردی را که فقط شما می توانید به خریدار ارائه دهید شناسایی کرده و روی آنها تمرکز کنید.
چگونه ارزش پیشنهادی فروش خود را موثرتر نمایید
هنگامی که یک ارزش پیشنهادی فروش خوب دارید، هنوز نیمی از راه را تمام نرفته اید. شما باید بدانید که چگونه و مهمتر از آن چه زمانی آن را از طریق تبلیغات ارائه دهی��.
اکثر فروشندگان بلافاصله میخواهند شرایط جدید محصول/خدمات را معرفی نماید. اما بیشتر مشتریان بالقوه هنوز آماده شنیدن نیستند.
قبل از شروع صحبت در مورد اینکه چرا آنها باید شما را انتخاب کنند – باید شرایط فکری را برای مشتری آماده کنید و دلیل نیاز آنها را برای تغییر به سوی خود را ارائه نموده باشید.
چرا؟ زیرا رقبای تنها چیزی نیستند که مانع فروش شما می شوند.
مطالعات نشان می دهد که حداقل 60% از مشتریان به دلیل “عدم توانایی در تصمیم گیری” در قیف فروش گم میشوند و حتی به رقبا هم رجوع نکرده اند.
اکثر مشتریانی که با آنها ارتباط برقرار میشود ، هنوز در تلاشند که بفهمند که آیا واقعاً باید کاری متفاوت انجام دهند یا خیر.
این بدان معناست که علیرغم “پاسخ مثبت به پیشنهاد شما” ، هنوز دل این مشتریان با شما نیست. شما باید یک قدم به عقب بردارید و از مشتری بالقوه خود مطمئن شوید:
آیا مشتری متقاعد شده است که وضعیت موجودش را باید تغییر دهد ؟
نیازها و الزاماتی پیشنهادی شما را به درستی درک کرده است ؟
از فوریت تغییر وضعیت مطلع است و از آن خوشحال است؟
آیا مشتری می داند که باید به دنبال چه قابلیت ها و نقاط قوتی باشد ؟
باید توجه مشتری بالقوه را به خود جلب کنید، مفروضات فعلی آنها را به چالش بکشید و آنها را به تغییر متقاعد کنید.
 تنها در این صورت – زمانی که مشتری به اندازه کافی برای انجام کاری متفاوت اهمیت قائل شود – می توانید ارزش پیشنهادی فروش را به طور موثر معرفی و شروع به هدایت آنها در مسیری برای انتخاب شما کنید.
اگر تمایل دارید که نحوه توسعه و ارائه پیام های فروش خود را بهبود ببخشید، می‌توانید برای فروشندگان خود کلاس آموزشی تکنیک‌های فروش مبتنی لوله فروش را از ما تقاضا نمایید.
سپاس
https://ift.tt/3zyeoFW دکترسیدرضا آقاسیدحسینی January 06, 2022 at 06:19PM
0 notes
iranmct · 2 years
Text
ارزش پیشنهادی برند چیست ؟ Brand Value Proposition
ارزش پیشنهادی و ارزش پیشنهادی برند چیست ؟
در جلسات مشاوره بازاریابی همیشه کارفرمایان این سوال را مطرح میکنند:  مشتری محصول را درست درک نمیکند. چه کنیم ؟
برای اینکه مشتری درک صحیحی از ارزش محصول یا خدمات شما داشته باشد ، باید بتواند ارزش پیشنهادی برند
برای تعریف ارزش پیشنهادی برند بهتر است که ابتدا بدانیم که ارزش در حوزه کسب و کار چیست، سپس به تعریف ارزش برند پرداخته و سپس تعریف ارزش پیسنهادی را بدانیم و در انتها تعریفی از “ارزش پیشنهادی برند” داشته باشیم.
ارزش چیست ؟
ارزش Value در بازارهای تجاری واژه ای در خصوص مزایای فنی، اقتصادی، خدماتی و اجتماعی است که یک مشتری در ازای دریافت چیزی، آن را پرداخت مینماید. این همان قیمت کالا یا خدمات است. ارزش در این حالت با دلار یا یورو تعیین میشود. اما هدف ما این نوع ارزش نیست.
منظور ما از ارزش چیزی است که مشتری در ازای قیمتی که می پردازد به دست می آورد. این چیز لزوما مادی نیست.
پیشنهاد بازار دارای دو ویژگی اساسی است: ارزش و قیمت.
