. . شما و تمام کسانی که دوستشان دارید، روزی خواهید مُرد... . تنها بخش کوچکی از چیزهایی که گفتهاید یا کارهایی که انجام دادهاید برای تعداد کمی از مردم، اهمیت خواهند داشت، آن هم صرفاً برای یک مدت کوتاه! این حقیقتِ ناخوشایندِ زندگیست. تمام مسائلی که به آنها فکر میکنید یا کارهایی که انجام میدهید، تنها گریزِ استادانهای از این حقیقتاند. ما غبارهای کیهانی بیاهمیتی هستیم که در یک نقطهی آبی پرسه میزنیم و به هم برخورد میکنیم. عظمتی برای خودمان تجسم میکنیم و اهدافی برای خودمان میسازیم. اما راستش را بخواهید، ما هیچ نیستیم. پس از قهوهی لعنتیتان لذت ببرید! (at Zoshk River رودخانه زشک) https://www.instagram.com/p/CmyU6pdjrSxXIHuNgYM7piCkqpRM9kpORJ_z080/?igshid=NGJjMDIxMWI=
0 notes
. تا در آینه پدیدار آیی عمری دراز در آن نگریستم؛ من برکهها و دریاها را گریستم ای پریوارِ در قالبِ آدمی ...حضورت بهشتیست که گریزِ از جهنم را توجیه میکند، دریایی که مرا در خود غرق میکند تا از همهی گناهان و دروغ شسته شوم و سپیدهدم با دستهایت بیدار میشود... . . . #احمد_شاملو . . . . 🔶 نویسندگان، مترجمان، ناشران، کتابفروشیهای معتبر و مراکز پخش کتابِ سراسر کشور، جهت همکاری و معرفی بِرَند، تازههای نشر،ترجمه و خدمات خود، در صورت تمایل میتوانند از طریق دایرکت پیشنهادات خود را مطرح نمایند🔶 . . #بگو_کی_کجا_باشم #bkeykojab #قصه_دستها #Begookeykojabasham @ttamini_88 . . . . . . 🔸 این پست را میتوانید در اکانت این صفحه در سایر شبکههای اجتماعی هم ببینید: ▪Telegram account : bkeykojab ▪Telegram channel : Begookeykojabasham ▪Facebook : Begookeykojabasham ▪ Tumblr : Begookeykojabasham ▪Twitter : Bkeykojab . . 🔺برای ارسال نظر و ثبت کامنت، باید صفحه را فالوو داشته باشید 🔻 . . 🚫 همراه گرامی؛ در صورت استفاده از فیلم ، تصاویر یا متنها؛ تگ کردن صفحهی بگو کی کجا باشم و صفحهی ارسال کنندهی فیلم ، عکاس و شاعر یا نویسندهی متن، بهمراه ذکر نام نویسنده ، نشان دهندهی " فرهنگ و شخصیت " شما، احترام به حقوق مالکانهی صاحب اثر و نیز، ترویج فرهنگ حمایت از دارایی ادبی و هنری دیگران، یا همان کپی_رایت میباشد. از شما که در صورت استفاده از تصاویر یا متون منتشر شده در این صفحه، به این نکتهی مهم توجه دارید، سپاسگزارم. . #آینه #آیینه #پریوار #پری #دستهایت #دست #دستها . https://www.instagram.com/p/CCatQ3EgSpr/?igshid=1cqet2lv98xaf
0 notes
دانلود کتاب کتاب گریز دلپذیر اثر آنا گاوالدا مترجم : الهام دارچینیان تعداد صفحات: ۱۵۱ نوع فایل: PDF حجم فایل: ۱.۷۳ مگابایت توضیحات: یادداشت مترجم «گریزِ دلپذیر» آخرین اثرِ گاوالدا است. رُمانی کمحجم اما سراسر گیرایی، گفتوگوهای خیالپردازانه، سفری شادمانه به دنیای کودکی در کنارِ خواهر و برادرهامان، آن زمان که هنوز بزرگ یا پیر نشده بودیم. …
0 notes
کووید ۱۶ رکودِ ویروسی، اخراجِ ویروسی. حبسِ ویروسی، تحمل نگاهِ ترحم آمیزِ ویروسی زن و فرزند. گریزِ ویروسی از خودت.گریزِ ویروسیِ از خانه. برای ندیدنِ استحاله شدنت، سایه می شوی، درهم شکستنِ زن و بچه های ات را می بینی. خودت را گم و پیدا می کنی! سایه ات مشت می کوبدَ. تو اما نه! سایه ات، فرزندت را پرت می کند، گوشه ای . تو اما نه! تو خسته ای و نمی دانی سایه ات چرا، افسار گسیخته. سایه ات، موهای همسرت را می کشد. زن، در برابرِ سایه ات، زانو زده. تو می خواهی سایه ات را بکُشی. سایه ات را می بینی که پیش از تو با چاقو بالای سرِ زنت خم شده، تو ضجه ی زنت را تحمل نمی کنی و چاقو را فرود می آوری، چشمت را می بندی تا مرگِ سایه ات را نبینی. می شمری: یک دو س...ه ...چ...ا...ا...ر...ر ...ر... https://www.instagram.com/p/B-w_2B6pZYP0ewh5ZpIJahoX0vKXVbcXiqi-2w0/?igshid=8xqf9llcekfy
