. 🔵 احمد شاملو شاعر و ادیب بود. هرچند «شعر سپید»ش هیچ ربطی به حقیقتِ شعر ندارد و من ترجیح میدهم آن را «نثر کموبیش موزون» بنامم، اما آشنایی و تسلط خوبی روی شعر و ادب پارسی داشت. اصلاً همین تسلط بر شعر و ادب پارسی به او این امکان را میداد تا آن نثرِ کموبیش موزون را بگوید. . . ⚪ با این حال شاملو با این زبان جدید و نثرنویسیِ کموبیش موزون، یک خدمت و یک خیانت بزرگ به فرهنگ این سرزمین کرد: مهمترین خدمت او این بود که این امکان را برای همه مردم فراهم کرد تا بنویسند. اگر شعر و ادب پارسی از دسترسِ بشر امروز کمی دور افتاده و جوان عصر دیجیتال، امکان خواندن فردوسی و سعدی و بیهقی برایش فراهم نیست، شاملو توانست زبان را به کوچه و خیابان بکشد و در این زمانهی دلتنگی و عصر عُسرَت، این امکان را برای همه فراهم سازد که بنویسند و بخوانند. نوشتن به مثابه یک امکان و ابزار تخلیه درونیات و به آگاهی آوردنِ ناخودآگاه، راه و روش خوبی برای تسکین رنج تَوانَد بود. حجم وسیع نوشتهها در فضاهای مجازی، و تولید انبوه یادداشت و دلنوشته و ... از جانب همه اقشار و طبقات، نشان از همین امکان جدید زبانی است. . . 🔴 اما خیانت بزرگ شاملو نیز از همین نقطه آغاز میشود؛ یعنی انحطاط زبان فارسی. شاملو این امکان را فراهم کرد تا هرکسی، نام دلنوشته خود را «شعر» بنامد چنانکه خود شاملو هم نام نثرِ کموبیش موزونش را شعر سپید نامید. مسأله فقط یک اسمگذاری ساده و خطا نبود و نیست. مسأله این است که پیوند زبانی نسل امروز با زبان ارجمند فارسی قطع شد. دیگر هرکسی بدون خواندن فردوسی و سعدی و مولانا و بیهقی، میتواند شاعر بشود و شعر سپید بگوید. زبان شاملو، این امکان را فراهم کرد تا نسل امروز، بینیاز از زبان ارجمند پارسی، صرفاً حدیث نفس بگوید. برای همین هم دیگر جاودان و ماندگار نخواهد بود. چنانکه نثر کموبیش موزون شاملو هم جاودان نخواهد ماند. این زبان، زبانِ زمانِ نویسندهی آن است و هیچ تعلقی به ادوار دیگر ندارد. این زبان، محکوم به زوال و خاموشی است. شاملو معلّمِ زبانِ مُنحَطِّ امروزِ ماست. . . . #درباره_شعر #اکبر_جباری #نشر_پرسش . ۲۷ / #آذر / ۹۸ #شاملو_شاعر_بی_همتای (۷) . . . #شاملو #حدیث_نفس #فردوسی #سعدی #مولانا #ابوالفضل_بیهقی #شعر_سپید #زبان_فارسی #شعر #احمد_شاملو https://www.instagram.com/p/B6Og7eRju2e/?igshid=1lymwmydxmaha
0 notes
.
🔵 این جهان، جهانِ #وصل نیست. هرگز #وصال با #معشوق یا #معشوقه، به تمامَت و کمال رخ نمیدهد؛ هر عاشقی این را آزموده است. حتی آنجا که - به ظاهر - به وصل میرسد، یک افتراقِ عمیق، میانشان حضور دارد. ⚪ #عاشق، تمنای معشوق دارد و این تمنا به معنای حلول در اوست یا حلولِ #معشوق در وی؛ اما این حلول و اتحاد هرگز رخ نمیدهد. در واقع عاشق، عاشق است و معشوق، معشوق. وصلِ حقیقی و کامل، فنای عاشق در معشوق است: چندانکه عاشق و معشوق یکی شوند؛ و این اتحاد در این عالم میسر نیست و امکان ندارد. 🔴 پس جهانی دیگر باید، تا این اتحاد و حلول و فنا رخ دهد. پس عاشقِ حقیقی، شوقِ #مرگ دارد تا هرچه زودتر بدین حلول نائل آید. ⚫ این را کسی میفهمد که صدای شکستنِ استخوانهای خود در زیرِ بارِ #عشق را شنیده باشد… #درباره_شعر #اکبر_جباری #نشر_پرسش #بهروز_و_زینت_الملوک (۴ از ۶) #مدار_صفر_درجه #حسن_فتحی #شبکه_یک_سیما ی ج.ا.ا ۱۶ / #فروردین / ۹۹ #درباره_مرگ
#درباره_نسوان
#زنان #فردین_خلتعبری #لعیا_زنگنه #پیر_داغر #آتنه_فقیه_نصیری #فرخ_نعمتی #اسماعیل_شنگله #کیومرث_ملک_مطیعی #رحیم_نوروزی #فراق #کاخ_دادگستری #خودکشی
https://www.instagram.com/p/B-j-7Q6D1JE/?igshid=1mf5vipuiv98h
0 notes