بنابراین افزایش یا کاهش قیمت یک محصول ارائه شده در بازار، موجب تغییر در ارزشی که مشتری از آن کالا یا خدمات دریافت مینماید ، نخواهد شد.
در عوض، انگیزه مشتری را برای خرید آن محصول در بازار تغییر می دهد. حتی زمانی که هیچ پیشنهاد قابل مقایسه ای در بازار وجود ندارد، همیشه یک جایگزین رقابتی وجود دارد.
در بازارهای تجاری، یک جایگزین رقابتی ممکن است این باشد که مشتری تصمیم بگیرد به جای خرید محصول، آن را خودش بسازد.
ارزش در بازاریابی
ارزش در بازاریابی که به عنوان ارزش درک شده توسط مشتری نیز شناخته می شود.
این ارزش از تفاضل بین درک مشتری از مزایای یک محصول و هزینه بدست آوردن یک محصول در مقایسه با سایر محصولات است.
مثلا :فردی حاضر است که خانه پدری اش را به بهایی بیش از ارزش واقعی مالک خریداری نماید، فقط به خاطر زنده نگهداشتن خاطرات کودکی اش. بنابراین قیمت واقعی خانه شاید 100ریال باشد، اما مالک میتواند آن را به 350ریال به وی بفروشد. در این حالت ارزش درک شده برای آن ملک 350ریال است.
ارزش برند چیست؟
در بنیادی ترین سطح، ارزش برند Brand Value یک اندازه گیری مبتنی بر داده از ارزش مالی یک شرکت است. تعیین ارزش برند از طریق تجزیه و تحلیل بازار انجام می شود. اساساً این است که خریدار چقدر حاضر است برای برند بپردازد.
تنها شرکتهای مشاوره برند آمریکایی هستند که با توجه به فرمولها و تحقیقات بازار به استانداردهایی برای ارزش گذاری برند دست یافته اند . تعیین ارزش برند نشان میدهد که این برند به لحاظ علمی و نه به سبک چشمی، به چه بهایی قابل واگذاری است.
ارزش پیشنهادی چیست؟
ارزش پیشنهادی Value Proposition عبارت ساده ای است که به طور خلاصه بیان می کند که چرا مشتری محصول یا خدمات شما را انتخاب می کند.
واضح ترین مزیتی را که مشتریان با خرید کالا یا محصولات شما به آن خواهند رسید را نشان میدهد. هر ارزش پیشهادی باید با چالش مشتری صحبت کند و شرکت شما را به عنوان حلال مشکلات وی معرفی نمیاد.
یک ازرش پیشنهادی خوب ممکن است مزیت رقابتی شما را به شکلی مناسبی برجسته کند، اما همیشه باید بر نحوه تعریف ارزش توسط مشتریان تمرکز نمود و بتوانید آن را مدیریت نمایید.
بسیار مهم است که استراتژی برند و تگلاین Tagline باید از یک ارزش پیشنهادی نشات بگیرد، اما آنها یکی نیستند.
ممکن است تعجب کنید: چرا باید به خودم زحمت نوشتن ارزش پیشنها را بدهم ؟
این مانند سرمایه گذاری در فونداسیون خانه ای است که میسازید. شاید فونداسیون دیده نشود، اما شما همیشه این استرس را دارید که ممکن است با کوچکترین زلزله ای منزلتان فرو بریزد. زیرساخت درست ، در بلندمدت روبنای درست را حمایت میکند.
ارزش پیشنهادی برند چیست؟
ارزش پیشنهادی برند Brand Value Proposition قول، وعده یا تعهدی است که به طور خاص به مخاطبان هدف داده می شود. این وعده شا��ل یک دلیل یا مجموعه ای از دلایل مشخص است که چرا مشتریان باید از محصولات یا خدمات یک شرکت استفاده کنند.
ارزش پیشنهادی برند دقیقا تشریح مینماید که چرا یک محصول یا خدمات برای یک بازار خاص مناسب است.
هنگامی که به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم شود، درک آن آسان‌تر است:
مشکلات حل شده
خدمات پیشنهاد شده
مزایای پیشنهاد شده
 توجه داشته باشید که یک ارزش پیشنهادی برند، ویژگیهای فوق را به مشتریان پیشنهاد می کند.