0 notes
هر سال #پاییز ؛ انگار #کودکِ بی #غم و آسوده ی سال های #دور ، به رسمِ وفای کودکانه اش ، در من ، تکرار می شود ... #باد می وزد ، #باران می بارد ، و مدام صدای زنگِ #خاطره انگیزِ مدرسه ، در گوشِ خیالاتِ من ، می پیچد ... صدای #خنده ها و #پچ_پچ های کودکانه در کلاسی که پنجره اش به یک صبحِ روشن و #طلاییِ پاییزی ، گشوده بود ، صدای گچی که معلم ، به #تخته_سیاه می کوبید تا #حواسِ پرتِ مرا ، جمع تر کند ، و صدای دسته جمعی ِکودکانی ، که ترانه ی "باز باران" و " #صد_دانه_یاقوت " می خواندند ... مدام تصویرِ #کبری با آن کتابِ خیس و نم کشیده اش ، و سفره ی پر رونقِ کوکب خانم ، پیش چشمانم ورق می خورَد ، تصویرِ #زاغک و #روباه و #پنیر ... و مدام بویِ عطرِ پاک کن و دفتر و کتاب های نو ، جان تازه ای به من می بخشد ... کاش من هم شبیهِ کبرای کتاب ها ، در خمِ گرفتنِ تصمیم خودم مانده بودم و هرگز بزرگ نمی شدم ! کاش #سقوطِ زیبای #برگ های #خشکِ #پاییزی ، تداعیِ دردهای بزرگسالی ام نمی شد ، کاش قدم زدن در #خیابان های #نارنجیِ پاییز ، #گریزِ ناگزیری از رنج های تکراری ام نبود ... #خدایا اجازه ! می شود به کودکی ام برگردم ؟! من از دنیای نفس گیرِ آدم بزرگ ها ، خسته ام ، این روزها دلم بدجور هوای کودکی ام را کرده ... بدجور ... #پاییز #زمستان #سرما #باران #برف #خرمالو #نارنگی #نارنجی #زرد #رفتن #دلبر #دلدار #لبت_کجاست_که_خاک_چشم_به_راه_است https://www.instagram.com/p/B2zluF0B0R1/?igshid=1cyu2tklbr2t
0 notes
#photomemories #photo #photography #naturephotography #photographer #photooftheday #photoshoot #photoshoot #nature #naturephotography #island #Turkey #istanbul شما و تمام کسانی که دوستشان دارید، روزی خواهید مُرد ... تنها بخش کوچکی از چیزهایی که گفتهاید یا کارهایی که انجام دادهاید برای تعداد کمی از مردم، اهمیت خواهند داشت، آن هم صرفاً برای یک مدت کوتاه. این حقیقتِ ناخوشایندِ زندگیست. تمام مسائلی که به آنها فکر میکنید یا کارهایی که انجام میدهید، تنها گریزِ استادانهای از این حقیقتاند. ما غبارهای کیهانی بیاهمیتی هستیم که در یک نقطهی آبی پرسه میزنیم و به هم برخورد میکنیم. عظمتی برای خودمان تجسم میکنیم و اهدافی برای خودمان میسازیم. اما راستش را بخواهید، ما هیچ نیستیم. پس از قهوهی لعنتیتان لذت ببرید! #مارک_منسون (at Istanbul, Turkey) https://www.instagram.com/p/B1Yb46yDfDY/?igshid=1iwre8sqfekcy
0 notes
و عشقات پیروزی آدمیست هنگامی که به جنگ تقدیر میشتابد. و آغوشات اندک جایی برای زیستن اندک جایی برای مردن و گریزِ از شهر که با هزار انگشت به وقاحت پاکی آسمان را متهم میکند
0 notes
دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، امانوئل ماکرون و مارین لوپن «نبرد اَمییَن» را از سر گرفتند
دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، امانوئل ماکرون و مارین لوپن «نبرد اَمییَن» را از سر گرفتند
دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، امانوئل ماکرون و مارین لوپن «نبرد اَمییَن» را از سر گرفتند
نامزدِ چپ میانه، امانوئل ماکرون، و راست افراطی، مارین لوپن، که روز گذشته در شهرِ «اَمییَن» در ١۵٠ کیلومتریِ شمال پاریس بر سر سیاست های خود در بارۀ مبارزه با گریزِ صنایع از خاکِ فرانسه و چگونگی حفظ اشتغال به نبردی لفظی پرداختند، امروز زورآزمائیهای تبلیغاتی خود را در همین زمینه از سر گرفتند.
دو…
View On WordPress
0 notes