سه هدف بخش اصلی ارزش پیشنهادی برند
نوشتن ارزش پیشنهادی برند موثر مزایای زیادی دارد. 75٪ از شرکت های فع��ل در بازار B2B نوعی ارزش پیشنهادی برند را نوشته اند. بنابراین واضح است که برایشان مهم بوده و فایده داشته است. بیایید نگاهی به برخی از مفیدترین مزایا بیندازیم.
میزان مشتری راغب را افزایش میدهد
اگر ارزش پیشنهادی برند شما جذاب باشد، روی فروش شما تاثیر دارد.
همچنین ممکن است بهترین شانس شما در جذب مشتریان و علاقمند نگه داشتن آنها باشد، نه اینکه آن را مایوس نمایید. فراری دادن مشتری خیلی ساده است.
مشتریان با در نظر داشتن ارزش پیشنهادی برند، محصولات و خدمات شما را در کنار نیازها و نگرانی های بالقوه خود ارزیابی می کنند.
این مطابقت و نتایج آن است که مشتریان را از هر گونه عدم اطمینان عبور داده و به سمت تصمیم گیری راهنمایی مینماید.
تمرکز را افزایش و ضایعات از بین میبرد
ارزش پیشنهادی برند توجه شما را به مهم‌ترین مسائل معطوف میکند و کمک میکند که بهترین راه حل برای پاسخ به نیازهای مشتری ارائه دهید.
کمک میکند که شما بر مشتریان و نحوه کمک به آنها متمرکز شوید، سپس تعیین میکند که برای موفقیت و برآورده کردن نیازهای مخاطب هدف به چه چیزی نیاز دارید.
ارزش پیشنهادی برند یک راهنما است که همه چیز را در جای درست یک کمپین ، پروژه و یا فعالیت نگه دارد.
علاوه بر این، این تمرکز بر جرئیات موجب جلوگیری از ایجاد ضایعات میشود. به عنوان مثال، اگر یک پروژه یا کمپین با مدل ارزش پیشنهادی شما مطابقت نداشته باشد، تشخیص و رد کردن آن آسان تر خواهد بود.
همچنین، هر گونه کار غیر ضروری را حذف و فرآیندهای شما را اصلاح می کند.
این بخش بزرگی از موفقیت است که بتوانید به چیزهایی که مخاطب شما واقعاً به آن نیاز دارد ، پایبند بمانید.
مزیتهای شما در مقایسه با رقبا برجسته می شود
ایجاد یک ارزش پیشنهادی برند کارآمد ، عملا بدون انجام تحقیقات حرفه ای در مورد رقبا ممکن نیست.
بخشی از فرآیند نوشتن ارزش، نیاز به درک صحیح از رقابت مستقیم دارد. این به نوبه خود به شما امکان می دهد راه هایی را برای تقویت تمایز برند خود بیابید.
اغلب اوقات، در حین نوشتن ارزش پیشنهادی، با درک خواسته‌های مشتریانتان و نحوه پاسخگویی به آنها ، به راحتی میتوانید متن خود را با واقعیت هماهنگتر نمایید.
یک مسیر روشن رو به جلو ترسیم می کند
عدم قطعیت و عدم دقت ، دشمنان هر پروژه، کمپین، خدمات، شرکت یا محصول جدید هستند. هر گونه گام اشتباه که آشکار گردد، ویرانگر است و منجر به ایجاد گروهی از مشتریان میشود که احساس می کنند خدمات شما مناسب آنها نیست.
ارزش پیشنهادی برند، ابهامات را از بین می برد و مسیری روشن و متمرکز را به جلو می سازد. این نه تنها نیاز اساسی بازار را معرفی مینماید، بلکه مشخص می کند که کدام بازارهای بالقوه به این راه حل ها نیاز دارند.
با یک مسیر روشن که پیش روی شما گذاشته شده است، پیشرفت در هر کار بدون هیچ گونه تردیدی،آسانتر می شود. بنایراین ارزش پیشنهادی الهام بخش تیم ها است و ارزش ها و اهداف کلی را تقویت می کند.
وظایف و اهداف بازاریابی را روشن می کند
بازاریابی از ارزش پیشنهادی برند سود میبرد، زیرا در آن دستورالعمل هایی که باید دنبال آن رفت و روی آنها تمرکز کرد ، وجود دارد.
بازاریابان می توانند بهتر بفهمند که چه نوع مشتریانی با چه نوع نیازهایی باید دنبال نمایند. آن‌ها می‌توانند از این درک برای ایجاد بهترین کمپین‌ها برای جذب حداکثری مشتریان است، استفاده کنند.
 ارزش پیشنهادی برند علاوه بر تشریح وظایف بازاریابی، به تمرکز و تراز کردن پیام‌های بازاریابی برای افزایش تأثیر کلی استراتژی بازاریابی کمک می‌کند.
همچنین به برندسازی نیز کمک مینماید زیرا از این طریق روند تولید پیام‌های ثابت و متمرکز تعریف میگردد.
همانطور که می بینید، یک ارزش پیشنهادی برند که به درستی تعریف شده باشد مزایای بسیار زیادی دارد.
ارزش پیشنهادی برند باید با ارزش باشد
ارزش پیشنهادی یک برند باید به چرخه خرید خریدار ، ارزش بیافزاید. این پیشنهاد باید تفاوتی در ارزش ایجاد کند و باید فضایی را برای اهمیت آن در خرید ایجاد نماید.
اگر ارزش را از ارزش پیشنهادی برند حذف کنید، آن برند به چه درد می خورد؟
باید به مشتریان راغب بگویید که از تجارت با شما چه چیزی به دست می آورند و برای اوج گرفتن علایق آنها هیجان انگیز به نظر می رسد.
مثالی از ارزش پیشنهادی برند
تعداد کمی از شرکت های فناوری به اندازه اوبر مورد انتقاد گسترده قرار می گیرند. اوبر به‌عنوان یکی از سرسخت‌ترین حامیان توانمندسازی از طریق «اقتصاد گیگ»، به دلیل محروم کردن رانندگان خویش از حمایت‌های اولیه که شایسته کارکانان قانونی که تحت نظارت قوانین دولتی هستند، انتقادات زیادی را متحمل شده است.
تصمیم اوبر به ثبت شرکت در برمودا برای اجتناب از تعهدات مالیاتی شرکتی خود، و به طور کلی دلیلی است که چرا بسیاری از برند منحصر به فرد سیلیکون ولی متنفرند.
با این حال، یکی از کارهایی که اوبر به طور قطع درست انجام می دهد، پیشنهاد ارزش منحصر به فرد آن است.
بدون اینکه صراحتاً چنین باشد، اوبر به طور ماهرانه همه چیزهای نامناسب یک تاکسی سنتی بد و اعصاب خورد کن را برجسته می کند و به برتری خدمات خود اشاره میکند.
اوبر هوشمندانه ترین راه برای دور زدن یک برگه و یک ماشین مستقیماً به شما می رسد. راننده شما دقیقا می داند که کجا برود و پرداخت کند کاملاً بدون نقد است
the uber smartest way to get around. one tab and a car come directly to you. your driver knows exactly where to go and pay is completely cashless
یک تب و یک ماشین مستقیماً به سمت شما می آید
راننده شما دقیقا می داند کجا باید برود
پرداخت کاملا غیر نقدی است
همه چیز در این مورد مستقیماً با تجربه معمولی گرفتن یک تاکسی در تضاد است – بدون تماس تلفنی با شرکت اعزام کننده تاکسی، بدون مکالمه با فردی که هیچ درکی از آدرس ندارد، بدون استرس از افزایش بدون دلیل نرخ کرایه، بدون نیاز به توضیح زیاد برای نشان دادن محل خود.
  نتیجه :
هسته اصلی بازاریابی، دادن یک وعده مناسب و قانع کننده به مشتری هدف است… و سپس حفظ آن.
ارزش پیشنهادی برند جایی است که ما قول / وعده را بیان میکنیم. در حالی که ارزش پیشنهادی برند، ثمره تجزیه و تحلیل دقیق بازار است، بخش بندی بازار و برنامه ریزی نوآوری برای ایجاد ارزش پیشنهادی برند، استراتژی است که برنامه ریزی و اجرا را هدایت می کند.
  سپاس
https://ift.tt/3mFpdRl دکترسیدرضا آقاسیدحسینی December 30, 2021 at 04:06PM
0 notes
iranmct · 4 years
Text
تعریف تکنیک بیش فروشی [Upselling] و فروش مکمل [Cross-sell] چیست ؟
 بیش فروشی – آپ سلینگ – Upselling  |  فروش مکمل – کراس سلینگ –  Cross-sell
بیش فروشی Upselling چیست ؟
  بیش فروشی که ترجمه واژه Upselling است ، اینگونه تعریف شده است :
persuade a customer to buy something additional or more expensive.
مشتری را ترغیب کنید که چیزی اضافی یا گران تر بخرد.
بیش فروش در زمان تصمیم به خرید رخ میدهد. زمانی که مشتری محصولی را انتخاب نموده اما فروشنده بخواهد که مشتری را ترغیب به خرید محصولی گرانقیمت تر نماید.
 شاید فکر کنید که تکنیک فروش Upselling یک کار پلید است . اما بیش فروش عملی است که به مشتریان امکان خرید کالایی را می دهد که کمی بهتر از کالایی که در نظر دارند. لزوما کالای ارزانتر ، بهتر نیست.
این گرانتر بودن / بهتر بودن شاید به علت وجود لوازم جانبی در محصول پیشنهادی باشد.
 یک مثال متداول در تکنیک فروش Upselling این است که صندوقدار یک ساندویچ فروشی از مشتری میپرسد : همبرگر دوبل یا ساده ؟ در حالیکه قبل از آن مشتری اعلام کرده که همبرگر ساده میخواهد.
فروش مکمل Cross-Selling چیست ؟
فروش مکمل یا فروش متقاطع  که ترجمه واژه  Cross-selling است، اینگونه تعریف شده است :
the action or practises of selling an additional product or service to an existing customer.
اقدام یا عملی برای فروش بیشتر محصول یا خدمات اضافی به مشتری کنونی است.
در تکنیک فروش Cross-Selling ، هدف اصلی ترغیب مشتری به خرید محصولی است که مکمل محصولی است که مشتری طلب مینماید.
یک مثال متداول در تکنیک فروش Cross-Selling این است که همان صندوقدار از مشتری میپرسد : نوشابه هم میخواهید  ؟
هر دو تکنیک فروش را به عنوان تکنیک فروش بیشتر برای افزایش درآمد مینامیم
استراتژی بیش فروشی و مکمل فروشی ، دارای مزایایی بسیاری هستند که می توانند به صورت جداگانه و با هم موثر باشند.
در صورت استفاده موثر ، هردو می توانند ارزش مشتریان شما را به طرز چشمگیری افزایش دهند و درآمد حاصل از فروش حضوری یا آنلاین شما را به بسیار بالا ببرند .
تکنیک بیش فروشی و مکمل فروشی موجب کاهش هزینه تبلیغات نیز خواهد شد.
سه نکته مهم :
انتخاب محصول مناسب برای بیش فروشی
محصولی که قرار است به صورت پیشنهاد جایگزین ارائه شود ، باید حتما مرتبط با نیاز مشتری باشد و همچنین حتما باید از یک یا چند بعد بهتر از محصول اولیه مدنظر مشتری باشد
فروش محصول بدون اعمال زور
بیش فروشی یا فروش مکمل باید یک انتخاب آزادانه برای مشتری است.
به حرفه های مشاورینی که شما را فروش تحمیلی تحریک میکنند ، وقعی ننهید. فروشنده یا سایتی که بخواهد خرید محصولی را مشتری تحمیل نماید ، هرگز موفق نخواهد بود
ارتباط شخصی سازی شده برای بیش فروشی
اگر در سایتی مانند آمازون از محصولات خاصی دیدن کرده باشید و بعد از چند روز به همان سایت سر بزنید ، با پیشنهاد همان محصول دوباره روبرو میشود.
حتی ممکن است که با پیشنهاد مشابه در سایت های دیگر نیز مواجه شوید. علت آن استفاده از سیستم بسیارساده کوکی است که تمایلات شما را رصد مینماید
  18 تکنیک فروش حرفه‌ای و جدید  – تکنیکهای فروش قدیمی را فراموش کنید
5 تکنیک بازاریابی حرفه‌ای موثر
آموزش تکنیک های فروش ( اثر آموزش تکنیکهای فروش بر اثربخشی فروش )
روش های نوین فروش – 10 تکنیک طلایی افزایش فروش
تکنیکهای فروش حرفه ای – فروشنده دوست داشتنی بودن
 مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
نوشته تعریف تکنیک بیش فروشی [Upselling] و فروش مکمل [Cross-sell] چیست ؟ اولین بار در شرکت مشاوره مدیریت IranMCT. پدیدار شد.
from شرکت مشاوره مدیریت IranMCT https://iranmct.com/news/sales-techniques-upselling-cross-sell
1 note · View note